باب ۵: هیچ انسانى معصوم نیست و به مقتضاى سرشت انسانى حتماً دچار گناه و اشتباه خواهد شد
۱٧۰۱ ـحدیث: «أَبِي هُرَيْرَةَس عَنِ النَّبِيِّج: إِنَّ اللهَ كَتَبَ عَلَى ابْنِ آدَمَ حَظَّهُ مِنَ الزِّنَا أَدْرَكَ ذَلِكَ، لاَ مَحَالَةَ فَزِنَا الْعَيْنِ النَّظَرُ، وَزِنَا اللِّسَانِ الْمَنْطِقُ وَالنَّفْسُ تَمَنَّى وَتَشْتَهِي وَالْفَرْجُ يُصَدِّقُ ذَلِكَ وَيُكَذِّبُهُ» [۴۳۱].
یعنی: «ابو هریرهسگوید: پیغمبر جگفت: همانا خداوند سهم هر کسى را از گناه مشخص کرده است و آن گناه را حتماً انجام خواهد داد، زناى چشم نظر حرام است و زنا و گناه زبان سخن بد است، و نفس داراى آرزو و تمایلات فراوان است، بعضى اوقات این گناهان (صغیره) انسان را به زناى واقعى دچار مىنمایند و گاهى انسان از زنانى حقیقى پرهیز مىکند».
(معنى حدیث این است که انسان موجودى است داراى روح ملکوتى و نفس حیوانى ؛ نه فرشته است تا از گناه معصوم باشد و نه شیطان است تا از هر نیکى و احسانى دورى نماید، بلکه به مقتضاى سرشت انسانى خود قطعاً دچار گناه و لغزشهایى از قبیل نظر حرام و گفتن سخن بد و نادرست و آرزوى چیزهاى حرام خواهد شد، هیچ انسانى نیست که از این لغزشهاى جزئى مبرّا و معصوم باشد ولى این لغزشها نباید موجب یأس و ناامیدى شوند، بلکه اینها گناهان صغیره مىباشند و آثار آنها بوسیله انجام کارهاى خیر از بین خواهد رفت، آنچه که مهم است و باید انسان از آن برحذر باشد زناى واقعى و گناهان کبیره است، انسان باید بداند گناهان کبیره گناهانى نیستند که قابل اجتناب نباشند و انسان حتماً مجبور به انجام آنها باشد بلکه مىتواند از آنها دورى نماید، یا به اختیار خود مرتکب آنها شود. ملاحظه مىفرمایید که این حدیث شریف در مورد گناهان صغیره که تعداد و انواع آنها در زندگى روزمره فراوان است و براى هیچکس مقدور نیست که کاملاً از آنها دورى نماید، مىفرماید: هر انسانى سهمى از گناه (صغیره) را دارد که خواه ناخواه مرتکب آن خواهد شد. امّا در مورد گناهان کبیره مىگوید: بعضى از انسانها مرتکب زناى واقعى مىشوند، بعضى مرتکب آن نخواهند شد، یعنى گناه کبیره قابل اجتناب است، انسانهاى مؤمن از آنها دورى مىکنند و انسانهاى بد به اختیار خود مرتکب آنها مىشوند، تفاوت مراتب انسانها و نیکى و بدى آنان در این نقطه ظاهر مىگردد، پاکان باایمان به خدا و دورى از گناهان کبیره به دریافت لقب صالحین مفتخر مىشوند، ناپاکان با انجام گناهان کبیره لقب فاسقین را دریافت مىدارند.
این حدیث مانند حدیث قبل سرشت و فطرت انسان را بیان مىنماید).
[۴۳۱] أخرجه البخاري في: ٧٩ كتاب الإستئذان: ۱۲ باب زنا الجوارح دون الفرج.