وضع استثنایی فاروقسدر سفرها
و امیرالمؤمنینسدر میان این جمعیت بیشمار یک وضع استثنایی دارد با یک پیراهن سفید و راهراه بر شتری سوار و در خورجین او جز مقداری نان و روغن (برای سد رمق) چیزی از غذاهای لذیذ وجود ندارد و هنگامی که برای رفع خستگی یا انجام دادن نمازها با جمع مسلمانان در صحرا یا در کنار آبی فرود میآید خیمهای برای او برپا نمیگردد و بلکه در هر جا فرود آمد عبای پشمی خود را بر شاخه درخت بیابانی یا بر چوبه تازیانهاش آویزان و زیر سایه آن مدتی استراحت میکند و تمام تلذذ و رفاه فاروقسدر این سفرها این است که میبیند تمام مسلمانان در نتیجه تلاش و کوشش او از فقر و محرومیتها رهایی یافتهاند و عموم مسلمانان در یک زندگی مرفه به سر میبرند و گویی فاروقسبا اختیار این وضع استثنایی برای خود، میخواهد بیشتر به درد محرومین آشنا شود یا این که میخواهد آسایشطلبی و خوشگذرانی را مسخره کند و عیش و نوش و شکوه و عظمت پوشالی شاهنشاهی ایران و امپراتوران روم را به باد انتقاد بگیرد و در یک کلمه میخواهد بگوید: شاهنشاهان ایران و امپراتوران روم نسبت به مردم در زندگی یک وضع کاملاً استثنایی را داشتهاند و امیرالمؤمنینسنیز که آنها را طرد کرده و بر جای آنها نشسته نسبت به مردم در زندگی یک وضع کاملاً استثنایی را دارد اما آنها از آن سو و او از این سو!! و همین است فرق بین خداپرستی و خودپرستی و خداخواهی و خودخواهی. بالاخره خیل عظیم حجاج همراه امیرالمؤمنینسوارد شهر مکه گشته و با شور و علاقه زیاد مراسم حج اسلامی را انجام داده و طبق معمول هر سال در محل (منی) سمیناری بزرگ از فرماندهان سپاه و استانداران و رؤسا را تشکیل میدهد و هر یک گزارش کار خود را به عرض امیرالمؤمنینسرسانیدند.