ترجمه فارسی اللؤلؤ والمرجان فیما اتفق علیه الشیخان - جلد سوم

فهرست کتاب

باب ۲۶: فرشتگان رحمت وارد منزلى نمى‌شوند که سگ و تصویر در آن وجود داشته باشد

باب ۲۶: فرشتگان رحمت وارد منزلى نمى‌شوند که سگ و تصویر در آن وجود داشته باشد

۱۳۶۳- حدیث: «أَبِي طَلْحَةَس قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِج، يَقُولُ: لاَ تَدْخلُ الْمَلاَئِكَةُ بَيْتًا فِيهِ كَلْبٌ وَلاَ صُورَةُ تَمَاثِيلَ» [۸۵].

یعنی: «ابوطلحهسگوید: شنیدم که پیغمبر جمى‌گفت: فرشتگان (رحمت) وارد منزلى نمى‌شوند که سگ و مجسمه (حیوانات) در آن وجود داشته باشد».

۱۳۶۴-حدیث: «أَبِي طَلْحَةَس عَنْ بُسْرِ بْنِ سَعِيدٍ، أَنَّ زَيْدَ بْنَ خَالِدٍ الْجُهَنِيَّ،حَدَّثَهُ،وَمَعَ بُسْرٍ بْنِ سَعِيدٍ عُبَيْدُ اللهِ الْخَوْلاَنِيُّ،الَّذِي كَانَ فِي حَجْرِ مَيْمُونَةَسا، زَوْجِ النَّبِيِّج، حَدَّثَهُمَا زَيْدُ ابْنُ خَالِدٍ أنَّ أَبَا طَلْحَةَ حَدَّثَهُ أَنَّ النَّبِيَّج، قَالَ: لاَ تَدْخُلُ الْمَلاَئِكَةُ بَيْتًا فِيهِ صُورَةٌ قَالَ بُسْرٌ: فَمَرِضَ زَيْدُ ابْنُ خَالِدٍ، فَعُدْنَاهُ فَإِذَا نَحْن فِي بَيْتِهِ بِسِتْرٍ فِيهِ تَصَاوِيرُ، فَقُلْتُ لِعُبَيْدِ اللهِ الْخَوْلاَنِيِّ: أَلَمْ يُحَدِّثْنَا فِي التَّصَاوِيرِ فَقَالَ: إِنَّهُ قَالَ: إِلاَّ رَقْمٌ فِي ثَوْبٍ، أَلاَ سَمِعْتَهُ قُلْتُ: لاَ قَالَ: بَلَى، قَدْ ذَكَرَه» [۸۶].

یعنی: «بسر بن سعیدسگوید: عبیدالله خولانى را که در منزل میمونه همسر پیغمبر جبود، همراه داشتم، زید بن خالد به ما گفت: که ابو طلحه براى او از پیغمبرجنقل کرده که فرموده است: فرشتگان (رحمت) داخل منزلى نمى‌شوند که در آن تصویر (جاندارى) وجود داشته باشد. بعداً زید بن خالد مریض شد، ما هم از او عیادت کردیم، وقتى به خانه‌اش رفتیم، دیدیم پرده تصویر دارى در آنجا است، به عبیدالله خولانى گفتم: مگر زید خودش در مورد حرمت عکس براى ما حدیث نقل نکرد؟! عبیدالله گفت: (زید گفت:) مگر نقشى باشد، در پارچه‌اى (یعنى اگر نقش پارچه باشد حرام نیست)، عبیدالله بن بسر گفت: مگر این جمله آخر را (مگر نقشى باشد در پارچه‌اى) از زید بن خالد نشنیدى؟ بسر گفت: خیر، عبیدالله گفت: بلى، این جمله را گفت».

۱۳۶۵-حدیث: «عَائِشَةَلقَالَتْ: قَدِمَ رَسُولُ اللهِج، مِنْ سَفَرٍ، وَقَدْ سَتَرْتُ بِقِرَامٍ لِي، عَلَى سَهْوَةٍ لِي، فِيهَا تَمَاثِيلُ فَلَمَّا رَآهُ رَسُولُ اللهِج، هَتَكَهُ، وَقَالَ: أَشَدَّ النَّاسِ عَذَابًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ الَّذِين يُضَاهُونَ بِخَلْقِ اللهِ، قَالَتْ: فَجَعَلْنَاهُ وِسَادَةً أَوْ وِسَادَتَيْنِ» [۸٧].

