باب ۱۶: در این باره که عرب در زمان جاهلیت مىگفتند: به برادر و قوم خودت چه ظالم و چه مظلوم باشد کمک کن
۱۶۶٩ ـحدیث: «جَابِرِ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللهب قَالَ: كُنَّا فِي غَزَاةٍ، فَكَسَعَ رَجُلٌ مِنَ المُهَاجِرِينَ رَجُلاً مِنَ الأَنْصَار! فقَالَ الأَنْصَارِيُّ: يَا لَلأَنصار! وَقَالَ المُهَاجِرِيِّ: يَا لَلْمُهَاجِرِينَ! فَسَمِعَ ذَاكَ رَسُولُ اللهج، فقَالَ: مَا بَالُ دَعْوَى جَاهِلِيَّةٍ؟ قَالُوا: يَا رَسُولَ الله! كَسَعَ رَجُلٌ مِنَ المُهَاجِرِينَ رَجُلاً مِنَ الأَنصَارِ. فَقَالَ: دَعُوهَا، فَإِنَّهَا مُنْتِنَةٌ. فَسَمِعَ بِذَلِكَ عَبْدُ الله بْنُ أُبَيِّ، فَقَالَ: فَعَلوهَا؟ أَمَا وَالله! لَئِنْ رَجَعْنَا إِلى المَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنْهَا الأَذَلَّ.
فَبَلَغَ النَّبِيَّ ج. فَقَامَ عُمَرُس فَقَالَ يَا رَسُولَ الله! دَعْنِي أَضْرِبْ عُنُقَ هاذَا المُنَافِقِ. فَقَالَ النَّبيُّج: دَعْهُ. لاَ يَتَحَدَّثُ النَّاسُ أَنَّ مُحَمَّدًا يَقْتُلُ أَصْحَابَهُ» [۳٩٩].
یعنی: «جابر بن عبداللهسگوید: ما در یک غزوه بودیم دیدیم که یکى از مهاجرین یک انصارى را مورد ضربت قرار داده است، مرد انصارى فریاد کشید، گفت: اى انصار! کمکم کنید، مرد مهاجر هم گفت: اى مهاجرین! به فریادم برسید، پیغمبر جاین فریادها را شنید و گفت: چه چیزى باعث بلند شدن این صداى جاهلیت گردیده است؟ گفتند: یک مهاجر یک انصارى را زده است، پیغمبر جگفت: این نعره جاهلیت را ترک کنید، چون نعرهاى است کریه و قبیح و آزار دهنده، وقتى که عبدالله بن اُبى (منافق) بر ماجرا و گفته پیغمبر جآگاه شد، گفت: داد و فریاد را با صداى بلند تکرار کنید (انصار را علیه مهاجرین تحریک نمایید) قسم به خدا وقتى که به مدینه مراجعت کنیم باید کسانى که قدرتمند وقوى هستند (منظورش انصار بود) کسانى را که ضعیف و ناتوان و ذلیل مىباشند (منظورش مهاجرین بود) از مدینه بیرون برانند.
این سخن عبدالله بن اُبى به پیغمب جر رسید، عمر بلند شد گفت: اى رسول خدا! اجازه دهید تا گردن این منافق را بزنم، پیغمبر جگفت: به او کارى نداشته باشید تا مردم نگویند که محمّد دارد اصحاب خود را به قتل مىرساند».
[۳٩٩] أخرجه البخاري في: ۶۵ كتاب التفسير: ۶۳ سورة المنافقون: ۵ باب قوله:﴿سَوَآءٌ عَلَيۡهِمۡ أَسۡتَغۡفَرۡتَ لَهُمۡ أَمۡ لَمۡ تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ﴾[المنافقون: ۶].