فصل پنجاه وچهارم: درباره تفسير
۱۸٩۳ ـحدیث: «أَبِي هُرَيْرَةَس قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِج: قِيلَ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ: ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا، وَقُولُوا حِطَّةٌ، فَبَدَّلُوا فَدَخَلُوا يَزْحَفُونَ عَلَى أَسْتَاهِهِمْ، وَقَالُوا: حَبَّةٌ فِي شَعْرَةٍ» [۶۲۸].
یعنی: «ابو هریرهسگوید: پیغمبر جگفت: وقتى بنى اسرائیل بعد از چهل سال اقامت در بیابان به بیتالمقدس برگشتند، به ایشان دستور داده شد تا به هنگام داخل شدن به دروازه شهر به حالت سجده وارد شوند و طلب پوزش و مغفرت نمایند و بگویند: معذرت مىخواهیم. ولى به سجده در نیامدند و دسته جمعى نشستند و به جاى معذرتخواهى گفتند: حبّه فى شعره، (که کلامى است نامفهوم و بىمعنى چون معنى لغوى آن دانهاى در موى مىباشد و مقصود بنى اسرائیل این بود که با قول و عمل با دستور خدا مخالفت نمایند و به جاى سجده بنشینند و به جاى معذرتخواهى سخن نامفهوم و بىمعنى بگویند)».
۱۸٩۴ ـحدیث: «أَنَسِ بْنِ مَالِكٍس أَنَّ اللهَ تَعَالَى تَابَعَ عَلَى رَسُولِهِ، قَبْلَ وَفَاتِهِ حَتَّى تَوَفَّاهُ أَكْثَرَ مَا كَانَ الْوَحْيُ ثُمَّ تُوُفِّيَ رَسُولُ اللهِج، بَعْدُ» [۶۲٩].
یعنی: «انس بن مالکسگوید: اکثر آیات قرآن در مدینه قبل از وفات پیغمبر جبر او نازل شد و اکثر آیات مدنى هم چندى قبل از وفات بر او نازل شد و آنگاه فوت کرد».
(یعنى آیات مکى نسبت به آیات مدنى کمتر مىباشند و سورههاى طولانى قرآن اکثر مدنى هستند، چون حکومت اسلام بعد از فتح مکه گسترش پیدا کرده بود و دسته دسته مردم به دین اسلام مىپیوستند و سؤال از احکام دینى بیشتر شده بود لذا اکثر آیات احکام بعد از فتح مکه نازل گردید).
۱۸٩۵ ـحدیث: «عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِس أَنَّ رَجُلاً مِنَ الْيَهُودِ قَالَ لَهُ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ آيَةٌ فِي كِتَابِكُمْ تَقْرَءُونَهَا، لَوْ عَلَيْنَا، مَعْشَرَ الْيَهُودِ نَزَلَتْ، لاَتَّخَذْنَا ذلِكَ الْيَوْمَ عِيدًا قَالَ: أَيُّ آيَةٍ قَالَ: ﴿...ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ...﴾[المائدة: ۳]. قَالَ عُمَرُس: قَدْ عَرَفْنَا ذَلِكَ الْيَوْمَ، وَالْمَكَانَ الَّذِي نَزَلَتْ فِيهِ عَلَى النَّبِيِّج وَهُوَ قَائِمٌ بِعَرَفَةَ، يَوْمَ جُمُعَةٍ» [۶۳۰].
یعنی: «یک یهودى به عمر بن خطابسگفت: اى امیرالمؤمنین! شما آیتى را در قرآن مىخوانید که اگر بر ما یهودیها نازل مىشد وقت نزول آن را جشن مىگرفتیم، عمر گفت: کدام آیه است؟ آن یهودى گفت: این آیه که مىگوید: «امروز احکام دینى شما را تکمیل نمودم و نعمت خود را بر شما کامل کردم و به اینکه اسلام دین شما باشد راضى هستم»عمر گفت: روزى که این آیه بر پیغمبر جنازل گردید مىدانیم که چه روزى بود و مىدانیم در چه جایى هم بر پیغمبر جنازل شد، این آیه در روز جمعه در حالى که پیغمبر جدر عرفه (براى انجام مناسک حج) توقف کرده بود نازل شد، (پس وقت نزول این آیه از دو جهت عید گرفته مىشود، یکى اینکه جمعه جشن مؤمنان است، دیگرى روزعرفه که جزو عیدقربان مىباشد)».