یعنی: «عایشهلگوید: پیغمبر جاز سفرى برگشت، پرده تصویردارى داشتم که بر روى سکویى که در منزل بود کشیده بودم، وقتى پیغمبر جآن را دید پاره‌اش نمود، و فرمود: معذب‌ترین مردم در روز قیامت کسانى هستند که خود را در ایجاد و خلق اشیاء مانند خدا نشان مى‌دهند. عایشهلگوید: آن پرده را پاره کردیم و آن را به یک یا دو بالش تبدیل نمودیم».

۱۳۶۶-حدیث: «عَائِشَةَ، أُمِّ الْمُؤْمِنِينَلأَنَّهَا اشْتَرَتْ نُمْرُقَةً فِيهَا تَصَاوِيرُ، فَلَمَّا رَآهَا رَسُولُ اللهِج، قَامَ عَلَى الْبَابِ فَلَمْ يَدْخُلْهُ، فَعَرَفْتُ فِي وَجْهِهِ الْكَرَاهِيَةَ فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللهِ أَتُوبُ إِلَى اللهِ وَإِلَى رَسُولِهِج، مَاذَا أَذْنَبْتُ فَقَالَ رَسُولُ اللهِج: مَا بَالُ هذِهِ النُّمْرُقَةِ قُلْتُ: اشْتَرَيْتُهَا لَكَ لِتَقْعُدَ عَلَيْهَا وَتَوَسَّدَهَا فَقَالَ رَسُولُ اللهِج: إِنَّ أَصْحَابِ هذِهِ الصُّوَرِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُعَذَّبُونَ فَيُقَالُ لَهُمْ أَحْيُوا مَا خَلَقْتُمْ وَقَالَ: إِنَّ الْبيْتَ الَّذِي فِيهِ الصُّوَرُ لاَ تَدْخُلُهُ الْمَلاَئِكَةُ» [۸۸].

یعنی: «عایشهلگوید: بالش تصویر دارى را خریدم، وقتى که پیغمبر جآن را دید بر در منزل ایستاد وداخل منزل نشد، از قیافه‌اش ناراحتى وبیزارى را تشخیص دادم، گفتم: اى رسول خدا! به سوى خدا و رسول خدا بر مى‌گردم، و توبه مى‌کنم، چه گناهى را مرتکب شده‌ام؟ (که ناراحت هستى)، پیغمبر جفرمود: این بالش چیست؟ گفتم: آن را براى شما خریده‌ام که بر روى آن بنشینى و تکیه کنى، پیغمبر جفرمود: کسانى که این تصویرها را کشیده‌اند در روز قیامت در عذاب هستند، به ایشان گفته مى‌شود: چیزهایى را که ایجاد کرده‌اید زنده نمائید! فرمود: منزلى که تصویر حیوان در آن باشد، فرشتگان (رحمت) به آن وارد نمى‌شوند».

«نمرقة:پارچه بالش کوچک است».

۱۳۶٧- حدیث: «عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَب أَنَّ رَسُولَ اللهِج، قَالَ: إِنَّ الَّذِينَ يَصْنَعُونَ هذِهِ الصُّوَرَ يُعَذَّبُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، يُقَالُ لَهُمْ أَحْيُوا مَا خَلَقْتُمْ» [۸٩].

یعنی: «عبدالله بن عمربگوید: پیغمبر جگفت: کسانى که این تصویرها را مى‌کشند، در روز قیامت عذاب داده مى‌شوند، به ایشان دستور داده مى‌شود که باید آن‌ها را زنده نمایند. (یعنى آنان به کارى مکلّف مى‌شوند که قدرت انجام آن را ندارند)».

۱۳۶۸- حدیث: « عَبْدِ اللهِ بْنِ مَسْعُودٍس قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّج يَقُولُ: إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَذَابًا عِنْدَ اللهِ، يَوْمَ الْقِيَامَةِ، الْمُصَوِّرُونَ» [٩۰].

یعنی: «عبدالله بن مسعودسگوید: از پیغمبر جشنیدم که مى‌گفت: معذب‌ترین اشخاص در روز قیامت کسانى هستند که (با دست از جانداران) تصویر مى‌کشند».

