باب ۱۴: به دور انداختن انگشتر (طلا)
۱۳۵٧-حدیث: «أَنَسِ بْنِ مَالِكٍس، أَنَّهُ رَأَى فِي يَدِ رَسُولِ اللهِج، خَاتَمًا مِنْ وَرِقٍ، يَوْمًا وَاحِدًا ثُمَّ إِنَّ النَّاسَ اصْطَنَعُوا الْخَواتِيمَ مِنْ وَرِقٍ وَلَبِسُوهَا فَطَرَحَ رَسُولُ اللهِج خَاتَمَهُ، فَطَرَحَ النَّاسُ خَوَاتِيمَهُمْ» [٧٩].
یعنی: «انس بن مالکسگوید: روزى انگشتر نقرهاى را در دست پیغمبر جدیدم، بعداً مردم هم به پیروى از او انگشتر نقره در دست کردند، پیغمبر جانگشتر طلایش را به دور انداخت و مردم هم به تبعیت از او انگشتر طلاى خود را (که هنوز همراه داشتند) به دور انداختند».
[٧٩] أخرجه البخاري في: ٧٧ كتاب اللّباس: ۴٧ باب حدّثنا عبدالله بن مسلمة.