باب ۱۳: مستحب بودن ذکر با صداى خفى و آهسته
۱٧۲۸ ـحدیث: «أَبِي مُوسى الأَشْعَرِيِّس قَالَ: لَمَّا غَزَا رَسُولُ اللهِج خَيْبَرَ، أَوْ قَالَ: لَمَّا تَوَجَّهَ رَسُولُ اللهِج، أَشْرَفَ النَّاسُ عَلَى وَادٍ فَرَفَعُوا أَصْوَاتَهُمْ بِالتَّكْبِيرِ: اللهُ أَكْبَرُ اللهُ أَكْبَرُ لاَ إِله إِلاَّ اللهُ فَقَالَ رَسُولُ اللهِج: ارْبَعُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ إِنَّكُمْ لاَ تَدْعُونَ أَصَمَّ وَلاَ غَائِبًا إِنَّكُمْ تَدْعُونَ سَمِيعًا قَرِيبًا، وَهُوَ مَعَكُمْ وَأَنَا خَلْفَ دَابَّةِ رَسُولِ اللهِج فَسَمِعَنِي وَأَنَا أَقُولُ: لاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ فَقَالَ لِي: يَا عَبْدَ اللهِ بْنَ قَيْسٍ قُلْتُ: لَبَّيْكَ رَسُولَ اللهِ قَالَ: أَلاَ أَدُلُّكَ عَلَى كَلِمَةٍ مِنْ كَنْزٍ مِنْ كُنُوزِ الْجَنَّةِ قُلْتُ: بَلَى يَا رَسُولَ اللهِ فَدَاكَ أَبِي وَأُمِّي قَالَ: لاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ» [۴۵٩].
یعنی: «ابوموسى اشعرىسگوید: وقتى که پیغمبر جعازم غزوه خیبر شد، اصحاب بر بالاى تپهاى جمع شدند، با صداى بلند شروع به گفتن الله اکبر، و لا اله الّا الله کردند، رسول خدا جفرمود: آرام و خوددار باشید، شما کسى را صدا نمىکنید که کر یا از شما دور باشد، بلکه کسى را دعا مىکنید که شنوا و به شما نزدیک است و با شما است.
ابو موسىسگوید: در این اثنا من به دنبال پیغمبر جبودم و پشتسر او قرار داشتم، شنید که لا حول ولا قوّة الّا بالله را مىخوانم، پیغمبر جبه من گفت: اى عبدالله بن قیس! گفتم: در خدمتم اى رسول خدا. گفت: شما را به کلمهاى راهنمایى نکنم که گنجى است از گنجهاى بهشت؟ گفتم: چرا پدر و مادرم فدایت باد اى رسول خدا! مرا راهنمایى بفرما. فرمود: (لاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ)مىباشد، یعنى هیچ حرکت و قدرت و استطاعتى وجود ندارد مگر به خواست خدا».
(این کلمه که از کلمات توحید است ردّى است بر فیلسوف نمایانى که از قدیم الایام ادّعا مىنمایند که جهان تنها در اثر حرکت مادّه به وجود آمده است و فاقد خالق دانا و توانا و بااراده است، مىگویند مادّه خود به خود داراى نیرو است و به آن تبدیل مىشود و این نیرو آن را به حرکت در مىآورد و این حرکت باعث تغییر و دگرگونى مادّه و جهان مادّه است، پیغمبر جدر جواب و ردّ این فیلسوف نمایان ملحد مىفرماید که حرکت و نیرو خالق نیستند بلکه مخلوقى از مخلوقات خداوند مىباشند و در مشیت الهى قرار دارند، تأثیر حرکت و نیرو در تغییر و دگرگونى اشیاء به خواست و از روى علم و حکمت الهى است، و الّا مادّه یا نیروى کور و کر و بىاراده و شعور چطور مىتواند منشأ به وجود آمدن این کائنات شگفتانگیز و این نظام دقیق باشد؟!).
۱٧۲٩ ـحدیث: «أَبِي بَكْرٍ الصِّدِّيقِس أَنَّهُ قَالَ لِرَسُولِ اللهِج: عَلِّمْنِي دُعَاءً أَدْعُو بِهِ فِي صَلاَتِي قَالَ: قُلِ اللَّهُمَّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي ظُلْمًا كَثِيرًا، وَلاَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ أَنْتَ فَاغْفِرْ لِي مَغْفِرَةً مِنْ عِنْدِكَ، وَارْحَمْنِي، إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» [۴۶۰].
یعنی: «ابو بکر صدّیقسبه رسول خدا گفت: دعایى را به من یاد ده تا آن را در نمازم بخوانم، پیغمبر جگفت: بگو، خداوندا! من ظلم فراوانى از نفس خود کردهام، و جز شما کسى گناهبخش نیست با مغفرت و بخشش خود مرا ببخش، و مرا مورد رحمت خود قرار بده، همانا تنها تو بخشنده و مهربان هستى».
۱٧۳۰ ـحدیث: «عَبْدِ اللهِ بْنِ عَمْرِوب أَنَّ أَبَا بَكْرٍ الصِّدِّيقَس قَالَ لِلنَّبِيِّج: يَا رَسُولَ اللهِ عَلِّمْنِي دُعَاءً أَدْعُو بِهِ فِي صَلاَتِي قَالَ: قُلِ اللَّهُمَّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي ظلْمًا كَثِيرًا، وَلاَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ أَنْتَ فَاغْفِرْ لِي مِنْ عِنْدَكَ مَغْفِرَةً، إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» [۴۶۱].
یعنی: «عبدالله پسر عمرو عین حدیث فوق را روایت کرده است».
[۴۵٩] أخرجه البخاري في: ۶۴ كتاب المغازي: ۳۸ باب غزوة خيبر. [۴۶۰] أخرجه البخاري في: ۱۰ كتاب الأذان: ۱۴٩ باب الدُّعاء قبل السّلام. [۴۶۱] أخرجه البخاري في: ٩٧ كتاب التوحيد: ٩ باب قول الله تعالى: ﴿وَكَانَ ٱللَّهُ سَمِيعَۢا بَصِيرٗا﴾[النساء: ۱۳۴].