۱۳۶٩-حدیث: «ابْنِ عَبَّاسٍب عَنْ سَعِيدِ بْنِ أَبِي الْحَسَنِ، قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ ابْنِ عَبَّاسٍ، إِذْ أَتَاهُ رَجُلٌ، فَقَالَ: يَا أَبَا عَبَّاسٍ إِنِّي إِنْسَانٌ إِنَّمَا مَعِيشَتِي مِنْ صَنْعَةِ يَدِي، وَإِنِّي أَصْنَعُ هذِهِ التَّصَاوِيرَ فَقَالَ ابْنُ عَبَّاِسٍ: لاَ أُحَدِّثُكَ إِلاَّ مَا سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِج يَقُولُ، سَمِعْتُهُ يَقُولُ: مَنْ صَوَّرَ صُورَةً فَإِنَّ اللهِ مُعَذِّبَهُ حَتَّى يَنْفُخَ فِيهَا الرُّوحَ، وَلَيْسَ بِنَافِخٍ فِيهَا أَبَدًا فَرَبَا الرَّجُلُ رَبْوَةً شَدِيدَةً، وَاصْفَرَّ وَجْهُهُ فَقَالَ: وَيْحَكَ إِنْ أَبَيْتَ إِلاَّ أَنْ تَصْنَعَ، فَعَلَيْكَ بِهذَا الشَّجَرِ، كُلِّ شَيْءٍ لَيْسَ فِيهِ رُوحٌ» [٩۱].

یعنی: «سعید بن ابوالحسنسگوید: در نزد ابن عباس بودم، یک نفر آمد، گفت : اى ابا عباس! من انسانى هستم که زندگى و معاشم به وسیله صنعت دستم تأمین مى‌گردد، من این تصویرها را با دست مى‌کشم، ابن عباس گفت: من تنها آنچه را که از پیغمبر جشنیده‌ام براى شما مى‌گویم، شنیدم که پیغمبر جمى‌گفت: کسى که تصویرى (از جاندارى) بکشد، خداوند او را عذاب مى‌دهد، تا زمانى که آنکس مى‌تواند براى این تصویر روح به وجود آورد عذابش ادامه دارد، و هرگز قادر به دمیدن روح در آن نمى‌باشد، (پس همیشه در عذاب باقى مى‌ماند) آن مرد نفسش تنگ شد و رنگش پرید، ابن عباس به او گفت: واى بر تو! اگر چاره‌اى ندارى تصویر درخت و هر چیزى که جان نداشته باشد بکش».

۱۳٧۰- حدیث: «أَبِي هُرَيْرَةَس عَنْ أَبِي زُرْعَةَ، قَالَ: دَخَلْتُ مَعَ أَبِي هُرَيْرَةَ دَارًا بِالْمَدِينَةِ، فَرَأَى أَعْلاَهَا مُصَوِّرًا يُصَوِّرُ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِج، يَقُولُ: وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذَهَبَ يَخْلُقُ كَخَلْقِي، فَلْيَخْلُقُوا حَبَّةً، وَلْيَخْلُقُوا ذَرَّةً» [٩۲].

یعنی: «ابو ذرعه گوید: با ابو هریرهسدر مدینه به منزلى رفتیم، یک نفر را بر بالاى آن دید که تصویر مى‌کشد، گفت: از پیغمبر جشنیدم که (از قول خداوند) مى‌فرمود: چه کسى ظالم‌تر از کسى است که مى‌خواهد مانند مخلوقات من چیزى را خلق کند؟ پس اگر مى‌توانند دانه‌اى را از عدم به وجود آورند، و اگر مى‌توانند مورى را از عدم به وجود بیاورند؟!».

(با توجّه به احادیث صحیحى که در مورد تصویر و مجسمه وجود دارد مى‌توانیم احکام مربوط به تصویر و مجسمه و عکس و افرادى که تصویر مى‌کشند، و مجسمه مى‌سازند و عکاسى مى‌کنند، به طور خلاصه به شرح زیر بیان کنیم:

الف: حرام‌ترین انواع تصویر و مجسمه‌سازى نوعى است که مربوط به کسانى باشد که پرستش مى‌شوند مانند: عیسى، عزیز، این صورت‌ها و مجسمه‌ها حرام و کسى که اقدام به ساخت چنین تصویر و مجسمه‌اى کند اگر از روى آگاهى و با هدف پرستش آن‌ها چنین کارى کند کافر مى‌باشد، هر کس به نگهدارى و کمک به انتشار این نوع صورت و مجسمه اقدام نماید به اندازه کمکش شریک در این جرم مى‌باشد.