۱۸٩۶ ـ حدیث: « عَائِشَةَل عَنْ عُرْوَةَ ابْنِ الزُّبَيْرِ، أَنَّه سَأَلَ عَائِشَةَ عَنْ قَوْلِ اللهِ تَعَالَى:﴿وَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تُقۡسِطُواْ فِي ٱلۡيَتَٰمَىٰ فَٱنكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ مَثۡنَىٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَۖ﴾[النساء: ۳]. فَقَالَتْ: يَا ابْنَ أُخْتِي هِيَ الْيَتِيمَةُ تَكُونُ فِي حَجْرِ وَلِيِّهَا، تُشَارِكهُ فِي مَالِهِ، فَيُعْجِبُهُ مَالُهَا وَجَمَالُهَا فَيُرِيدُ وَلِيُّهَا أَنْ يَتَزَوَّجَهَا بِغَيْرِ أَنْ يُقْسِطَ فِي صَدَاقِهَا، فَيُعْطِيَهَا مِثْلَ مَا يُعْطِيهَا غَيْرُهُ فَنُهُوا أَنْ يَنْكِحُوهُنَّ إِلاَّ أَنْ يُقْسِطُوا لَهُنَّ، وَيَبْلُغُوا بِهِنَّ أَعْلَى سُنَّتِهِنَّ مِنَ الصَّدَاقِ، وَأُمِرُوا أَنْ يَنْكِحُوا مَا طَابَ لَهُمْ مِنَ النِّسَاءِ سِوَاهُنَّ.
قَالَتْ عَائِشَةُ: ثُمَّ إِنَّ النَّاسَ اسْتَفْتَوْا رَسُولَ اللهِ ج، بَعْدَ هذِهِ الآيَةِ فَأَنْزَلَ اللهُ: ﴿وَيَسۡتَفۡتُونَكَ فِي ٱلنِّسَآءِۖ قُلِ ٱللَّهُ يُفۡتِيكُمۡ فِيهِنَّ وَمَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ فِي يَتَٰمَى ٱلنِّسَآءِ ٱلَّٰتِي لَا تُؤۡتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَتَرۡغَبُونَ أَن تَنكِحُوهُنَّ...﴾[النساء: ۱۲٧]. وَالَّذِي ذَكَرَ اللهُ أَنَّهُ يُتْلَى عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ، الآيَةُ الأُولَى الَّتِي قَالَ فِيهَا﴿وَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تُقۡسِطُواْ فِي ٱلۡيَتَٰمَىٰ فَٱنكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ﴾[النساء: ۳].
قَالَتْ عَائِشَةُ: وَقَوْلُ اللهِ فِي الآيَةِ الأُخْرَى ﴿وَتَرۡغَبُونَ أَن تَنكِحُوهُنَّ﴾ يَعْنِي هِيَ رَغْبَةُ أَحَدِكُمْ لِيَتِيمَتِهِ الَّتِي تكُونُ فِي حَجْرِهِ، حِينَ تَكُونُ قَلِيلَةَ الْمَالِ وَالْجَمَالِ فَنُهُوا أَنْ يَنْكِحُوا مَا رَغِبُوا فِي مَالِهَا وَجَمَالِهَا مِنْ يَتَامَى النِّسَاءِ، إِلاَّ بِالْقِسْطِ، مِنْ أَجْلِ رَغْبَتِهِمْ عَنْهُنَّ» [۶۳۱].
