ترجمه فارسی اللؤلؤ والمرجان فیما اتفق علیه الشیخان - جلد سوم

فهرست کتاب

باب ۱٧: فضائل زینب اُمّ المؤمنینب

باب ۱٧: فضائل زینب اُمّ المؤمنینب

۱۵٩۵- حدیث: «عَائِشَةَل أَنَّ بَعْضَ أَزْوَاجِ النَّبِيِّج قُلْنَ لِلنَّبِيِّج: أَيُّنَا أَسْرَعُ بِكَ لُحُوقًا قَالَ: أَطْوَلُكُنَّ يَدًا فَأَخَذُوا قَصَبَةً يَذْرَعُونَهَا فَكَانَتْ سَوْدَةُ أَطْوَلَهُنَّ يَدًا فَعَلِمْنَا بَعْدُ، أَنَّمَا كَانَتْ طُولَ يَدِهَا الصَّدَّقَةُ، وَكَانَتْ أَسْرَعَنَا لُحُوقًا بِهِ، وَكَانَتْ تُحِبُ الصَّدَقَةَ» [۳۲۴].

یعنی: «عایشهلگوید: عدّه‌اى از زنان پیغمبر جاز او پرسیدند: کدام یک از ما در قیامت زودتر از همه به شما مى‌رسیم؟ پیغمبر جگفت: دست درازترین شما زودتر از سایرین به من مى‌رسد، زن‌هاى پیغمبر جیک (نى) دراز را آوردند و دست یکدیگر را اندازه‌گیرى مى‌کردند، دیدند سوده از همه زنان پیغمبر جدستش درازتر است. بعداً فهمیدیم که مقصود پیغمبر جاز طول دست، خیر و صدقه است، و زینب از همه سریعتر به پیغمبر جمى‌رسد، چون او از همه ما بیشتر به خیر و صدقه علاقه داشت».

[۳۲۴] أخرجه البخاري في: ۲۴ كتاب الزّكاة: ۱۱ باب أيّ الصدقة أفضل.