باب ۱۰: جایز بودن نوشیدن شیر
۱۳۰٧- حدیث: «أَبِي بَكْرٍ الصِّدِّيقِس عَنْ أَبِي إِسْحقَ، قَالَ: سَمِعْتُ الْبَرَاءَس، قَالَ: لَمَّا أَقْبَلَ النَّبِيُّج، إِلَى الْمَدِينَةِ، تَبَعَهُ سُرَاقَةُ بْنُ مَالِكِ بْنِ جُعْشُمِ، فَدَعَا عَلَيْهِ النَّبِيُّج فَسَاخَتْ بِهِ فَرَسُهُ قَالَ: ادْعُ اللهَ لِي وَلاَ أَضُرُّكَ، فَدَعَا لَهُ قَالَ فَعَطِشَ رَسُولُ اللهِج، فَمَرَّ بِرَاعٍ قَالَ أَبُو بَكْرٍ: فَأَخَذْتُ قَدَحًا فَحَلَبْتُ فِيهِ كُثْبَةً مِنْ لَبَنٍ، فَأَتَيْتُهُ فَشَرِبَ حَتَّى رَضِيتُ» [۲٩].
یعنی: «ابواسحاق گوید: از براء شنیدم که مىگفت: وقتى پیغمبر جبه سوى مدینه رهسپار گردید، سراقه بن مالک بن جعشم اورا تعقیب کرد، پیغمبر جاو را نفرین نمود و علیه او دعا کرد، سراقه با اسبش در زمین فرو رفت و زمینگیر شد، سراقه گفت: از خداوند برایم دعا کن که آزاد شوم، ضررى به شما نمىرسانم، پیغمبر جبرایش دعا کرد، (و آزاد شد) در این اثنا پیغمبر جتشنه بود، از کنار چوپانى رد شد، ابو بکرسگوید: پیالهاى را برداشتم و مقدارى شیر را در آن دوشیدم و براى پیغمبر جآوردم، آن را نوشید، تا خاطر جمع شدم که سیر شده است».
۱۳۰۸- حدیث: «أَبِي هُرَيْرَةَس قَالَ: أُتِيَ رَسُولُ اللهِج، لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِهِ، بِإِيليَاءَ، بِقَدَحَيْنِ مِنْ خَمْرٍ وَلَبَنٍ فَنَظَرَ إِلَيْهِمَا، فَأَخَذَ اللَّبَنَ قَالَ جِبْرِيلُ: الْحَمْدُ للهِ الَّذِي هَدَاكَ لِلْفِطْرَةِ، لَوْ أَخَذْتَ الْخَمْرَ غَوَتْ أُمَّتُكَ» [۳۰].
یعنی: «ابو هریرهسگوید: در شب معراج در بیت المقدس دو پیاله شراب و شیر را براى پیغمبر جآوردند، پیغمبر به آنها نگاه کرد و پیاله شیر را انتخاب نمود، جبرئیل گفت: سپاس خدایى را که شما را به فطرت هدایت و راهنمایى نمود، اگر پیاله شراب را بر مىداشتى امّتت گمراه مىشدند. (چون شیر سنبل خیر و برکت و سعادت است و شراب سنبل شر و فساد و غرور و هلاکت مىباشد)».
«إلياء: بیت المقدس».
[۲٩] أخرجه البخاري في: ۶۳ كتاب مناقب الأنصار: ۴۵ باب هجرة النّبيّ وأصحابه إلى المدينة. [۳۰] أخرجه البخاري في: ۶۵ كتاب التفسير: ۱٧ سورة بني إسرائيل: ۳ حدّثنا عبدان.