حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

آخرین بیانیه‏های پیامبر ص

آخرین بیانیه‏های پیامبر ص

طبرانی از معاویه بن ابی سفیان بروایت نموده، که گفت: رسول خدا صفرمود: «از چاه‏های مختلف، هفت مشک آب بالایم بریزانید، تا نزد مردم بیرون شوم و برای‌شان سفارش و وصیت نمایم»، می‏گوید: آنگه در حالی که سرش را بسته بود، بیرون گردید و بر منبر بلند شد، و پس از حمد و ثنای خداوند گفت: «بنده‏ای از بندگان خدا، در میان دنیا و میان آنچه نزد خداست اختیاری شد، و وی آنچه را که نزد خداست اختیار نمود»، و این را جز ابوبکر سندانست، آنگاه وی گریست و گفت: پدران، مادران و فرزندان خویش را فدایت می‏کنیم، رسول خدا صگفت: «آهسته باش، بهترین مردم نزد من در صحبت و خرج نمودن مال ابن ابی قحافه است، به دروازه‏ها که از مسجد می‏گذرد نگاه کنید، و همه‌شان را به جز درازه ابوبکر بند کنید، چون من بر [دروازه] وی نور دیدم» [۸۶]. هیثمی (۴۲/۹) می‏گوید: این را طبرانی در الأوسط و الکبیر به اختصار روایت نموده، مگر این که وی افزوده: و کشته شدگان احد را یاد نمود، و برای‌شان خیلی زیاد دعای رحمت نمود. اسناد آن حسن است.

و بیهقی از ایوب بن بشیر سروایت نموده که: رسول خدا صدر مریضی اش گفت: «...بر من بریزید...» و مثل آن را متذکر شده، و افزوده: نخستین چیزی که بعد از حمد و ثنای خداوند یاد نمود این بود، که اصحاب احد را یاد نمود، و برای‌شان مغفرت خواست، و برای‌شان دعاء نمود، بعد از آن گفت: «ای گروه مهاجرین، شما در حال زیادت هستید، و انصار بر همان حالت‌شان‌اند و زیاد نمی‏شوند، و آنان خاصانم‏اند که به‌سوی‌شان پناه آورده‏ام، بنابراین عزتمندشان را عزت نمایید، و از گنهکارشان در گذرید»، بعد از آن پیامبر صگفت: «ای مردم، بنده‏ای از بندگان خدا...» و مثل آن را متذکر شده است. و در روایت وی آمده: و آن سخن را از میان مردم ابوبکر دانست و گریست [۸۷]. ابن کثیر در البدایه (۲۲۹/۵) می‏گوید: این حدیث مرسل است، و شواهد زیادی دارد.

و نزد احمد از ابو سعید سروایت است که گفت: رسول خدا صبرای مردم بیانیه ایراد نمود و گفت: «خداوند بنده‏ای را در میان دنیا و میان آن چه نزد وی است اختیاری نمود و آن بنده آن چه را نزد خداست اختیار نمود»، میفزاید: آنگه ابوبکر گریست، می‏گوید: و ما به گریه‏اش تعجب نمودیم، که رسول خدا صاز بنده‏ای حکایت می کند [و او بر آن می‏گرید، بعداً معلوم شد که] بنده مختار گردانیده شده رسول خدا صبوده است، و ابوبکر عالم‏تر ما به آن بود، آنگه رسول خدا صگفت: «احسان کننده‏ترین مردم بر من در هم صحبتی و مال شخصی اش ابوبکر است، اگر من غیر از پروردگارم خلیلی می‏گرفتم، حتماً ابوبکر را می‏گرفتم، ولی در میان ما دوستی و محبت اسلام است، هر دروازه‏ای که به‌سوی مسجد است به جز دروازه ابوبکر مسدود گردد» [۸۸]. این چنین این را بخاری و مسلم، چنان که در البدایه (۲۲۹/۵) آمده روایت کرده‏اند.

