باب ۲۵: وقتى کسى با جماعتى غذا مىخورد ممنوع است دو دانه خرما و یا هر چیز دیگر را در یک لقمه قرار دهد مگر با اجازه رفقایش
۱۳۲۶- حدیث: «ابْنِ عُمَرَب عَنْ جَبَلَةَ، كُنَّا بِالْمَدِينَةِ فِي بَعْضِ أَهْلِ الْعِرَاقِ، فَأَصَابَنَا سَنَةٌ، فَكَانَ ابْنُ الزُّبَيْرِ يَرْزُقُنَا التَّمْرَ فَكَانَ ابْنُ عُمَرَ يَمُرُّ بِنَا، فَيقُولُ: إِنَّ رَسُولَ اللهِج، نَهى عَنِ الإِقْرَانِ، إِلاَّ أَنْ يَسْتَأْذِنَ الرَّجُلُ مِنْكُمْ أَخَاهُ» [۴۸].
یعنی: «جبلهسگوید: ما با جماعتى از عراقیها در مدینه بودیم، مردم دچار قحطى و گرانى بودند، ابن زبیر به عنوان غذا به ما خرما مىداد، ابن عمر هم در میان ما رفت و آمد مىکرد و مىگفت: رسول خدا جاز قرار دادن دو خرما در یک لقمه نهى کرده است . مگر اینکه رفیقش به او اجازه دهد».
[۴۸] أخرجه البخاري في: ۴۶ كتاب المظالم: ۱۴ باب إذا أذن إنسان لآخر شيئآ جاز.