سیمای صادق فاروق اعظم عمر بن خطاب رضی الله عنه

فهرست کتاب

فاروقسبه محض شنیدن هشدار پیامبر جنماز را قطع می‌کند

فاروقسبه محض شنیدن هشدار پیامبر جنماز را قطع می‌کند

که ناگاه صدای پیامبر جرا از درون حجره‌ها می‌شنود «نه، نه، نه، ابن ابی قحافه (ابوبکر) باید پیش نماز باشد» با شنیدن این صدا صف‌ها، به هم خورده، و فاروقس، با کمال اطاعت و تسلیم، نماز را قطع می‌کند [۴۳۷]، و در این هنگام هم ابوبکرس(از سنح حوالی شهر) به مسجد رسیده و فاروقسهمراه مسلمانان پشت سر او نماز می‌خوانند، و فاروقسدر یک حالتی از شرمندگی و دلهره خود را به عبدالله بن زمعه می‌رساند، و بر او فریاد می‌کشد که ای بلا بر تو، این چه کاری بود که کردی به خدا قسم من خیال کردم که پیامبر جبه تو این دستور را داده است و من در جهت اجرای فرمان پیامبرججلو صف‌ها ایستادم [۴۳۸]» عبدالله در جواب می‌گوید «وقتی به مسجد آمدم و ابوبکر را ندیدم تو را برای این کار از همه شایسته‌تر دیدم».

همین پنج نمونه کافی است که خوانندگان از دقت در آن‌ها به مراتب تسلیم و خضوع و اطاعت و شرم و ادب فاروقسنسبت به پیامبر جپی ببرند، و کارنامه فاروقسرا که در این جمله خلاصه کرده است: «من در خدمت رسول الله گارد محافظ و برده و غلام مطیعی بوده‌ام» [۴۳۹]تصدیق نمایند، و جز این مطلب چیز دیگری را اضافه نمی‌کنم که این همه تسلیم و اطاعت و خضوع و شرم و ادب فاروقسنسبت به پیامبر جنه بر مبنای بیم و امید مادی و این جهانی، بلکه بر مبنای عمق ایمان اوست و بر مبنای یک اخلاص درونی است که تار و پود وجود فاروقسرا به کلی فرا گرفته است و برای اثبات این مطلب تنها همین نمونه را کافی می‌دانیم:

«عبدالله بن هشام می‌گوید: جمعی از ما، در خدمت پیامبر جبودیم، که پیامبر جدست عمر را گرفت، از سر شوق و اخلاص، عرض کرد یا رسول الله، من تو را جز از خودم، از همه کس و همه چیز دوست‌تر دارم»، پیامبر جفرمود: «قسم به آن کسی که جان من در اختیار اوست، تا مرا از وجود خودت دوست‌تر نداری» فاروقسعرض کرد: «به خدا قسم از همین لحظه، تو را از وجود خودم نیز دوست‌تر دارم» پیامبر جفرمود: «از همین لحظه‌ای عمر تو آن طور هستی که من می‌خواهم». [۴۴۰]

[۴۳۷]ـ همان [۴۳۸]ـ تاریخ حلبیه، ج۳، ص۳۸۷ و ابن هشام، ج۲، ص۳۷۰ و اخبار عمر، ص۴۷۰. [۴۳۹]ـ عبقریه،عمر، عقاد، ص ۵۲۸، اخبار عمر، ص ۶۳، و الخراج، ابویوسف، ص ۱۴۰. [۴۴۰]ـ الریاض النضره، ج ۲، ص ۲۵ و اخبار عمر، ص ۴۲۷.