حیات صحابه – جلد ششم

فهرست کتاب

بیانیه‏های متفرقه وی س

بیانیه‏های متفرقه وی س

احمد (۱۱۶/۱) از شیخی از بنی تمیم روایت نموده، که گفت: علی سبرای ما بیانیه داد، یا گفت: علی سفرمود: بر مردم زمان سخت و دشواری می‏آید، که توانگر آنچه را در دست دارد، به سختی محکم می‏گیرد، و افزود: در حالی که به این مأمور نشده است، خداوند گفته:

﴿وَلَا تَنسَوُاْ ٱلۡفَضۡلَ بَيۡنَكُمۡ[البقره: ۲۳۷].

ترجمه: «و نیکویی را در میان خود فراموش مکنید».

و اشرار برجسته می‏شوند، و آدم‏های نیک و برگزیده ذلیل و خوار می‏گردند، و با مردمان مجبور و مضطر خرید و فروش صورت می‏گیرد (یعنی از اضطرارشان سوءاستفاده می‏شود)، افزود: و رسول خدا صاز فروش برای مضطرها و مجبورها نهی نموده است، و همچنان از فروختن به فریب [۱۵۶]و فروختن میوه قبل از رسیدنش [۱۵۷].

و احمد (۱۴۱/۱) از ابوعبید مولای عبدالرحمن بن عوف سروایت نموده، که گفت: بعد از آن، در آن [۱۵۸]با علی سحاضر شدم، وی قبل از اینکه بیانیه بدهد، بدون اذان و اقامت نماز را به جای آورد، بعد از آن بیانیه داد و گفت: ای مردم، رسول خدا صاز اینکه قربانی‏هایتان را بعد از سه شب بخورید نهی نموده است، دیگر شما آن را پس از این مدت نخورید [۱۵۹].

و احمد (۱۵۰/۱) از ربعی بن حراش روایت نموده، که وی از علی سهنگامی که بیانیه می‏داد شنید که می‏گفت: رسول خدا صگفت: «برمن دروغ مبندید، چون کسی که بر من دروغ بندد، داخل آتش می‏شود» [۱۶۰]. طیالسی (ص۱۷) این را از ربعی به مثل آن روایت کرده است.

و احمد (۱۵۶/۱) از ابوعبدالرحمن سلمی روایت نموده، که گفت: علی سبیانیه داد و گفت: ای مردم، حد را بالای مملوک‏های خود، چه محصن باشند و چه غیر محصن، جاری سازید. چون کنیز رسول خدا صزنا نمود، و رسول خدا صدستورم داد، که حد را بر وی جاری سازم، آن‏گاه من نزدش آمدم و او را دریافتم که نو نفاس دیده است، و ترسیدم که اگر حد را بر وی جاری سازم بمیرد. بعد نزد رسول خدا صآمدم و موضوع را برایش یادآور شدم، فرمود: «خوب نمودی» [۱۶۱].

و احمد (۱۵۶/۱) از عبداللَّه بن سبع روایت نموده، که گفت: علی سبرای ما بیانیه داد و گفت: سوگند به ذاتی که دانه را رویانیده و ذریه را آفریده، که این، از این رنگین خواهد شد [۱۶۲]، می‏گوید: آن گاه مردم گفتند: برای ما خبر بده، که چه کسی این کار را می‏کند، به خدا سوگند، خویشاوندان نزدیکش را هلاک خواهیم ساخت. گفت: من شما را به خداوند سوگند می‏دهم، که غیر قاتلم را به قتل نرسانید، گفتند: وقتی که این را می‏دانی، برای خود جانشین تعیین کن، گفت: نخیر، من شما را به همان کسی می‏سپارم، که رسول خدا صشما را به وی سپاریده بود [۱۶۳].

عبدالرزاق، ابوعبید در الاموال، حاکم درالکنی، و ابونعیم در الحلیه از عمروبن علاء روایت نموده‏اند که گفت: علی سبیانیه داد و گفت: ای مردم، سوگند به ذاتی که جز وی معبودی نیست، از مال‌تان نه اندک و نه زیاد کم نکرده‏ام، جز این - و شیشه‏ای را از آستین پیراهنش بیرون آورد، که در آن عطر بود -، و گفت: این را برای من سرداری اهداء نموده است. این چنین در المنتخب (۵۴/۵) آمده است.

و ابن مردویه از عمیربن عبدالملک روایت نموده، که گفت، علی بن ابی طالب بر منبر کوفه، برای ما بیانیه داد و گفت: اگر پیامبر صرا نمی‏پرسیدم، او برایم شروع می‏نمود، و اگر از خیر می‏پرسیدمش برایم خبر می‏داد، و او از پروردگارش برایم حدیث بیان نمود و گفت: «خداوند می‏گوید: سوگند به بلندی‏ام بالای عرشم، هر اهل قریه و اهل خانه و مردی در بادیه که بر گناه و نافرمانی‏ام قرار داشته باشد که آن را من بد می‏بینم، و بعد از آن به‌سوی طاعتم برگردد که من آن را دوست می‏دارم، من هم از عذابم که وی آن را بد می‏بیند بر می‏گردم، و همان رحمتم را بر وی می‏آورم، که دوستش می‏دارد، و هراهل قریه و اهل خانه و هر مردی در بادیه که بر اطاعتم که دوستش می‏دارم قرار داشته باشد، و بعد از آن، از آن به‌سوی معصیتم که بد می‏برم بگردد، من هم از آنچه از رحمتم که دوست می‏دارد بر می‏گردم، و همان خشم و غضبم را بر وی می‏آورم که بد می‏برد» [۱۶۴]. این چنین در الکنز (۲۰۳/۸) آمده است.

[۱۵۶] بیع غرر» یا «فروختن به فریب» از جمله بیع‏های ممنوع و فاسد است، مانند فروختن ماهی در آب و فروختن گنجشک و پرنده در هوا. م. [۱۵۷] ضعیف. ابوداوود (۳۳۸۲) آلبانی آن را ضعیف دانسته است. [۱۵۸] هدف عید قربان است. [۱۵۹] این حکم منسوخ است. [۱۶۰] صحیح. احمد (۱/ ۱۵۰) و بخاری و مسلم و ترمذی (۲۶۶۰) و ابن ماجه (۳۱). [۱۶۱] مسلم (۱۷۰۵). [۱۶۲] یعنی ریشش از خون سرش رنگین وتر خواهد شد. [۱۶۳] حسن. احمد (۱/ ۱۵۶). [۱۶۴] بر سند آن واقف نشدم. وی آن را به کنز العمال (۴۴۱۶۶) به ابن مردویه ارجاع داده است.