سیمای صادق فاروق اعظم عمر بن خطاب رضی الله عنه

فهرست کتاب

آخرین عکس العمل قریش در مقابل قدرت نمایی مسلمانان

آخرین عکس العمل قریش در مقابل قدرت نمایی مسلمانان

اما ناگاه خبری در سطح شهر منتشر می‌گردد که بساط همه شادی‌ها را به هم می‏زند زیرا این خبر حاکی است که رؤسای قبایل قریش، از مشاهده قدرت نمایی برخی از مسلمانان، و آزادی همه آنان در تبلیغ دین اسلام و شعایر و عبادات دینی در کنار کعبه، تا حد پرخاشگری خشمناک شده‏اند، و بامضای قطعنامه‏ای در (دارُالنّدوة) و نصب آن به دیوار داخل کعبه، عموماً بنی هاشم و بنی مطلب را به محاصره اقتصادی و اجتماعی و تبعید آن‌ها به (شعب ابی طالب) محکوم کرده‏اند، [۲۰۶]ومسلمانان مهاجر حبشه، که چند لحظه‏ای است کوله بارهای خود را بر زمین نهاده‏اند، بر اثر فشار طاقت فرسای قریش ناچار می‏شوند کوله‏بارهای خود را برداشته و بار دیگر، همراه برخی دیگر از پیروان اسلام، دار و دیار خود را پشت سر گذارند، و راهی دیار غربت شوند و به کشور حبشه برگردند، [۲۰۷]و ابوطالب نیز در سال‌های آخر عمر و با همه شعف و ناتوانی دوران پیری ناچار می‏شود عصایش را در دست گرفته و همراه محمد جو یارانش و در پیشاپیش زنان و مردان قبیله بنی هاشم و بنی مطلب راهی تبعیدگاه (دره ابوطالب) گردد، اما ابولهب استثناءً از این بنی هاشم جدا گشته و به بقیه قبایل قریش می‏پیوندد و در مکه باقی می‏ماند و بعد از عزمیت تبعیدی‌ها، ناگاه با (هِند) دختر عتبه روبرو می‏شود، و برای دلجویی او با حالتی از غرور و منت گذاری می‌گوید: (دیدی من چقدر نسبت به (لات و عزی) وفادار ماندم و تا چه اندازه باین بت‌ها کمک نمودم! و هند (دختر عُتبه) با تبسم رضایت بخش، ابولهب را تحسین و آفرین [۲۰۸]می‌کند!

[۲۰۶] ابن هشام، ج۱، ص۲۲۰ و کامل ابن اثیر، ج۱، ص۹۸. [۲۰۷] زندگانی محمد، هیکل، ج۱، ص:۲۲۵، معجم البلدان، یاقوت حموی در ج۳، ص:۳۴۸ در حال بیان (شعب)ها از شعب ابیطالب نام نمی‏برد و بجای آن (شعب ابی یوسف) را ذکر می‌کند و در توضیح خود می‌گوید: «وقتی قریش بر علیه پیامبر پیمان بستند پیامبر باین شعب آمد و این شعب ملک عبدالمطلب بود و بهنگام پیری بر فرزندانش تقسیم کرد و پیامبر سهم پدرش را یافت». [۲۰۸] تاریخ کامل ابن اثیر، ج۱، ص۹۸.