مجدداً جنگ آغاز میگردد
و مجدداً جنگ آغاز میگردد و بار دیگر پادگان بابلیون در حلقه محاصره سپاه اسلام قرار میگیرد و این محاصره سه ماه طول میکشد [۱۴۷۱]و در اوایل بهار سال بیستم هجری که آب نیل رو به کمی نهاده و آب خندقهای دور پادگان خشک گردیده و بخش عظیمی از سپاهیان رومی، به علت زیاد ماندن در پادگان ضعیف و بیمار گشتهاند و خبر ناگهانی مرگ هرقل نیز روحیه آنها را به کلی تضعیف کرده است [۱۴۷۲]، زمینه حمله به این پادگان از هر حیث آماده میگردد و فرمانده کل سپاه (عمرو عاص) شبی را معین میکند که در آن شب سپاه اسلام به این پادگان حمله کند و اینک شب آن فرا رسیده و پاسی از آن گذشته است و لحظات آغاز حمله نزدیک شده است، و آتش قهر و بغض سپاهیان اسلام هر لحظه بیشتر زبانه میکشد،
[۱۴۷۱]ـ همان. [۱۴۷۲]ـ همان.