سیمای صادق فاروق اعظم عمر بن خطاب رضی الله عنه

فهرست کتاب

توسعه تعلیم و تعلم فقه و احکام دین

توسعه تعلیم و تعلم فقه و احکام دین

با این که فاروقسیکی از چهار نفری بود که در عصر پیامبر جمفتی [۲۲۳۴]احکام دینی بودند (عمر، علی، معاذ، ابوموسی) و با این فاروقسدر عصر خود از پنج نفر مجتهد دیگر اصحاب (علی، عبدالله بن مسعود [۲۲۳۵]، ابی بن کعب، ابوموسی، زیدبن ثابت) مقدم‌تر به شمار می‌آمد و با این که عمق اطلاعات او از مسائل فقه و احکام دینی بر اثر سؤال‌های زیاد از پیامبر ص برای همه معلوم بود و با این تخصص او در فقه در دوره خلافتش به درجه‌ای رسیده بود که در مسائل گوناگون فقه در آن زمان جزوه‌ها و تحریرات مفصلی را می‌نوشت [۲۲۳۶]با همه این احوال طبق روایت مستند علامه بلاذری در کتاب الاشراف، فاروقسحکم هیچ مسئله‌ای را که به تازگی پیش می‌آمد بدون مشورت با اصحاب انصارسو مهاجرسو بحث و تحقیق با آنان، اعلام [۲۲۳۷]نمی‌کرد و این مسائل که به تازگی مطرح و فاروقسبا تحقیق و استدلال و مشورت با اصحاب حکم آن‌ها را معلوم و مورد اجماع اصحاب قرار می‌داد از ده و صد بیشتر و بلکه از یک هزار مسئله هم بیشتر بود که طبق تحقیق شاه ولی‌الله دهلوی در مصنف ابن شیبه و غیره، همه این مسائل مذکور و اساس فقه وسیع اسلامی را در مذاهب اربعه تشکیل داده است.

فاروقسدر پرتو اطلاعات عمیق خود و با استفاده از مشاوره با اصحاب مهاجر و انصار علاوه بر استنابط و استخراج حکم [۲۲۳۸]بیش از هزار مسئله‌ای که پیش آمده بود اصول و قوانین [۲۲۳۹]استنباط حکم مسئله فقه را (که بعدها علم اصول فقه نامیده شد وبرای اجتهاد مجتهدین مذاهب اصل‌های دیگری به آن‌ها اضافه گردید) پایه‌گذاری نمود.

و تخصص فاروقسدر استنباط احکام مسائل فقه و در تقریر اصول و قوانین این استنباط مسلم اصحاب بود و مسند دارمی نقل کرده که حذیفه ابن الیمان گفت: فتوای کسی مسلم ما است که امام باشد و از ناسخ و منسوخ قرآن آگاه باشد، گفتند: چه کسی واجد این شرایط است؟ گفت: عمر بن خطابس [۲۲۴۰]و هم چنین عبدالله بن مسعود. گفت: اگر علم جزیرة العرب را در یک کفه ترازو و علم عمرسرا در کفه دیگر، کفه علم عمرسسنگین‌تر خواهد بود، و علامه ابواسحاق شیرازی از اساتید بزرگوار دانشگاه نظامیه بغداد در کتاب خود در شرح حال فقه‌های اصحاب و تابعین بعد از بحث‌های مفصلی از آگاهی فاروقسبر اصول فقه و بر احکام فقه می‌گویند [۲۲۴۱]: «اگر از خوف طول کلام نمی‌بود از فقه فاروقسو نهایت آگاهی او بر احکام فقه، مسائلی را نقل می‌کردم که هر دانشمندی از شنیدن آن غرق در تعجب می‌شد».

پیشرفت‌های نظامی در عصر فاروقسموجب گردید که پرچم اسلام در دو قاره عظیم آسیا و آفریقا به اهتزاز درآید و اضافه بر ملت عرب ملت‌های گوناگون دیگر هر یک با ویژگی‌های مخصوص به خود در دایره وسیع اسلام جمع شوند و بر اثر این تحول عظیم هزاران [۲۲۴۲]مسئله جدید و متنوع و بدون سابقه در صحنه زندگی مسلمانان ظاهر گردیدند، و فاروقسبا عمق اطلاعات [۲۲۴۳]و وسعت آگاهی‌های خود و با مشاوره همیشگی [۲۲۴۴]با اصحاب مهاجر و انصار توانست پاسخگوی تمام این مسائل و بنیانگذار اصول [۲۲۴۵]فقه و قوانین استخراج حکم همه مسائل فقه اسلامی گردد و برای توسعه تعلیم و تعلم احکام مسائل و هم چنین اصول و قوانین استخراج حکم مسائل جدید از دو وسیله مهم استفاده می‌کرد:

اول از طریق نامه‌هایی [۲۲۴۶]که به استانداران و فرمانداران می‌نوشت و هم چنین از طریق خطبه‌ها و خطابه‌هایی که در مدینه یا به هنگام مسافرت به خارج عربستان (شام و فلسطین و عراق) یا مسافرت در داخل آن‌ها را ایراد می‌کرد که در ضمن همان نامه‌ها و همین خطابه‌ها احکام مسائل و اصول استخراج حکم آن‌ها را شخصاً به مسلمانان تعلیم می‌داد.

