شکوه و عظمت شهر اسکندریه
چه شهر بزرگ و باعظمت و زیبایی است، آخرین سرشماری نشان داده است که جمعیت این شهر نهصد هزار نفر [۱۵۴۵]است، و در این شهر دوازده هزار حمام، که هر یک هزار [۱۵۴۶]سالن گنجایش جمعیت زیادی دارد و این شهر دوازده هزار مغازه سبزیفروشی دارد. مهندسین یونانی به فرمان اسکندریه نقشه این شهر را طوری طراحی کردهاند که تمام کوچهها به یک اندازه و بر روی خطوط مستقیم طوری در راستای یکدیگر واقع و یا یکدیگر را قطع کردهاند که محلات این شهر باشکوه را مساوی و به شکل خانههای تخته شطرنج [۱۵۴۷]درآوردهاند و دو خیابان خیلی طولانی و وسیع، یکی از شرق به غرب و دیگری از شمال به جنوب، این شهر عظیم را به چهار قسمت تقسیم کردهاند [۱۵۴۸]و در تمام طول این خیابانها ستونهایی از مرمر درخشان و تزئین یافته، نصب گردیده است که تلألؤ آنها در شب و در پرتو نور ماه و ستارگان و برق آنها در روز و در پرتو نور آفتاب چشم بینندگان را خیره میکند و در محل تقاطع این دو خیابان در وسط شهر میدان بسیار وسیع و زیبایی هست که با اشکال بدیع هندسی جدولکاری شده و در کنار جدولها درختان کاج و صنوبر و سرو از سینه گلزارهای زیبا و در فضای عطرآگین میدان سر به آسمان کشیدهاند و در دورادور این پارک خرم و زیبا قصرهای باشکوه بطالسه [۱۵۴۹]قرار دارند که نمای بیرونی آنها، از عظمت و اقتدار بطالسه و پیشرفت صنعت و هنر زمان آنها داستانهایی را بازگو مینماید و آن تالاری که در میان آنها بیشتر به آسمان گردن کشیده است و از همه بیشتر جلبنظر میکند آرامگاه [۱۵۵۰]اسکندر است و این جهانگشای معروف که روزی شرق و غرب جهان را به زیر پای خویش درآورد هم اکنون در دل این تالار و زیر بالاپوشی از اوراق طلای ناب، آرمیده است و از این همه صدار و فریاد جهانگشایی او جز بنای این شهر باشکوه چیزی باقی نمانده است که در حاشیه میدان بزرگ آن به خواب عمیق فرو رفته است.
[۱۵۴۵]ـ الفاروق عمر، ج۲، ص۲۲۱ و فرهنگ دهخدا (اسکندریه) نهصد هزار ذیل زندگانی عمر، الکساندر مازاس، ص۸۷ جمعیت اسکندریه را چیزی بیشتر از سیصد هزار نوشته است ولی آمار تفرجگاهها و حمامها بیشتر نشان میدهد. [۱۵۴۶]ـ همان [۱۵۴۷]ـ الفاروق عمر، ج۲، ص۲۱۳. [۱۵۴۸]ـ همان [۱۵۴۹]ـ الفاروق عمر، ج۲، ص۲۱۳. [۱۵۵۰]ـ الفاروق عمر، ج۲، ص۲۱۳ و معجم البلدان یاقوت حموی (اسکندریه).