یعنی: «عروه بن زبیر از عایشهلدرباره آیه ۳ سوره نساء سؤال کرد که مىفرماید: (اگر بیم داشتید در مورد دخترهاى صغیره و یتیمه که نمىتوانید عدالت را مراعات کنید، یک یا دو یا سه یا چهار زن پاک دیگر غیر یتیمه را نکاح نمایید، عروه گفت: منظور از یتامى چیست؟ عایشهلگفت: اى خواهرزاده من! منظور دخترهاى یتیمهاى است که در منزل فامیلان و نزدیکان خودشان (مانند عموزادهها) هستند و تحت سرپرستى آنان قرار دارند و با ایشان شریک المال مىباشند، این نوع فامیلان به خاطر زیبایى و مال اینگونه دخترها به آنان علاقهمند مىشوند و با آنان ازدواج مىنمایند ولى در تعیین مهر آنان عدالت را مراعات نمىکنند و مهرى را که به زنان دیگر مىدهند به این دخترها نمىدهند، لذا از جانب خداوند از نکاح کردن این یتیمهها منع شدند مگر اینکه در تعیین مهر آنان عدالت را رعایت شود، و بالاترین مهرى که در بین زنان عادت و متداول است به این یتیمهها بدهند، و به اینگونه فامیلان دستور داده شد که با زنان پاک غیر یتیمه نکاح کنند.
عایشهلگوید: بعد از نزول آیه فوق مردم درباره حقوق زنان از پیغمبر جفتوى خواستند، خداوند آیه ۱۲٧ سوره نساء را نازل فرمود:
﴿وَيَسۡتَفۡتُونَكَ فِي ٱلنِّسَآءِۖ قُلِ ٱللَّهُ يُفۡتِيكُمۡ فِيهِنَّ وَمَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ فِي يَتَٰمَى ٱلنِّسَآءِ ٱلَّٰتِي لَا تُؤۡتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَتَرۡغَبُونَ أَن تَنكِحُوهُنَّ...﴾[النساء: ۱۲٧].
زنان سؤال مىکنند، بگو خداوند به شما پاسخ مىدهد و آنچه در قرآن درباره زنان یتیمى که حقوق آنها را نمىدهید و مىخواهید با آنها ازدواج کنید و همچنین درباره کودکان صغیر و ناتوان، براى شما بیان شده است (قسمتى از سفارشات خداوند در این زمینه مىباشد، و نیز به شما سفارش مىکند که) با یتیمان به عدالت رفتار کنید و آنچه از نیکیها انجام مىدهید خداوند از آن آگاه است، و به شما پاداش مىدهد».
عایشهلگوید: منظور خداوند از جمله: ﴿يُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ﴾آیه ۳ سوره نساء مىباشد «که در اوّل این حدیث ترجمه آن بیان گردید».
عایشهلگوید: خداوند که در آیه ۱۲٧ سوره نساء مىفرماید:﴿وَتَرۡغَبُونَ أَن تَنكِحُوهُنَّ﴾[النساء: ۱۲٧]. منظور این است: عدّهاى که سرپرستى دختران بدون مال و بدون زیبایى را به عهده داشتند از ازدواج با آنها خوددارى مىکردند، ولى براى ازدواج با دخترهاى یتیمه تحت سرپرستى خود که صاحب مال و جمال بودند (به خاطر نفع مادى) علاقه و رغبت فراوان نشان مىدادند، به خاطر این تبعیض و سودجویى خداوند متعال آنان را از ازدواج با یتیمههایى که داراى مال و جمال بودند مادام که رعایت عدالت ننمایند منع نمود».
۱۸٩٧ ـحدیث: «عَائِشَةَلقَالَتْ:﴿وَمَن كَانَ غَنِيّٗا فَلۡيَسۡتَعۡفِفۡۖ وَمَن كَانَ فَقِيرٗا فَلۡيَأۡكُلۡ بِٱلۡمَعۡرُوفِۚ﴾[النساء: ۶]. أُنْزِلَتْ فِي وَالِي الْيَتِيمِ الَّذِي يُقِيمُ عَلَيْهِ، وَيُصْلِحُ فِي مَالِهِ، إِنْ كَانَ فَقِيرًا أَكَلَ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ» [۶۳۲].
