باب ۳۲: نهى از تشکیل مجلس و نشستن در اطراف راه عمومى و کسى که در نزدیک راه عبور و مرور مردم بنشیند باید حق آن را به جا آورد
۱۳٧۴-حدیث: «أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّس عَنِ النَّبِيِّج، قَالَ: إِيَّاكُمْ وَالْجُلُوسَ عَلَى الطُّرُقَاتِ فَقَالوا: مَا لَنَا بُدٌّ إِنَّمَا هِيَ مَجَالِسُنَا نَتَحَدَّثُ فِيهَا قَالَ: فَإِذَا أَبَيْتُمْ إِلاَّ الْمَجَالِسَ فَأَعْطُوا الطَّرِيقَ حَقَّهَا قَالُوا: وَمَا حَقُّ الطَّرِيقِ قَالَ: غَضُّ الْبَصَرِ، وَكَفُّ الأَذَى، وَرَدُّ السَّلاَمِ، وَأَمْرٌ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهْيٌ عَنِ الْمُنْكَرِ» [٩۸].
یعنی: «ابو سعید خدرىسگوید پیغمبر جگفت: از نشستن در کنار راههاى عمومى پرهیز کنید، مردم گفتند: چارهاى نداریم، باید بر سر راهها بنشینیم، چون مجالس و محل تجمّع و گفتگوهاى ما در آنجاها است، پیغمبر جگفت: اگر هیچ چارهاى ندارید، لازم است حق راه را فراموش نکنید، اصحاب گفتند: حق آن چیست؟ فرمود: پوشیدن چشم از حرام، پرهیز از اذیت مردم، (به وسیله غیبت و استهزاء و تحقیر ایشان)، جواب دادن به سلام دیگران، امر به معروف و راهنمایى به کاهارى نیک، و برحذر داشتن دیگران از کارهاى بد مىباشد».
[٩۸] أخرجه البخاري في: ۴۶ كتاب المظالم: ۲۲ باب أفنية الدور والجلوس فيه.