اعضای شورای انتخاب جانشین
و من شش نفر را که پیامبر جتا آخرین لحظات زندگی از آنها راضی بوده، یعنی علی و عثمان و عبدالرحمن بن عوف و سعد بن وقاص و طلحه و زبیر (رضیالله عنهم) اعضای [۳۳۲۶]شورای انتخاب جانشین قرار میدهم تا در بین خود یکی از این شش نفر را برای جانشین من انتخاب نمایند و پسرم عبدالله نه به عنوان [۳۳۲۷]عضو شورا بلکه به عنوان مشاور با آنها همکاری کند.
فردای آن روز فاروقساعضای شورا، به غیر از طلحه [۳۳۲۸]که در شهر نبود به منزل خود دعوت کرد و ضمن اشاره به حساسیت اوضاع جهان اسلام به آنها هشدار داد که هر اختلاف و تفرقهای به وجود آید مسئول پیدایش عواقب آن شما هستید نه مردم مسلمان زیرا اختلاف هر قوم و ملتی ناشی از اختلاف [۳۳۲۹]سران آنها است، و به نظرم مردم امارت یکی از این سه نفر را (عبدالرحمن [۳۳۳۰]، و عثمانسو علیس) قبول دارند، آن گاه نگاهی به علیسکرد [۳۳۳۱]و گفت: «اگر چیزی از کارهای مسلمانان به تو واگذار گردید بنی هاشم را بر گرده مردم سوار نکنید» و بعد نگاهی به عثمانسکرد به او [۳۳۳۲]گفت: «اگر چیزی از کارهای مسلمانان به تو واگذار گردید بنی امیه را بر گرده مردم سوار نکنید» و سپس نگاهی به عبدالرحمن کرد [۳۳۳۳]و گفت: «اگر تو بر سر کار آمدی خویشان و نزدیکان خود را بر گرده مردم سوار نکنید» آن گاه فاروقسگفت: «برخیزید [۳۳۳۴]و به منزل ام المؤمنین عایشهلبروید و گفتگو و مشورتها را آغاز کنید و در میان خودتان یکی را برای امارت بر مسلمانان انتخاب نمایید» وقتی اعضای شورا بیرون رفتند، فاروقسگفت: «اگر این اَجْلَح (علی مرتضیسرا انتخاب کنند [۳۳۳۵]او به خوبی مردم را رهبری خواهد کرد» عبدالله گفت: «پس چرا نمیگویی [۳۳۳۶]او را انتخاب کنند؟» فاروقسگفت: «نمیخواهم چه در حال حیات و چه بعد از مرگ کسی را به عنوان جانشین خود بر مسلمانان تحمیل نمایم [۳۳۳۷]» و بعد از لحظاتی سر و صدای بحث و گفتگوی اعضای شورا از محل نزدیکی، به گوش میرسید عبدالله بن عمر از شنیدن این سر و صدا نگران شد از این که اختلافی در بین آنها ایجاد شده باشد و گفت: «سبحان الله هنوز [۳۳۳۸]امیرالمؤمنینسدر حال حیات است آثار اختلاف ظاهر گشته است» فاروقسبا شنیدن این حرف مجدداً آنها را به منزل خویش احضار کرد و به آنها گفت: «فعلاً از تشکیل جلسات [۳۳۳۹]خودداری کنید و بعد از مرگ من تا سه روز [۳۳۴۰]جلسات بحث و مشورت را تشکیل دهید،
[۳۳۲۶]ـ صحیح بخاری در ارشاد ساری، ج۶، ص۱۱۳. [۳۳۲۷]ـ همان [۳۳۲۸]ـ همان [۳۳۲۹] همان [۳۳۳۰]ـ همان [۳۳۳۱]ـ همان [۳۳۳۲]ـ همان [۳۳۳۳]ـ همان [۳۳۳۴]ـ ابن الجوزی، ص۱۹۷ و الریاض النضره، ج۲، ص۷۲، به نقل اخبار عمر، ص۴۵۳. «اَجْلَح: کسی که موی دو طرف پیشانیش ریخته شده باشد». [۳۳۳۵]ـ همان [۳۳۳۶]ـ همان [۳۳۳۷]ـ همان [۳۳۳۸]ـ الکامل، ابن اثیر، ج۳، ص۶۶ و تاریخ طبری، ج۵، ص۲۰۶۷، در تاریخ طبری نوشته شده که فاروقساول به آنها گفت به اطاق عایشه بروید و بعد گفت در محل نزدیک به این جا جمع شوید و هم ابن اثیر و هم طبری میگویند: «در همین حال خون از سر فاروقسجاری میشد» و همین صلابت و متانت فاروقسالکساندر مازاس دانشمند فرانسوی را در زندگانی عمر، ص۱۲۴ به حیرت انداخته است و او این صلابت و متانت را از ملکات مخصوص فاروقسبه شمار میآورد. [۳۳۳۹]ـ همان [۳۳۴۰]ـ الکامل، ابن اثیر، ج۳، ص۶۶ و ۶۷ و طبری، ج۵، ص۲۰۶۷ و ابن سعد، ج۱، ص۲۴۹ و الریاض النضره، ج۲، ص۱۱۶ و ابن الجوزی، ص۱۸۹، به نقل اخبار عمر، ص۴۵۳.