روایت رویداد روزهای بیماری پیامبر ج
بیماری پیامبر جدر حدود چهارده روز طول میکشد [۴۴۱]، و در این مدت نیز مانند همیشه پیامبر جدر میان یاران خود میباشد، زیرا در روزهایی که بیماری تا حدی شدت مییابد و پیامبر جبستری است، اصحاب دسته دسته به عیادت او میآیند و در روزهایی که تا حدی بهبود مییابد خود به مسجد میآید [۴۴۲]و در میان یاران مینشیند، و اصحاب در روزهای بیماری پیامبر جبیش از هر زمان دیگر مواظب شنیدن فرمودههای او و مشاهده رفتار و کردار او میباشند، و طبق فرمان مؤکد پیامبر ج«فَلّیبلِّغِ الشّاهِدُ الغائِبَ»تمام گفتارها و کردار پیامبر جبه وسیله کسانی که حاضر و ناظر هستند به همه کسانی که در آن جا حضور ندارند منتقل میگردد، و بعد از رحلت پیامبر جبیش از یک صد هزار [۴۴۳]صحابی گفتار و کردار پیامبر جرا و هم چنین رویدادهای این چند روز بیماری او را برای هم دیگر بازگو مینمایند و سپس میلیونها تابعین همین گفتار و کردار و رویدادها را از اصحاب شنیده و برای تابع تابعین روایت میکنند، و از این یک صد هزار صحابی و میلیونها تابعین کسی نگفته و نشنیده است که «پیامبر جچهار روز قبل از رحلت کاغذ و قلم خواست تا مطلبی برای یاران خویش بنویسد که بعد از او گمراه نشوند ولی دستهای مانع این کار شدند و پیامبر جآن مطلب را ننوشت و به جرم مخالفت دستهای همه را از منزل خویش بیرون کرد» اما در همین دوره (تابع تابعین) سلیمان اَحْوَل و زهری اولی از سعید بن جُبَیر (تابعی) و دومی از عبید الله (تابعی) روایت میکند که عبدالله ابن عباس (که با اعتراف صریح خویش در روز وفات پیامبر جپسر ده سالهای بوده است [۴۴۴]مطلب فوق را شنیده است، و بعدها همین مطلب با عبارتهای متفاوت در اکثر کتب تواریخ اسلامی و در اکثر کتب محدثین و حتی صحیح بخاری و صحیح مسلم، روایت شده است و با اعتقاد به صحت آن بر جملات و کلمات آن که شبهههایی را القاء کردهاند تفسیرها و تأویلهایی نوشتهاند [۴۴۵]و روایت این مطلب در این کتابها، هلهلههای شادمانی را در محافل مخالفین طنینانداز نموده است، زیرا در برخی از روایتهای آن، از قول دستهای از اصحاب (نعوذبالله) هذیان به پیامبر جنسبت داده شده است برای کوبیدن اصحاب بهانه مناسبی به دست آوردهاند و در برخی از روایتهای آن، سردسته مخالفین نوشته پیامبر ج، فاروقسبوده است و برای کوبیدن فاروقسبه خیال خویش دلیل خوبی پیدا کردهاند). [۴۴۶]
[۴۴۱]ـ الفاروق، شبلی نعمانی، ج ۱، ص ۷۲. [۴۴۲]ـ طبری، ج۴، ص۱۳۲۴ و ابن اثیر، ص ۴۰۱ و تاریخ حلبیه، ج ۳، ص ۳۸۸. [۴۴۳]ـ حافظ ابن کثیر در کتاب خوئد (الباعث الحبث) آمار اصحاب را بعد از رحلت پیامبر جیک صد و چهارده هزار نوشته است به صفحه ۱۸۵ کتاب نام برده مراجعه شود. [۴۴۴]ـ صحیح بخاری، شرح قسطلانی، ج ۷، ص۴۷۵ (باب تعلیم الصبیان القرآن). [۴۴۵]ـ صحیح بخاری، شرح قسطلانی، ج ۷، ص ۱۶۹ و ج۱، ص ۲۰۶ و ج۶، ص ۴۳۶. [۴۴۶]ـ سیری در صحیحین، محمد صادق نجمی، ص۳۶۶، تحت عنوان «وصیتنامهای که نوشته نشد» و فروغ ابدیت، ج ۲۲، ص ۸۶۱.