باب ۳: درباره حکم گفتن لفظ عبد و أمته و مولى و سید
۱۴۵۱- حدیث: «أَبِي هُرَيْرَةَس، عَنِ النَّبِيِّج أَنَّهُ قَالَ: لاَ يَقُلْ أَحَدُكُمْ أَطْعِمْ رَبَّكَ، وَضِّى رَبَّكَ، اسْقِ رَبَّكَ وَلْيَقُلْ سَيِّدِي، مَوْلاَيَ وَلاَ يَقُلْ أَحَدُكُمْ عَبْدِي، أَمَتِي وَلْيَقُلْ فَتَايَ وَفَتَاتِي وَغُلاَمِي» [۱٧٩].
یعنی: «ابو هریرهسگوید: پیغمبر جگفت: هیچیک از شما به بردهاى نگوید به ربّ خودت غذا بده و یا ربّ خود را پاکیزه نگهدار، یا به ربّت آب بده و به جاى کلمه ربّى بگوید: (سیدى) آقاى من و (مولاى) من و سرپرست من، و صاحب بردهها هم نباید به برده و کنیز خود بگوید: (عبدى) بنده من و یا نباید بگوید: (أمتى) کنیز من و به جاى این کلمات بگوید: (فتاى یا فتاتى) یا (غلامى)».
(یعنى چون اکثر لفظ ربّ براى خداوند متعال به کار مىرود ادب این است که از استعمال آن براى غیر خدا پرهیز شود، و همچنین لفظ عبد اکثر براى بنده خدا است و خلاف ادب است براى غیر خدا عبد قرار داده شود).
[۱٧٩] أخرجه البخاري في: ۴٩ كتاب العتق: ۱٧ باب كراهيّة التطاول على الرّقيق.