سیمای صادق فاروق اعظم عمر بن خطاب رضی الله عنه

فهرست کتاب

فاروق در پیشنهاد رفتن به منطقه کفر

فاروق در پیشنهاد رفتن به منطقه کفر

موسم حج سال ششم [۳۰۸]هجری فرا رسیده، و پیامبر همراه جمع کثیری از یاران به قصد انجام دادن مراسم حج راهی مکه می‌شود، و برای اینکه قریش از رفتن آن‌ها به مکه دچار وحشت نشوند اسلحه‌ها را با خود نیاورده‌اند اما در محل (ذوالحُلَیفَة در شش میلی مدینه) فاروق به پیامبر عرض می‌کند [۳۰۹]که مسافرت به منطقه کفر بدون اسلحه، احتمال خطرات عظیمی دارد، و پیامبر جپیشنهاد او را تأیید کرده،‌ و از همانجا کسانی را به مدینه می‌فرستد که اسلحه‌ها را بیرون بیاورند و یاران پیامبر مسلح می‌شوند و به سوی مکه پیش می‌روند که ناگاه در دو منزلی مکه خبر می‌رسد که قریش در یک گردهمایی عظیم عموماً با همدیگر پیمان بسته‌اند ‌که ‌به‌ هیچ ‌وجه مسلمانان را به مکه راه ندهند، وپیامبر جفاروق را فرامی‌خواند [۳۱۰]و به او می‌فرماید: «به مکه بروید و برای قریش توضیح دهید ما به قصد حج آمده‌ایم نه به قصد جنگ» فاروق در حالی که از کمال عنایت پیامبر ج، که بار دیگر پست سفارت و سخنگوی سپاه اسلام را به او محول فرموده است،‌ احساس سرافرازی می‌کند، مصلحت کلی سپاه اسلام را بر یافتن این مقام شامخ ترجیح می‌دهد، و به پیامبر جعرض می‌کند: «بهتر است به جای من عثمان را به مکه بفرستی،‌ زیرا من کسانی را از قریش کشته‌ام و خویشانی نیز در آنجا ندارم و اگر جنگی اتفاق بیفتد، با هدف پیامبر که صلح و آرامش است در تضاد خواهد بود» پیامبر جهم استعفا و هم پیشنهاد فاروق را پذیرفته و عثمان را باسمت سفارت و سخنگو به مکه می‌فرستند [۳۱۱]

[۳۰۸] ابن هشام، ج۲، ص۲۰۷و ابن اثیر، ج۱،‌ ص۲۳۰. [۳۰۹] طبری، ج۳ ص۱۱۱۱ و الفاروق، شبلی نعمانی، ج۱، ص۶۰. [۳۱۰] ابن هشام، ج۲ ص۲۱۳ و طبری، ج۳ ص۱۱۹و ابن اثیر، ج۱،‌ ص۲۳۴. (توجه) آقای سیدهاشم رسولی مترجم سیره النبویه ابن هشام ص۲۱۳ ذیلی نوشته و در رابطه با این مطلب قضاوت‌های متضادی را بیان کرده است و گاهی فاروق را ترسو و گاهی متهور و جنگ‌افروز قلمداد کرده است و از واقعیت امر چشم پوشیده است. [۳۱۱] ابن هشام، ج۲،‌ ص۲۱۲ و طبری،‌ج۳، ص۱۱۱۹ و ابن اثیر، ج۱، ص۲۳۴.