امیرالمؤمنینسبودجه ساختن شهرها و تأسیس سدها و بقیه کارهای عمرانی را از چه محلی تأمین کرد؟
امیرالمؤمنینسبودجه این تحولات را در عراق از چه محلی تأمین کرد؟ البته مورخین قدیم و جدید به پاسخ این سؤال اشاره نکردهاند هم چنان که به پاسخ این سؤال نیز پاسخ ندادهاند که امیرالمؤمنینسسهمیه خود را و هم چنین سپاهیان و افراد عادی سهمیه خود را از این همه طلا و نقره و جواهرات و فرش بهارستان و غنایم مداین و جلولا و حلوان در چه موردی به مصرف رسانیدند؟ در حالی که کمترین اثری از این غنایم گرانبها و سرشار در زندگی امیرالمؤمنینسو در زندگی سپاهیان و خانواده آنها و در توسعه شهرهای حجاز و تجملات و تزئین هیچ کدام از آنها مشاهده نگردیده است! به اعتقاد ما این سؤال پاسخ سؤال اول را میدهد و معلوم میدارد، که امیرالمؤمنینسو همه مسلمانان معاصر او جز مقدار ناچیز و در حد کفاف زندگی عادی تمام وجوه دریافتی سهمیه خود را به عنوان (صدقه جاریه) صرف پروژههای عمرانی و تأسیس سدها و ساختن شهرها و بنای مساجد و مدرسهها و ایجاد پادگانها و تقویت بنیه اقتصادی و فرهنگی و نظامی مناطق آزاد شده نمودهاند و در حقیقت همان طلا و نقره و جواهرات و زینتآلاتی که از راه استثمار ملتهای عراق و شام و ایران و مصر به دست کسریها و هرقلها رسیده، در جنگهای رهاییبخش به دست مسلمانان رسیده و مسمانان به دستور و راهنمایی امیرالمؤمنینسآن وجوه دریافتی را به بودجه برنامههای اقتصادی و فرهنگی و امور عامالمنفعه مناطق آزاد شده قرار داده و به صاحبان خویش برگردانیدهاند و این یکی از باشکوهترین جلوههای عدالت اسلامی است که فاروق اعظمسآن را اجرا کرد و توهم افراد مغرش را باطل کرد که گفتند: «سپاه اعراب خزاین شاهنشاهی و ذخائر مردم را غارت کرد و به تاراج برد».
زیاد بن ابیسفیان، همراه غنایم جلولا و حلوان، از طرف سعد نامهای به امیرالمؤمنینستقدیم میکند که سعد تقاضا کرده به او اجازه دهد که سپاه اسلام را از حلوان و خانقین به عمق خاک ایران بکشاند و تمام شهرهای ایران را آزاد نماید و امیرالمؤمنینستوسط زیاد پاسخ سعد را چنین مینویسد: «و بعد، من سلامتی جان مسلمانان را بر غنایم ترجیح میدهم، و کاش که در میان ما و آنها کوههایی از آتش میبود، که مانع رفتن ما به سوی آنها و حمله آنها به ما [۱۱۰۳]میشدند».
[۱۱۰۳]ـ الکامل، ج۲، ص۵۲۱ و طبری، ج۵، ص۱۸۳۲.