یعنی: «عایشه گوید: آیه ۶ سوره نساء: ﴿وَمَن كَانَ غَنِيّٗا فَلۡيَسۡتَعۡفِفۡۖ وَمَن كَانَ فَقِيرٗا فَلۡيَأۡكُلۡ بِٱلۡمَعۡرُوفِۚ﴾[النساء: ۶]. «کسى که بىنیاز است باید از خوردن مال یتیم پرهیز کند و عفّت و مناعت طبع نشان دهد، کسى که فقیر و نیازمند است باید در حدّ متعارف و معمول از مال یتیم بخورد (از اسراف و افراط در آن پرهیز نماید» درباره کسانى نازل گردید که سرپرستى یتیمان را بر عهده دارند و ثروت و اموال آنان را اداره مىنمایند، چنین اشخاصى در صورتى که فقیر و نیازمند باشند مىتوانند در مقابل زحمتى که براى اداره اموال یتیمان متحمّل مىشوند پس از رعایت عدالت در حدّ متعارف مقدارى از مال آنان را بخورند».
۱۸٩۸ ـحدیث: «عَائِشَةَل﴿وَإِنِ ٱمۡرَأَةٌ خَافَتۡ مِنۢ بَعۡلِهَا نُشُوزًا أَوۡ إِعۡرَاضٗا﴾[النساء: ۱۲۸]. قَالَتْ: الرَّجُلُ تَكُونُ عِنْدَهُ الْمَرْأَةُ لَيْسَ بِمُسْتَكْثِرٍ مِنْهَا، يُرِيدُ أَنْ يُفَارِقَهَا فَتَقُولُ: أَجْعَلُكَ مِنْ شَأْنِي فِي حِلٍّ فَنَزَلَتْ هذِهِ الآيَةُ فِي ذَلِكَ» [۶۳۳].
یعنی: «عایشهلگوید: آیه ۱۲۸ سوره نساء:﴿وَإِنِ ٱمۡرَأَةٌ خَافَتۡ مِنۢ بَعۡلِهَا نُشُوزًا أَوۡ إِعۡرَاضٗا﴾[النساء: ۱۲۸]. «اگر زنى بیم داشت که شوهرش به خاطر پیرى و یا نداشتن جمال و زیبایى از او دورى کند و به او روى خوش نشان ندهد، اشکالى نیست که بین این زن و مرد صلح و توافق به وجود آید و هر یک نسبت به مقدار حقّى که بر ذمّه دیگرى دارد گذشت کنند»، این آیه هنگامى نازل شد که عدّهاى از مردان به واسطه پیرى و عدم زیبایى، زنان خود را دوست نداشتند و از آنان دورى مىکردند، و زنهایشان به خاطر اینکه طلاق داده نشوند به شوهران خود مىگفتند: ما شما را در مورد خودمان آزاد مىکنیم و حلال باشید ما نسبت به حقّى که به عهده شما داریم ادّعایى نداریم و شما هم ما را طلاق ندهید».
۱۸٩٩ ـحدیث: « ابْنِ عَبَّاسٍ عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ، قَالَ: آيَةٌ اخْتَلَفَ فِيهَا أَهْلُ الْكُوفَةِ فَرَحَلْتُ فِيهَا إِلَى ابْنِ عَبَّاسٍ، فَسَأَلْتُهُ عَنْهَا فَقَالَ: نَزَلَتْ هذِهِ الآيَةُ: ﴿وَمَن يَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ﴾[النساء: ٩۳][۶۳۴].
یعنی: «سعید بن جبیرسگوید: مردم کوفه در مورد حکم آیهاى با هم اختلافنظر پیدا کردند لذا به خاطر آن به سوى ابن عباس مسافرت نمودم، و درباره آن از ابن عباس پرسیدم، گفت: آیه ٩۳ سوره نساء: ﴿وَمَن يَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ﴾[النساء: ٩۳] (کسى که شخص ایماندارى را عمدآ بکشد تنها جزاى او جهنم است). که درباره حکم آن اختلاف دارید آخرین آیات نازل شده است و هیچ چیزى آن را نسخ نکرده است».
