باب ۳۰: فضیلت کسى که به هنگام عصبانیت بر نفس خود مسلّط مىشود، و به چه وسیلهاى باید انسان بر عصبانیت خود مسلّط شود
۱۶٧۶ ـحدیث: «أَبِي هُرَيْرَةَس أَنَّ رَسُولُ اللهج، قَالَ: لَيْسَ الشَّدِيدُ بِالصُّرَعَةِ، إِنَّمَا الشَّدِيدُ الَّذِي يَمْلِكُ نَفْسَهُ عِنْدَ الغَضَبِ» [۴۰۶].
یعنی: «ابو هریرهسگوید: پیغمبر جگفت: انسان نیرومند کسى نیست که در کشتى بر حریف غلبه نماید، بلکه نیرومند کسى است که به هنگام عصبانیت بر نفس خود تسلّط داشته باشد».
۱۶٧٧ ـحدیث: «سُلَيْمَانَ بْنِ صُرَدٍ. قَالَ: اسْتَبَّ رَجُلاَنِ عِنْدَ النَّبِيِّجد، وَنَحْنُ عِنْدَهُ جُلُوسٌ. وَأَحَدَهُمَا يَسُبُّ صَاحِبَهُ، مُغْضَبًا، قَدِ احْمَرَّ وَجْهُهُ، فَقَالَ النَّبِيُّج: إِنِّي لأَعْلَمُ كَلِمَةً، لَوْ قَالَهَا، لَذَهَبَ عَنْهُ مَا يَجِدُ. لَوْ قَالَ: أَعُوذ بِالله مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم. فَقَالُوا لِلرَّجُلِ: أَلاَ تَسْمَعُ مَا يَقُولُ النَّبِيُّج؟ قَالَ: إنِّي لَسْتُ بِمَجْنُونٍ» [۴۰٧].
یعنی: «سلیمان بن صُردسگوید: دو نفر در نزد پیغمبر جشروع به مجادله و ناسزا گفتن به همدیگر نمودند، ما هم در خدمت پیغمبر جنشسته بودیم، یکى از آنان از شدّت عصبانیت رنگ صورتش قرمز شده بود و به دیگرى ناسزا مىگفت، پیغمبر جگفت: من جملهاى مىدانم اگر این مرد (عصبانى) آن را بگوید عصبانیتش برطرف مىشود، کاش مىگفت: (أعوذ بالله من الشيطان الرّجيم) به خدا پناه مىبرم از شرّ شیطانى که از رحم خدا محروم است، مردم به آن مرد عصبانى گفتند: مگر نمىشنوى که پیغمبر جچه مىگوید: آن مرد گفت: من که دیوانه نیستم تا نیاز به گفتن این جمله داشته باشم».
(یعنى چون آن مرد آگاهى کامل به دین خدا نداشت فکر مىکرد تنها جنـون از جانب شیطان است و نمىدانست که عصبانیت و سایر کارهاى ناپسند نیز از خواستههاى شیطان مىباشد).
[۴۰۶] أخرجه البخاري في: ٧۸ كتاب الأدب: ٧۶ باب الحذر من الغضب. [۴۰٧] أخرجه البخاري في: ٧۸ كتاب الأدب: ٧۶ باب الحذر من الغضب.