دوم از طریق اعزام هیئت‌هایی از علمای اصحاب و متخصص در فقه و تعیین حقوق مکفی ماهیانه [۲۲۴۷]برای هر یک از آنان و ایجاد امکانات برای تعلیمات فقه و احکام مسائل، هیئتی را به ریاست عبدالرحمن بن معقل [۲۲۴۸]و عمران بن حصین به استان بصره، و هیئتی را به ریاست عبدالرحمن [۲۲۴۹]بن غنم و عباده بن صامت و معاذ بن جبل [۲۲۵۰]به استان‌های شام، و هیئتی را به ریاست حبان بن جبه به استان‌های مصر اعزام [۲۲۵۱]نمود، و با این دو وسیله (یکی نامه‌ها و خطابه‌های فاروقسو دیگری اعزام هیئت‌ها به استان‌ها) تعلیم و تعلم فقه و اصول فقه، تمام جهان اسلام را فراگرفت و عصر فاروقساز طرفی به علت این تحول عظیم و پیدایش هزاران مسئله جدید و از طرف دیگر به علت اهتمام شدید فاروقسو وجود و بقای بزرگواران اصحاب مهاجر و انصار، شکوفاترین عصر تعلیم و تعلم فقه و توضیح اصول استخراج حکم مسائل گردید و در قرن‌های بعد ائمه اربعه (شافعی، مالکی، حنفی و حنبلی) مذاهب خود را بر مبنای همان مسائل و همان اصول [۲۲۵۲]عصر فاروقسبنا نهادند.

[۲۲۳۴]ـ تذکره الحفاظ ذهبی، ج۱، ص۲۴. [۲۲۳۵]ـ تذکره الحفاظ ذهبی، ج۱، ص۲۴ و الفاروق، شبلی نعمانی، ج۲، ص۲۹۴، به نقل از کتاب الاثار. [۲۲۳۶]ـ الفاروق، شبلی نعمانی، ج۲، ص۲۹۸، به نقل از موطاص، ص۳۱۶. [۲۲۳۷]ـ الفاروق، ج ۲، ص ۳۰۰. [۲۲۳۸]ـ از جمله فاروق کاشف قانون (عول) در فرایض می‌باشد، الفاروق، شبلی نعمانی، ج ۲، ص ۳۸۷. [۲۲۳۹]ـ الفاروق به نقل از اداله الخلفاء، شاه ولی‌الله دهلوی، تمام اصل‌هایی که فاروق آن‌ها را استنباط و تقریر و زیربنای اصول الفقه قرار داده است بیان نموده است. [۲۲۴۰]ـ استیعاب قاضی عبدالبر به نقل ازاله الخفاء، به نقل الفاروق، ج۲، ص۲۹۱. [۲۲۴۱]ـ الفاروق، شبلی نعمانی، ج۲، ص۲۹۱ و ۲۹۲. [۲۲۴۲]ـ الفاروق، شبلی نعمانی، ج۲، ص۳۰۲ به نقل از ازالة الخلفاء، ج۲، ص۸۳. [۲۲۴۳]ـ استیعاب قاضی عبدالبر و ازالة الخلفاء، ج۲، ص۱۸۵. [۲۲۴۴]ـ کتاب الاشراف، بلاذری، به نقل از الفاروق، ج۲، ص۱۸۵. [۲۲۴۵]ـ الفاروق، شبلی نعمانی، ج۲، ص۳۰۲ به نقل از حجه‌الله البالغه دهلوی. [۲۲۴۶]ـ امام مالک در موطا اغلب این نامه را نقل‌نموده است و این مطلب به تفصیل درالفاروق، ج۲، ص۱۶۲ و ۱۶۳ بیان گردیده است. [۲۲۴۷]ـ الفاروق، شبلی نعمانی، ج۲، ص۱۶۸ به نقل از ابن الجوزی. [۲۲۴۸]ـ تذکره الحفاظ ذهبی و اسد الغایه در شرح حال این اشخاص توضیح داده‌اند که عمر آن‌ها را برای تعلیمات فقه به این نقاط اعزام نموده است. [۲۲۴۹]ـ همان [۲۲۵۰]ـ همان [۲۲۵۱]ـ الفاروق، ج۲، ص۱۶۸ به نقل از شیخ سیوطی در حسن المحاضره فی اخبار مصر و القاهره. [۲۲۵۲]ـ الفاروق، ج۲، ص۳۰۲ به نقل از شاه ولی‌الله محدث دهلوی.