نمایش قواره کسری در مدینه
و عمرسکه امیرالمؤمنین است و خادم همه مسلمانان است و مأمور گسترش عدالت اجتماعی در جهان و طرفدار ستمدیدگان است فقط در پیراهن ساده و تمیز و کمبهای خویش زیبا است و هرگز نمیخواهد این زیبایی را حتی برای یک لحظه نیز از دست بدهد، به همین جهت به (سُراقه) [۱۰۵۵]که مرد تنومند و هیکلی است دستور میدهد که به لباس کسری درآید و چشمان درشت و ابروهای پرپشت او در زیر تاج خسروانی ظاهر گردند، و امیرالمؤمنینسدر حالی که نگاه عبرتآمیزی به قواره جعلی کسری و این همه طلا و نقره و اشیای نفیس میکند، به جای احساس غرور و مسرت از این همه پیروزیها نسبت به زمامداران پیش از خود احساس انفعال و شرمندگی میکند، و با حالتی از گریه و فغان سرش را به آسمان بلند کرده [۱۰۵۶]، و زیر لب این جملهها را زمزمه مینماید: «خدایا! تو این پیروزی را به پیامبر ج [۱۰۵۷]عطا نفرمودی که از نظر تو از من بسیار گرامیتر و محبوبتر بود،
[۱۰۵۵]ـ البدایه و النهایه، ابوالفداء، ج۷، ص۶۸ و الفتوحات الاسلامیه، ص۱۲۶ و طبری، ج۵، ص۱۸۲۶، مطلب را به همین مضمون روایت کرده ولی به جای (سراقه)، (محلم) نوشته است. [۱۰۵۶]ـ البدایه و النهایه، ج۷، ص۶۸ و در الفتوحات الاسلامیه، ص۱۲۶ میگوید: «از او پرسیدند چرا گریه میکنی در حالی که هنگام خنده و شادی است». در جواب گفت: «از این نگرانم که مسلمانان بر اثر دستیابی به این خزاین خون یکدیگر را بریزند و از مرزهای احکام دین تجاوز کنند» و در طبری، ج۷، ۱۸۲۶ میگوید: «در این اثنا عمرسگفت هر کس فریب دنیا را بخورد احمق است و اندوخته کسی پس از مرگش به شوهر زنش و شوهر دخترش و زن پسرش یا دشمنش میرسد». [۱۰۵۷]ـ همان