بیانیه وی سدر طرز شناختش از مردم و درباره امور دیگر
احمد، ابن سعد، مسدد، ابن خزیمه، حاکم، بیهقی و غیر ایشان از ابوفراس روایت نمودهاند که گفت: عمربن الخطاب بیانیه داد و گفت: ای مردم، ما شما را وقتی میشناختیم که پیامبر صدر میان ما بود، و وحی نازل میگردید، و خداوند از اخبارتان خبرمان میداد، آگاه باشید، پیامبر صرفته است، و وحی قطع گردیده، و حالا شما را فقط به آنچه میشناسیم که برایتان میگوییم: کسی که از شما خیر آشکار سازد، به وی گمان نیک مینماییم و بر آن دوستش میداریم، و کسی که به ما شر ظاهر سازد، به وی گمان بد مینماییم، و بر آن بدش میبریم، رازها و پوشیدههایتان در میان شما و پروردگارتان است، آگاه باشید، من برههای از زمان چنین میپنداشتم، که کسی قرآن را خواند، هدفش از آن خدا و آنچه نزد وی است، میباشد، ولی در آخر امرم برایم این تصور پدید آمده، که مردانی آن را خواندهاند، و هدفشان از آن، آنچه میباشد که نزد مردم است، باید هدفتان از قرائت خدا باشد، و اعمالتان را نیز به خاطر وی انجام دهید، آگاه باشید، من، به خدا سوگند، والی هایم را بهسوی شما به خاطری نمیفرستم که شما را بکوبند و بزنند، و نه به خاطری میفرستم که اموالتان را بگیرند، ولی آنان را بهسوی شما به خاطری روان میکنم، که دین و سنت را برایتان بیاموزانند، با کسی که غیر از این انجام شده است، باید آن را به من بلند نماید، سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، در آن صورت برایش قصاص میگیرم، آگاه باشید، مسلمانان را نزنید که ذلیلشان میسازید، در مرزها بدون دادن اجازه برگشت جمعشان نسازید، که در فتنه میندازیدشان، و حقوقشان را از آنان باز ندارید، که به کفر میکشانیدشان، و در جنگلها پایینشان نکنید، که ضایعشان میسازید [۱۱۰]. این چنین در الکنز (۲۰۹/۸) آمده است. هیثمی (۲۱۱/۵) میگوید: درباره ابوفراس کسی را ندیدم، که وی را جرح نموده باشد، و نه هم کسی رادیدم که وی را ثقه دانسته باشد، ولی بقیه رجال آن ثقهاند. حاکم (۴۳۹/۴) میگوید: این حدیث به شرط مسلم صحیح است، ولی بخاری و مسلم آن را روایت نکردهاند، و ذهبی هم همراهش موافقه نموده است.
[۱۱۰] صحیح. احمد (۱/ ۴۱) حاکم (۴۳۹) وی آن را صحیح دانسته و ذهبی نیز او را تایید کرده است.