عمر در قبا در انتظار پیامبر ج
فاروق بعد از خروج از مسجدالحرام، به میعادگاهی [۲۱۲]میشتابد که قبلاً قرار گذاشته در آنجا با (عیاش بن ربیعه، هشام بن عاص) ملاقات کند و با همدیگر مهاجرت نمایند، اما در میعادگاه تنها عیاش را میبیند و طبق قرار قبلی، که اگر یکی حاضر نگردید دیگران بروند، فاروق همراه عیاش راه [۲۱۳]مدینه را در پیش میگیرد، و بعد از روزها پیمودن ریگزارهای سوزان و تپههای شنی و درههای خشک و حشتناک خود را بمزرعههای خرم و سرسبز نخلستانهای قُبا [۲۱۴]در دوازده [۲۱۵]کیلومتری مدینه، میرسانند، و فاروق در انتظار قدوم پیامبر جدر قُبا میماند، و پای رفتن بمدینه را ندارد، و در اکثر ساعات روز، به تپههای مشرف بر راه مکه میرود، واز عابرین، سواره و پیاده، در رابطه با منظور خویش چیزهایی میپرسد و با نگرانی بمنزل بر میگردد، و شبها نیز ساعتها بیدار است و قلبش در تار و پود خیالات و نگرانیها بشدت میطپد! فاروق مطمئن است که خطر جانی به هیچ وجه متوجه پیامبر جنیست زیرا از آیههای قرآن، و از جمله آیه ﴿وَٱللَّهُ يَعۡصِمُكَ مِنَ ٱلنَّاسِۗ﴾[المائدة: ۶۷] [۲۱۶]، یقین پیدا کرد که پیامبر از خطر جانی یک تضمین سماوی و یک مصونیت الهی دارد، و با درک و فراست و پیش بینی ویژهای که از حوادث دارد، مطمئن است که خطر جانی نسبت به بقیه مهاجرین نیز در دستور کار قریش قرار نگرفته است بنابراین فاروق تنها از دو جهت نگران پیامبرجو بقیه مهاجرین است یکی اینکه آنها را شدیداً اذیت و آزار دهند و دیگر اینکه اساساً مانع هجرت آنها به مدینه شوند اما با طلوع آفتاب روز دوشنبه دوازده ربیع الاول [۲۱۷]همه نگرانیهای این یار دلباخته پیامبر اسلام به امید و شادی مبدل میگردد، زیرا باو مژده دادهاند که پیامبر جاز توطئه هولناک قریش و از تعقیب آنها رهایی یافته، و با یکی از یاران فداکارش، ابوبکر صدیق یار غار رسول الله جبه حوالی قبا رسیده است و علی مرتضی نیز که شب هجرت پیامبر جدر تختخواب پیامبر جخوابیده است بعد از دستگیری و آزار و یکساعت زندانی، آزاد گردیده و بسلامتی راه هجرت را گرفته و در قبا به پیامبر جپیوسته و پیامبر جبه گرمی او را در آغوش گرفته است. [۲۱۸]
[۲۱۲] ابن هشام، ص۳۰۷، ۳۰۸ و اخبار عمر، ص۲۷ و الکامل، ج۲، ص۱۰۱. [۲۱۳] همان. [۲۱۴] ابن هشام، ص۳۰۷، ۳۰۸ و اخبار عمر، ص۲۷ و الکامل، ج۲، ص۱۰۱. [۲۱۵] زندگانی محمد، هیکل، ص۳۰۷، فاصله قبا را از مدینه دو فرسخ یعنی دوازده کیلومتر نوشته در حالی که معجم البلدان یاقوت حموی، ج۴، ص۳۰۲ این فاصله را ده میل نوشته است. [۲۱۶] یعنی و خدا تو را از خطر جانی مردم محفوظ میدارد، به این دلیل مقصود رفع خطر جانی است که قبل از نزول این آیه و بعد از نزول آن از طرف دشمنان اسلام اذیت و آزار به پیامبر جرسیده است. [۲۱۷] تاریخ ابن هشام، ج۱، ص۳۲۴. [۲۱۸] کامل ابن اثیر، ج۱، ص۱۱۸ و۱۲۱.