باب ۱: نزدیک بودن فتنهها و خراب شدن سدّ یأجوج و مأجوج
۱۸۲٩ ـحدیث: «زَيْنَبَ ابْنَةِ جَحْشٍل أَنَّ النَّبِيَّج دَخَلَ عَلَيْهَا فَزِعًا يَقُولُ: لاَ إِلهَ إِلاَّ اللهُ وَيْلٌ لِلْعَرَبِ مِنْ شَرٍّ قَدِ اقْتَرَبَ فُتِحَ الْيَوْمَ مِنْ رَدْمِ يَأجُوجَ وَمأجُوجَ مِثْلُ هذِهِ وَحَلَّقَ بِإِصْبَعِهِ الإِبْهَامِ وَالَّتِي تَلِيهَا قَالَتْ زَيْنَبُ ابْنةُ جَحْشٍ: فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللهِ أَنَهْلِكُ وَفِينَا الصَّالِحُونَ قَالَ: نَعَمْ إِذَا كَثُرَ الْخَبَثُ» [۵۶۴].
یعنی: «زینب بنت جحشلگوید: پیغمبر جبا حالت ترس و نگرانى پیش من آمد و مىگفت: لا اله الّا الله. فتنهاى دارد نزدیک مىشود که عرب را بدبخت مىکند و آن را به هلاکت و نابودى تهدید مىنماید، امروز سوراخى به این اندازه از سدّ یأجوج و مأجوج باز گردید. پیغمبر جبا انگشت ابهام و سبابهاش حلقهاى را بوجود آورد و اندازه سوراخ باز شده را نشان داد. زینب بنت جحش گوید: گفتم: اى رسول خدا! آیا در حالى که انسانهاى صالح در بین ما وجود دارد به هلاک مىرسیم؟! سؤال زینب مستنبط از این است:﴿وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمۡ وَأَنتَ فِيهِمۡۚ...﴾[الأنفال: ۳۳]. «تا زمانى که شما در بین ایشان هستى و یا انسانهاى صالح و توبهکار در بین آنان باشد، خداوند ایشان را به هلاک نمىرساند...»، پیغمبر جگفت: بلى، هر وقت که گناه و فساد فراوان گشت، بدبختى و نابودى خاص و عام را شامل مىشود».
۱۸۳۰ ـحدیث: «أَبِي هُرَيْرَةَس عَنِ النَّبِيِّج، قَالَ: فَتَحَ اللهُ مِنْ رَدْمِ يَاجُوجَ وَمَاجُوجَ مِثْلَ هذَا وَعَقَدَ بِيَدِهِ تِسْعِينَ» [۵۶۵].
یعنی: «ابو هریرهسگوید: پیغمبر جگفت: خداوند سوراخى را به این اندازه (پیغمبر با انگشتانش اندازه را نشان داد) باز کرده است و انگشتانش را براى نشان دادن مقدار سوراخ به شکل عدد ٩۰ درآورد».
[۵۶۴] أخرجه البخاري في: ۶۰ كتاب الأنبياء: ٧ باب قصّة يأجوج ومأجوج. [۵۶۵] أخرجه البخاري في: ۶۰ كتاب الأنبياء: ٧ باب قصّة يأجوج ومأجوج.