باب ۱۱: موش مسخ شده است
۱۸۸۶ ـحدیث: «أَبِي هُرَيْرَةَس عَنِ النَّبِيِّج قَالَ: فُقِدَتْ أُمَّةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ لاَ يُدْرَى مَا فَعَلَتْ، وَإِنِّي لاَ أُرَاهَا إِلاَّ الْفَارَ إِذَا وُضِعَ لَهَا أَلْبَانُ الإِبِلِ لَمْ تَشْرَبْ؛ وَإِذَا وُضِعَ لَهَا أَلْبَانُ الشَّاءِ شَرِبَتْ فَحَدَّثْتُ كَعْبًا فَقَالَ: أَنْتَ سَمِعْتَ النَّبِيَّج يَقُولُهُ قُلْتُ: نَعَمْ قَالَ لِي مِرَارًا فَقُلْتُ: أَفَأَقْرَأُ التَّوْرَاةَ» [۶۲۱].
یعنی: «ابو هریرهسگوید: پیغمبر جگفت: (طایفهاى از بنى اسرائیل سر به نیست شدند و کسى ندانست که چه بر سرشان آمد، فکر مىکنم که به صورت موش مسخ شدند. موش طبیعت بنى اسرائیل را دارد، همانگونه که بنى اسرائیل شیر شتر را بر خود حرام کرده بودند موش هم شیر شتر را نمىخورد ولى شیر گوسفند را مىخورد) ابو هریرهسگوید: این حدیث را براى کعب نقل کردم، گفت: شما آن را از پیغمبر جشنیدهاى؟ گفتم: بلى، و چند دفعه این سؤال را تکرار کرد، منهم در جوابش گفتم: مگر من تورات را خواندهام تا اینگونه چیزها را بدانم».
(منظور ابو هریرهساین است که او مانند کعب الاحبار تورات را نخوانده است تا بدون شنیدن از پیغمبر جبتواند اینگونه چیزها را بداند).
[۶۲۱] أخرجه البخاري في: ۵٩ كتاب بدء الخلق: ۱۵ باب خير مال المسلم غنم يتّبع بها شعف الجبال.