بخاری این را از ابن عباس بروایت نموده، که رسول خدا صدر همان مریضی اش که در آن در گذشت، در حالی که سرش را با دستار سیاه بسته بود، و خود را با چادری که بر شانه‌هایش قرار داشت پیچانیده بود، بیرون گردید و بر منبر نشست... و خطبه را متذکر گردیده، و در آن وصیت نمودن برای انصار را نیز متذکر شده و گفته: آن آخرین مجلسی بود، که رسول خدا صدر آن نشست و بعد از آن وفات نمود، یعنی آن آخرین بیانیه‏ای بود که پیامبر صایراد نمود [۸۹]. این چنین در البدایه (۲۳۰/۵) آمده است. و ابن سعد (۲۵۱/۲) از ابو سعید سبه معنای آن را روایت کرده است.

و طبرانی از عبدالرحمن بن کعب بن مالک از پدرش س- وی یکی از همان سه تنی بود که توبه‌شان پذیرفته شد - روایت نموده که: رسول خدا صبرای ایراد بیانیه برخاست، و خداوند را ستود و بر وی ثناء گفت، و برای شهدایی که در روز احد کشته شده بودند مغفرت خواست، و گفت: «شما ای گروه مهاجرین...» و وصیت به انصار را طوری که در حدیث ایوب نزد بیهقی گذشت ذکر نموده است [۹۰]. هیثمی (.۳۷/۱) می‏گوید: رجال آن رجال صحیح‌اند. و طبرانی هم چنان از عبداللَّه بن کعب بن مالک از پدرش روایت نموده، که گفت: آخرین بیانیه‏ای را که رسول خدا صبرای ما ایراد نمود... و مانند آن را به اختصار ذکر نموده است. هیثمی (.۳۷/۱) می‏گوید: این را طبرانی روایت نموده، و رجال آن رجال صحیح‌اند. و حاکم (۷۸/۴) این را از عبداللَّه بن کعب از پدرش روایت نموده... و مانند آن را متذکر شده و گفته: این حدیث از اسناد صحیح برخوردار است، ولی بخاری و مسلم آن را روایت نکرده‏اند، و ذهبی گفته: صحیح است.

و طبرانی در الأوسط از ابو سلمه بن عبدالرحمن روایت نموده که: وی از ابو هریره و ابن عباس ششنید که می‏گفتند: از رسول خدا صدر آخرین بیانیه‏اش شنیدیم که می‏گفت: «کسی که بر این نمازهای پنج گانه فرضی در جماعت حفاظت نماید، نخستین کسی می‏باشد که از پل صراط چون برق درخشنده عبور می‏کند، و خداوند وی را در زمره اول تابعین حشر می‏کند، و برای وی در هر شب و روزی که بر آن‏ها حفاظت نماید، چون اجر هزار شهیدی می‏باشد که در راه خدا کشته شده باشند» [۹۱]. هیثمی (۳۹/۲) می‏گوید: در این روایت بقیه بن ولید آمده، وی مدلس است، و حدیث را به شکل عنعنه روایت کرده است.

[۸۶] حسن. طبرانی در الاوسط (۷/ ۱۱۵) هیثمی آن را حسن دانسته است: (۹/ ۴۲) همچنبن احمد (۶/ ۱۵۱، ۲۲۸) به مانند آن و بیهقی (۱/ ۳۱) از عایشهل. [۸۷] ضعیف. بیهقی در الدلائل (۷/ ۱۷۸) حاکم (۴/ ۷۸) طبرانی (۱۹/ ۷۹) که مرسل است. [۸۸] بخاری (۳۹۰۴) مسلم (۲۳۸۲) احمد (۳/ ۱۸). [۸۹] بخاری (۴۶۷). [۹۰] هیثمی (۱۰/ ۳۷) می گوید: رجال آن رجال صحیح‌اند. طبری نیز آن را روایت کرده است. [۹۱] ضعیف. طبرانی در الاوسط (۶/ ۳۶۹) در سند آن بقیة بن الولید مدلس است و با لفظ «عن» آن را روایت کرده است. نگا: المجمع (۲/ ۳۹).