ب: بعد از نوع اوّل، صورت چیزهایى است که پرستش نمى‌شود، ولى کسى که این صورتها را مى‌کشد، مى‌خواهد خود را به عنوان خالق و آفریننده نشان دهد که این امر مربوط به نیت شخص است و در صورت چنین نیتى کافر مى‌باشد.

ج: بعد از نوع دوم، صورت و مجسمه چیزهایى است که پرستش نمى‌شوند، ولى مورد تعظیم مى‌باشند، مانند صورت پادشاهان و رهبران و فرماندهان که فکر مى‌کنند با تابلوها و مجسمه‌ها جاوید خواهند شد، لذا مسجمه‌هاى خود را در میدان‌ها نصب مى‌نمایند. این نوع عکس‌ها و مجسمه‌ها نیز حرام است.

ه: یکى دیگر از صورت و تابلوهاى حرام تصویرى است که به صورت مجسمه نیست ولى به عنوان احترام از رهبران و فرماندهان و اشخاص مورد احترام کشیده مى‌شود، و در اماکن و منازل آویزان مى‌گردد و به آن احترام مى‌شود، مخصوصاً اگر این صورت‌ها مربوط به اشخاص ظالم و فاسق و ملحد باشند حرمت آن‌ها بیشتر است چون احترام و تعظیم ظالمان و فاسقان مغایر با روح اسلام مى‌باشد.

و: نوع دیگر از صورت و تابلوها آن‌هایى هستند که قابل تعظیم نیستند، ولى به عنوان نشانه‌اى از اشرافیت، منازل به آن‌ها آراسته مى‌گردد، این نوع تنها مکروه است، و حرام نمى‌باشد.

ز: تابلوهاى مربوط به اشیاء بى‌جان مانند اشجار و سایر مناظر طبیعى بلا مانع است مگر اینکه به عنوان اشرافیت و فخر و غرور شناخته شوند.

ح: امّا عکس‌هایى که با دوربین عکاسى برداشته مى‌شوند، مادام به منظور تقدیس نباشد و یا مربوط به رهبران و اشخاصى که مورد احترام هستند، مخصوصاً سران کفر و الحاد نباشند، بلا مانع است .

ط: هر صورتى که مورد اهانت قرار گیرد، مانند تصویرهایى که در فرش موجود است و مردم آن‌ها را زیر پا قرار دهند حرام نیست .

ى: عکس و صورتها و مجسمه‌هایى که نمایانگر فساد و بى‌عفّتى است، به هر وسیله تهیه شوند حرام است و کسانى که به تهیه و نشر اینگونه تصاویر و عکس‌هاى مستهجن کمک مى‌کنند، به اندازه کمک در این کار مجرم هستند) [٩۳].

[۸۵] أخرجه البخاري في: ۵٩ كتاب بدء الخلق: ٧ باب إذا قال أحدكم آمين والملائكة في السّماء. [۸۶] أخرجه البخاري في: ۵٩ كتاب بدء الخلق: ٧ باب إذا قال أحدكم آمين والملائكة في السّماء. [۸٧] أخرجه البخاري في: ٧٧ كتاب اللّباس: ٩۱ باب ما وطئ من التصاوير. [۸۸] أخرجه البخاري في: ۳۴ كتاب البيوع: ۴۰ باب التجارة فيما يكره لبسه للرّجال والنِّساء. [۸٩] أخرجه البخاري في: ٧٧ كتاب اللّباس: ۸٩ باب عذاب المصوّرين يوم القيامة. [٩۰] أخرجه البخاري في: ٧٧ كتاب اللّباس: ۸٩ باب عذاب المصوّرين يوم القيامة. [٩۱] أخرجه البخاري في: ۳۴ كتاب البيوع: ۱۰۴ باب بيع التصاوير الّتي ليس فيها روح وما يكره من ذلك. [٩۲] أخرجه البخاري في: ٧٧ كتاب اللّباس: ٩۰ باب نقض الصور. [٩۳] الحلال و الحرام: تألیف قرضاوى، ترجمه نگارنده، ص: ۱٧۸.