باب ۱٩: اگر کسى به ضیافتى دعوت شود و یک نفر دعوت نشده همراه داشته باشد، چه باید بکند؟
مستحب است از صاحب دعوت براى همراه خود اجازه بگیرد
۱۳۲۱- حدیث: «أَبِي مَسْعُودٍس قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ مِنَ الأَنْصَارِ، يُكْنَى أَبَا شُعَيْبٍ، فَقَالَ لِغُلاَمٍ لَهُ قَصَّابٍ: اجْعَلْ لِي طَعَامًا يَكْفِي خَمْسَةً، فَإِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَدْعُوَ النَّبِيَّج، خَامِسَ خَمْسَةٍ، فَإِنِّي قَدْ عَرَفْتُ فِي وَجْهِهِ الْجُوعَ فَدَعَاهُمْ، فَجَاءَ مَعَهُمْ رَجُلٌ، فَقَالَ النَّبِيُّج: إِنَّ هذَا قَدْ تَبِعَنَا، فَإِنْ شِئْتَ أَنْ تَأْذَنَ لَهُ، فَأْذِنْ لَهُ، وَإِنْ شِئْتَ أَنْ يَرْجِعَ رَجَعَ فَقَالَ: لاَ، بَلْ قَدْ أَذِنْتُ لَهُ» [۴۳].
یعنی: «ابو مسعودسگوید: یک نفر از انصار که کنیهاش ابو شعیب بود آمد، به غلامش که قصاب بود گفت: غذایى را که کفایت پنج نفر کند برایم تهیه کن، چون مىخواهم (پنج نفر که) پیغمبر پنجمین نفر آنان است دعوت کنم به راستى از سیماى او تشخیص دادم که گرسنه مىباشد، ابو شعیب آن پنج نفر را دعوت کرد، ولى یک نفر دیگر که دعوت نشده بود همراه ایشان رفت، پیغمبر جبه صاحب خانه گفت: این مرد هم همراه ما آمده است، اگر مىخواهى به او اجازه بده و اگر بخواهى که برگردد بر مىگردد، ابو شعیب گفت: خیر، او را بر نمىگردانم و به او اجازه مىدهم که بیاید».
[۴۳] أخرجه البخاري في: ۳۴ كتاب البيوع: ۲۱ باب ما قيل في اللّحّام والجزّار.