باب ۲۱: درباره صفت دجّال و اینکه شهر مدینه بر او حرام است و نمىتواند داخل آن شود و اینکه مىتواند انسان مؤمن را بکشد و او را زنده نماید
۱۸۵۸ ـحدیث: «أَبِي أَبِي سعِيدٍ الْخُدْرِيِّس قَالَ: حَدَّثَنَا رَسُولُ اللهِج، حدِيثًا طَوِيلاً عَنِ الدَّجَالِ فَكَانَ فِيمَا حَدَّثَنَا بِهِ أنْ قَالَ: يَأْتِي الدَّجَّالُ، وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْهِ أَنْ يَدْخُلُ نِقَابِ الْمَدِينَةِ، بَعْضَ السِّبَاخِ الَّتِي بِالْمَدِينَةِ فَيَخْرُجُ إِلَيْهِ يَوْمَئِذٍ رَجُلٌ هُوَ خَيْرُ النَّاسِ، أَوْ مِنْ خَيْرِ النَّاسِ فَيَقُولُ الدَّجَّالُ: أَرَأَيْتُ إِنْ قَتَلْتُ هذَا ثُمَّ أَحْيَيْتُهُ، هَلْ تَشُكُّونَ فِي الأَمْرِ فَيَقُولُون: لاَ فَيَقْتُلُهُ ثُمَّ يُحْيِيهِ فَيَقُولُ، حِينَ يُحْيِيهِ: وَاللهِ مَا كُنْتُ قَطُّ أَشَدَّ بَصِيرَةً مِنِّي الْيَوْمَ فَيَقُولُ الدَّجَّالُ: أَقْتُلُهُ، فَلاَ أُسَلَّطُ عَلَيْهِ» [۵٩۳].
یعنی: «ابو سعید خدرى گوید: پیغمبر جدرباره دجّال به تفصیل براى ما صحبت کرد، از جمله فرمود: دجّال مىآید ولى حرکت از راههایى که به مدینه منتهى مىشود بر او حرام است، نمىتواند داخل مدینه گردد، تنها در خارج مدینه و زمینهاى شورهزار آن پیاده مىشود، در آن روزى که در خارج مدینه اقامت دارد یک نفر که از همه مردم بهتر است، و یا یکى از بهترین انسانها است از مدینه خارج مىشود و به سوى او مىرود، مىگوید: شهادت مىدهم که تو همان دجّالى هستى که رسول خدا درباره او براى ما سخن گفت، دجّال به اطرافیانش مىگوید: آیا اگر این شخص را بکشم و او را زنده نمایم باز هم شما نسبت به حقانیت من تردید دارید؟ اطرافیانش مىگویند: خیر، تردیدى براى ما باقى نمىماند، آنگاه آن شخص نیکوکار را مىکشد و سپس او را زنده مىنماید، وقتى که آن شخص زنده مىشود مىگوید: قسم به خدا دیگر هیچ تردیدى ندارم که تو دجّال هستى (چون پیغمبر جفرمود: دجّال مرده را زنده مىکند)، دجّال مىگوید: مجددآ او را مىکشم، ولى دجّال بر او مسلّط نخواهد شد و نمىتواند او را بکشد».
[۵٩۳] أخرجه البخاري في: ۲٩ كتاب فضائل المدينة: ٩ باب لايدخل الدّجّال المدينة.