بیانیههای متفرقه وی س
احمد (۱۱۶/۱) از شیخی از بنی تمیم روایت نموده، که گفت: علی سبرای ما بیانیه داد، یا گفت: علی سفرمود: بر مردم زمان سخت و دشواری میآید، که توانگر آنچه را در دست دارد، به سختی محکم میگیرد، و افزود: در حالی که به این مأمور نشده است، خداوند ﻷگفته:
﴿وَلَا تَنسَوُاْ ٱلۡفَضۡلَ بَيۡنَكُمۡ﴾[البقره: ۲۳۷].
ترجمه: «و نیکویی را در میان خود فراموش مکنید».
و اشرار برجسته میشوند، و آدمهای نیک و برگزیده ذلیل و خوار میگردند، و با مردمان مجبور و مضطر خرید و فروش صورت میگیرد (یعنی از اضطرارشان سوءاستفاده میشود)، افزود: و رسول خدا صاز فروش برای مضطرها و مجبورها نهی نموده است، و همچنان از فروختن به فریب [۱۵۶]و فروختن میوه قبل از رسیدنش [۱۵۷].
و احمد (۱۴۱/۱) از ابوعبید مولای عبدالرحمن بن عوف سروایت نموده، که گفت: بعد از آن، در آن [۱۵۸]با علی سحاضر شدم، وی قبل از اینکه بیانیه بدهد، بدون اذان و اقامت نماز را به جای آورد، بعد از آن بیانیه داد و گفت: ای مردم، رسول خدا صاز اینکه قربانیهایتان را بعد از سه شب بخورید نهی نموده است، دیگر شما آن را پس از این مدت نخورید [۱۵۹].
و احمد (۱۵۰/۱) از ربعی بن حراش روایت نموده، که وی از علی سهنگامی که بیانیه میداد شنید که میگفت: رسول خدا صگفت: «برمن دروغ مبندید، چون کسی که بر من دروغ بندد، داخل آتش میشود» [۱۶۰]. طیالسی (ص۱۷) این را از ربعی به مثل آن روایت کرده است.
و احمد (۱۵۶/۱) از ابوعبدالرحمن سلمی روایت نموده، که گفت: علی سبیانیه داد و گفت: ای مردم، حد را بالای مملوکهای خود، چه محصن باشند و چه غیر محصن، جاری سازید. چون کنیز رسول خدا صزنا نمود، و رسول خدا صدستورم داد، که حد را بر وی جاری سازم، آنگاه من نزدش آمدم و او را دریافتم که نو نفاس دیده است، و ترسیدم که اگر حد را بر وی جاری سازم بمیرد. بعد نزد رسول خدا صآمدم و موضوع را برایش یادآور شدم، فرمود: «خوب نمودی» [۱۶۱].
و احمد (۱۵۶/۱) از عبداللَّه بن سبع روایت نموده، که گفت: علی سبرای ما بیانیه داد و گفت: سوگند به ذاتی که دانه را رویانیده و ذریه را آفریده، که این، از این رنگین خواهد شد [۱۶۲]، میگوید: آن گاه مردم گفتند: برای ما خبر بده، که چه کسی این کار را میکند، به خدا سوگند، خویشاوندان نزدیکش را هلاک خواهیم ساخت. گفت: من شما را به خداوند سوگند میدهم، که غیر قاتلم را به قتل نرسانید، گفتند: وقتی که این را میدانی، برای خود جانشین تعیین کن، گفت: نخیر، من شما را به همان کسی میسپارم، که رسول خدا صشما را به وی سپاریده بود [۱۶۳].
عبدالرزاق، ابوعبید در الاموال، حاکم درالکنی، و ابونعیم در الحلیه از عمروبن علاء روایت نمودهاند که گفت: علی سبیانیه داد و گفت: ای مردم، سوگند به ذاتی که جز وی معبودی نیست، از مالتان نه اندک و نه زیاد کم نکردهام، جز این - و شیشهای را از آستین پیراهنش بیرون آورد، که در آن عطر بود -، و گفت: این را برای من سرداری اهداء نموده است. این چنین در المنتخب (۵۴/۵) آمده است.
و ابن مردویه از عمیربن عبدالملک روایت نموده، که گفت، علی بن ابی طالب بر منبر کوفه، برای ما بیانیه داد و گفت: اگر پیامبر صرا نمیپرسیدم، او برایم شروع مینمود، و اگر از خیر میپرسیدمش برایم خبر میداد، و او از پروردگارش ﻷبرایم حدیث بیان نمود و گفت: «خداوند ﻷمیگوید: سوگند به بلندیام بالای عرشم، هر اهل قریه و اهل خانه و مردی در بادیه که بر گناه و نافرمانیام قرار داشته باشد که آن را من بد میبینم، و بعد از آن بهسوی طاعتم برگردد که من آن را دوست میدارم، من هم از عذابم که وی آن را بد میبیند بر میگردم، و همان رحمتم را بر وی میآورم، که دوستش میدارد، و هراهل قریه و اهل خانه و هر مردی در بادیه که بر اطاعتم که دوستش میدارم قرار داشته باشد، و بعد از آن، از آن بهسوی معصیتم که بد میبرم بگردد، من هم از آنچه از رحمتم که دوست میدارد بر میگردم، و همان خشم و غضبم را بر وی میآورم که بد میبرد» [۱۶۴]. این چنین در الکنز (۲۰۳/۸) آمده است.
[۱۵۶] بیع غرر» یا «فروختن به فریب» از جمله بیعهای ممنوع و فاسد است، مانند فروختن ماهی در آب و فروختن گنجشک و پرنده در هوا. م. [۱۵۷] ضعیف. ابوداوود (۳۳۸۲) آلبانی آن را ضعیف دانسته است. [۱۵۸] هدف عید قربان است. [۱۵۹] این حکم منسوخ است. [۱۶۰] صحیح. احمد (۱/ ۱۵۰) و بخاری و مسلم و ترمذی (۲۶۶۰) و ابن ماجه (۳۱). [۱۶۱] مسلم (۱۷۰۵). [۱۶۲] یعنی ریشش از خون سرش رنگین وتر خواهد شد. [۱۶۳] حسن. احمد (۱/ ۱۵۶). [۱۶۴] بر سند آن واقف نشدم. وی آن را به کنز العمال (۴۴۱۶۶) به ابن مردویه ارجاع داده است.