۱٩۰۰ ـحدیث: « ابْنِ عَبَّاسٍب قَالَ ابْنُ أَبْزَى: سُئِلَ ابْنُ عَبَّاسٍ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى: ﴿وَمَن يَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ﴾[النساء: ٩۳] وَقَوْلِهُ: ﴿وَٱلَّذِينَ لَا يَدۡعُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ وَلَا يَقۡتُلُونَ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِي حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَا يَزۡنُونَۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ يَلۡقَ أَثَامٗا٦٨﴾[الفرقان: ۶۸]وفَسَأَلْتُهُ، فَقَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ قَالَ أَهْلُ مَكَّةَ: فَقَدْ عَدَلْنَا بِاللهِ وَقَتَلْنَا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ، وَأَتَيْنَا الْفَوَاحِشَ فَأَنْزَلَ اللهُ ﴿إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ عَمَلٗا صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يُبَدِّلُ ٱللَّهُ سَئَِّاتِهِمۡ حَسَنَٰتٖۗ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا٧٠﴾[الفرقان: ٧۰] [۶۳۵].
یعنی: «ابن ابزى گوید: درباره آیه ٩۳ سوره نساء «که در حدیث قبلى بیان شد» و آیه ۶۸ سوره فرقان:﴿وَٱلَّذِينَ لَا يَدۡعُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ وَلَا يَقۡتُلُونَ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِي حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَا يَزۡنُونَۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ يَلۡقَ أَثَامٗا٦٨﴾[الفرقان: ۶۸]. «ایمانداران کسانى هستند که شریکى براى خدا قرار نمىدهند، و نفسى را که خداوند آن را محترم نموده به ناحق نمىکشـند، و مرتکب زنا نمىشوند»تا اینکه به آیه بعدى مىرسد که مىفرماید: ﴿إِلَّا مَن تَابَ﴾از ابن عباسبسؤال شد، در پاسخ گفت: وقتى این آیه نازل شد مردم مکه گفتند: ما قبل از اسلام براى خدا شریک قرار مىدادیم و مرتکب فحشا و زنا مىشدیم و انسانهاى بىگناه را مىکشتیم (پس ما نباید اهل ایمان باشیم) در این باره آیه ٧۰ سوره فرقان: ﴿إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ عَمَلٗا صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يُبَدِّلُ ٱللَّهُ سَئَِّاتِهِمۡ حَسَنَٰتٖۗ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا٧٠﴾[الفرقان: ٧۰]. «مگر کسانى که پشیمان شوند و توبه کنند و ایمان آورند و کارهاى نیک انجام دهند، چنین توبهکارانى خداوند گناههاى ایشان را با احسان و خیر عوض مىنماید، همانا خداوند باگذشت و مهربان است» نازل شد و یأس و ناراحتى اهل مکه برطرف گردید».
۱٩۰۱ ـحدیث: «ابْنِ عَبَّاسٍب﴿...وَلَا تَقُولُواْ لِمَنۡ أَلۡقَىٰٓ إِلَيۡكُمُ ٱلسَّلَٰمَ لَسۡتَ مُؤۡمِنٗا...﴾[النساء: ٩۴]. كَانَ رَجُلٌ فِي غُنَيْمَةٍ لَهُ، فَلَحِقَهُ الْمُسْلِمُونَ، فَقَالَ: السَّلاَمُ عَلَيْكُمْ فَقَتَلُوهُ وَأَخَذُوا غُنَيْمَتَهُ فَأَنْزَلَ اللهُ فِي ذَلِكَ، إِلَى قَوْلِهِ: ﴿عَرَضَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا﴾ تِلْكَ الْغُنَيْمَةُ» [۶۳۶].
یعنی: «ابن عباسبگوید: آیه ٩۴ سوره نساء: «کسانى که به شما سلام مىکنند مىگویند ما ایمان آوردهایم به خاطر مال دنیا به آنان نگویید که شما ایمان ندارید»، درباره مردى نازل شد که گله کوچکى گوسفند داشت و عدّهاى از مسلمانان به او رسیدند، آن مرد بر مسلمانان سلام کرد، و اعلام داشت که ایمان دارد، ولى مسلمانها او را کشتند و گوسفندانش را به غنیمت بردند. خداوند آیه فوق را نازل فرمود، و منظور از (عرض دنیا) جیفه دنیا همان دسته گوسفند است».
