باب ۵: فضائل سعد بن ابى وقاصس
۱۵۶۰- حدیث: «عَائِشَةَل قَالَتْ: كَانَ النَبِيُّج سَهِرَ، فَلَمَّا قَدِمَ الْمَدِينَةَ، قَالَ لَيْتَ رَجُلاً مِنْ أَصْحَابِي صَالِحًا يَحْرُسُنِي اللَّيْلَةَ إِذْ سَمِعْنَا صَوْتَ سِلاَحٍ فَقَالَ: مَنْ هذَا فَقَالَ: أَنَا سَعْدُ بْنُ أَبِي وَقَّاصٍ، جِئْتُ لأَحْرُسَكَ وَنَامَ النَّبِيُّج» [۲۸٩].
یعنی: «عایشهلگوید: پیغمبر جشبى نخوابیده بود، وقتى که به مدینه بازگشت، فرمود: کاش یک نفر صالح از اصحاب، امشب مرا نگهبانى مىکرد، در این اثنا صداى اسلحهاى را شنیدیم، فرمود: چه کسى است؟ جواب داد: من سعد بن ابى وقاص هستم، آمدهام تا از شما نگهبانى کنم».
۱۵۶۱- حدیث: « عَلِيٍّس قَالَ: مَا رَأَيْتُ النَّبِيَّج يُفَدِّي رَجُلاً بَعْدَ سَعْدٍ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: ارْمِ، فِدَاكَ أَبِي وَأُمِّي» [۲٩۰].
یعنی: «علىسگوید: اطّلاع ندارم که پیغمبر جبه جز سعد بن ابى وقاص به کس دیگرى بگوید پدر و مادرم فدایت، ولى شنیدم که پیغمبر جدر جنگ اُحد به سعد مىگفت: تیراندازى کن، تیراندازى کن پدر و مادرم فدایت».
۱۵۶۲- حدیث: « سَعْدٍ قَالَ: جَمَعَ لِي النَّبِيُّج، أَبَوَيْهِ يَوْمَ أُحُدٍ» [۲٩۱].
یعنی: «سعد بن وقاصسگوید: پیغمبر جدر جنگ اُحد پدر و مادرش را هر دو فداى من مىکرد، (و مىفرمود: پدر و مادرم فدایت)».
[۲۸٩] أخرجه البخاري في: ۵۶ كتاب الجهاد والسير: ٧۰ باب الحراسة في الغزو في سبيل الله. [۲٩۰] أخرجه البخاري في: ۵۶ كتاب الجهاد والسير: ۸۰ باب المجن ومن يتترس بترس صاحبه. [۲٩۱] أخرجه البخاري في: ۶۲ كتاب فضائل أصحاب النّبيّ: ۱۵ باب مناقب سعد بن أبي وقاص الزهري.