حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

انواع افتادن و سقوط:

انواع افتادن و سقوط:

الف: سقوط ظاهر: این همان نوع از افتادن است، که ائمه حدیث و غیره مشغولین به علوم حدیث آن را با مراجعه به تاریخ و زمان راویان، و شیخ آن‏ها می‏شناسند، که آیا آنها با یکدیگر دیده بودند، هم عصر بودند، اجازه روایت از طرف شیوخ خود را داشتند و یا خیر؟ به این صورت علمای حدیث طبق اصطلاح خود بالای این نوع افتادن بنا به مکان آن، و عدد راویان که افتاده‏اند، چهار نام را وضع نموده‏اند، که عبارتند از:

۱ - معلق ۲ - مرسل ۳ - معضل ۴ - منقطع

۱- معلق: همان حدیثی است که از ابتدای سند آن یک راوی و یا زیاده، به شکل متوالی و پی در پی ساقط شده باشد.

مثلاً: همه سند حذف گردد، و بعد گفته شود: «قال رسول الله ص: کذا»، «رسول خدا صچنین گفت».

و یا اینکه همه سند به جز صحابی، و یا صحابی و تابعی حذف گردد. این حدیث، به خاطر نداشتن شرطی از شروط قبول و صحت حدیث، که اتصال سند می‏باشد، مردود است، و این به خاطر حذف یک راوی و یا زیاده از آن است که حالت ایشان برای ما معلوم نمی‏باشد.

توجه: حکم احادیث معلق که در بخاری و مسلم آمده، از این قاعده مستثنی می‏باشد، همچو احادیثی که در این کتاب‏ها به صیغه‏های یقین چون: «قال، ذَکرَ وحَکی» روایت شده باشند، صحیح می‏باشند، ولی آنچه به صیغه تمریض چون: «قِیل، ذُکرَ وحُکی» روایت شده باشند، در آن‏ها حکم به صحت مضاف الیه نیست، بلکه احتمال صحیح، حسن و ضعیف در آن موجود می‏باشد، ولی حدیث واهی در این کتاب‏ها در میان همچون احادیث موجود نمی‏باشد.

۲- مرسل: عبارت از حدیثی است، که راوی از آخر اسناد، بعد از تابعی افتاده باشد.

مثلاً: تابعی - خرد باشد و یا بزرگ - بگوید: «قال رسول الله صكذا»، «رسول خداصچنین گفت»، یا بگوید: «فعل بحضرته كذا»، «در حضورش چنین کرده شد»، البته این صورت مرسل نزد محدثین می‏باشد. ولی نزد فقهاء و اصولیین، مرسل از این عامتر است، لذا نزد آن‏ها هر منطقع به هر شکلی که انقطاع آن صورت گرفته باشد، مرسل است.

درباره حکم عمل و حجت آوردن حدیث مرسل در میان علماء اختلاف است. بعضی‏ها گفته‏اند به خاطر فقدان شرط اتصال سند، و جهل و ندانستن احوال راوی حذف شده، مرسل ضعیف و مردود است. ولی ائمه ثلاثه: ابوحنیفه، مالک و احمد، می‏گویند: مرسل به شرطی که از ثقه باشد صحیح است، و از آن به عنوان حجت استفاده کرده می‏شود، آن‏ها می‏گویند وقتی که تابعی ثقه باشد، او این کار را به خاطر اعتماد انجام می‏دهد، و برای قبول آن شروطی را نیز وضع نموده‏اند.

مرسل صحابی، همان است که صحابی از قول رسول خدا صو یا فعل وی، در صورتی که خود به خاطر خردی سن یا تأخیر اسلام و یا غیاب از همان صحنه، شاهد آن نبوده و آن را نشنیده، خبر بدهد، و این نوع احادیث زیاد می‏باشد. حکم مرسل صحابی این است که: عمل به آن صحیح و قابل حجت می‏باشد.

۳- معضل: حدیث معضل همان است، که از اسناد آن دو تن و یا زیاده از آن به شکل متوالی و پی هم افتاده باشند. حدیث معضل، ضعیف بوده، و حال آن از مرسل و منقطع بدتر است، این ضعف البته به خاطر کثرت حذف شدگان از سند می‏باشد.

۴- منقطع: حدیث منقطع آن است، که اسنادش متصل نباشد، به هر شکلی که، در آن انقطاع آمده باشد. ولی علمای متأخرین علم حدیث می‏گویند: منقطع آن است که صورت مرسل، معلق و معضل در آن صادق نباشد. حدیث منقطع، به اتفاق علماء، به خاطر ندانستن حال راوی محذوف، ضعیف می‏باشد.

ب: سقوط خفی: این نوع سقوط را جز ائمه ماهر و متخصص در علم حدیث، طرق حدیث و علل اسانید، دیگر کسی نمی‏داند، و این به دو بخش تقسیم شده است.

۱- مُدَلَّس

۲- مرسل خفى

۱- مدلّس: اسم مفعول از «التدلیس» است، و تدلیس در لغت، کتمان و پوشیدن عیب مال برای مشتری را افاده می‏کند، و اصل تدلیس، از «الدلس» مشتق می‏باشد، که معنای تاریکی و ظلمت را می‏دهد.

در اصطلاح: عبارت است از پنهان کردن عیبی در اسناد، و نیکو جلوه دادن آن در ظاهر. تدلیس انواعی دارد، که می‏توان از تدلیس اسناد و تدلیس شیوخ نام برد، تدلیس اسناد خیلی‏ها مکروه و بد است و آن را برادر کذب خوانده‏اند، و تدلیس تسویه که نوعی از تدلیس اسناد می‏باشد، از تدلیس اسناد مکروه‏تر است، ولی تدلیس شیوخ، کراهیتش از تدلیس اسناد خفیف‏تر است.