۱٩۰۲ ـحدیث: «الْبَرَاءِس قَالَ: نَزَلَتْ هذِهِ الآيَةُ فِينَا كَانَتِ الأَنْصَارُ، إِذَا حَجُّوا فَجَاءُوا، لَمْ يَدْخُلُوا مِنْ قِبَلِ أَبْوَابِ بُيُوتِهِمْ، وَلكِنْ مِنْ ظُهُورِهَا فَجَاءَ رَجُلٌ مِنَ الأَنْصَارِ فَدَخَلَ مِنْ قِبَلِ بَابِهِ، فَكَأَنَّهُ عُيِّرَ بِذلِكَ، فَنَزَلَتْ:﴿...وَلَيۡسَ ٱلۡبِرُّ بِأَن تَأۡتُواْ ٱلۡبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنِ ٱتَّقَىٰۗ وَأۡتُواْ ٱلۡبُيُوتَ مِنۡ أَبۡوَٰبِهَاۚ...﴾[البقرة: ۱۸٩] [۶۳٧].
یعنی: «براءسگوید: آیه ۱۸٩ سوره بقره:﴿...وَلَيۡسَ ٱلۡبِرُّ بِأَن تَأۡتُواْ ٱلۡبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنِ ٱتَّقَىٰۗ وَأۡتُواْ ٱلۡبُيُوتَ مِنۡ أَبۡوَٰبِهَاۚ..﴾[البقرة: ۱۸٩]. (نیکى و احسان نیست که از پشت بامها وارد خانهها شوید، بلکه از در خانه وارد شوید)، درباره ما انصار نازل شد. چون انصار قبل از اسلام عادت داشتند وقتى که حج مىکردند و به خانه بر مىگشتند از بالاى بام وارد خانه مىشدند، و از داخل شدن از در منزل خوددارى مىکردند، یکى از انصار که از حج برگشته بود، از در خانهاش داخل شد، مردم بر او ایراد گرفتند، (و گفتند: عبادت را ناقص و کماجر نمودى و از پشتبام داخل منزل نشدى) لذا به منظور ابطال این عادت جاهلیت آیه فوق نازل شد».
[۶۲۸] أخرجه البخاري في: ۶۰ كتاب الأنبياء: ۲۸ باب حدّثني إسحاق بن نصر. [۶۲٩] أخرجه البخاري في: ۶۶ كتاب فضائل القرآن: ۱ باب كيف نزول الوحي. [۶۳۰] أخرجه البخاري في: ۲ كتاب الإيمان: ۳۳ باب زيادة الإيمان ونقصانه. [۶۳۱] أخرجه البخاري في: ۴٧ كتاب الشركة: ٧ باب شركة اليتيم وأهل الميراث. [۶۳۲] أخرجه البخاري في: ۳۴ كتاب البيوع: ٩۵ باب من أجرى أمر الأنصار على ما يتعارفون بينهم. [۶۳۳] أخرجه البخاري في: ۴۶ كتاب المظالم: ۱۱ باب إذا حلّله من ظلمه فلا رجوع منه. [۶۳۴] أخرجه البخاري في: ۶۵ كتاب التفسير: ۴ سورة النِّساء: ۱۶ باب ﴿وَمَن يَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَٰلِدٗا...﴾[النساء: ٩۳]. [۶۳۵] أخرجه البخاري في: ۶۵ كتاب التفسير: ۲۵ سورة الفرقان: ۳ باب ﴿يُضَٰعَفۡ لَهُ ٱلۡعَذَابُ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ...﴾[الفرقان: ۶٩]. [۶۳۶] أخرجه البخاري في: ۶۵ كتاب التفسير: ۴ سورة النِّساء: ۱٧ باب ﴿وَلَا تَقُولُواْ لِمَنۡ أَلۡقَىٰٓ إِلَيۡكُمُ ٱلسَّلَٰمَ لَسۡتَ مُؤۡمِنٗا...﴾[النساء: ٩۴]. [۶۳٧] أخرجه البخاري في: ۲۶ كتاب العمرة: ۱۸ باب قول الله تعالى: ﴿وَأۡتُواْ ٱلۡبُيُوتَ مِنۡ أَبۡوَٰبِهَاۚ﴾[البقرة: ۱۸٩].