حضور عمر در بازارهای سالیانه عرب
بالاخره عمر بعد از مدتها شبانی و صحرانوردی، و تحمل خشونتهای بادیه، و مشقتِکارهای سنگین، در حالیکه به اوج قله جوانی رسیده است، با جسمی چون پولادِ آب دیده، و با دلی چون آینه صیقلدار به زندگی شهری و کارهای تجارتی، و آموزش فنون سوارکاری و شمشیرزنی و کشتی گیری و یاد گرفتن (علم نَسَب) بر میگردد [۱۰۰]و دیری نمیپاید که در همه فنون و هنرهای عرب مهارتهای کافی را بدست میآورد، و در شهر مکه و در میان قریش معروف میشود، اما گویی این مهارتها و همین شهره شهری، حس برتری جویی این جوان قریشی را اشباع نکرده است، و میخواهد با حضور در بازارهای سالیانه قبایل عرب (عُکاظ [۱۰۱]مَجَنَّه ذِوالمَجاز) و شنیدن قصاید و سخنرانیها، در فرهنگ ملی عرب اطلاعات بیشتری را کسب نماید، و از راه شرکت در مسابقات اسب سواری و کشتی گیری توجه تمام قبایل عرب را به مهارت و زور بازو و نیروی شگفت انگیز و هنر اسب سواری خویش جلب نماید.
و اینک نخستین بار است که عمر در بازار سالیانه (عکاظ) حضور یافته است، و به این بازار نگاه میکند، که تا برد چشمان دوربین او خیمههای سیاه و سفید و رنگی برپا شده اند! و نوای ساز و آواز در درون خیمه ها، با زمزمه فریاد دست فروشها و با قهقهه جوانان، دختر و پسر، در اطراف خیمهها با هم آمیخته شده اند، و اهل بازار نیز مانند امواج خروشانی برای یافتن مناسبترین خریدار یا فروشنده، در سطح وسیع این بازار پراکنده هستند، و تنها در دو موقع این همه ساز و آوازها خاموش و همه مردم در یکجا جمع میشوند، یکی زمانی که جارچیها جار میزنند، که شاعری یا سخنوری در فلان نقطه از بازار، میخواهد قصیده خود را ایراد نماید و دیگر هنگامی که جار میزنند که درفلان نقطه مراسم کشتی گیری یا مسابقات اسب دوانیآغاز میگردد و زورآزمایی و هنرمندی مردان عرب به نمایش در میآید.
[۱۰۰] فاروق اعظم، محمد حسین هیکل،ج۱، ص۳۳-۳۴، الفاروق، شبلی نعمانی ج۱، ص۳۱، پیامبر جبا فرموده خویش: علموا اولادکم لامیة العرب فانها تودب اخلاقهم این پرورش پر از رنج و مشقت صحرایی را تایید فرمود. [۱۰۱] عکاظ: بازار سالیانه عرب در جنوب شهر مکه، فاصله آن تا طایف یکروز و تا مکه دو روز راه، که در اول ذیقعده بمدت پانزده روز دایر بوده و مردم از آنجا به بازار (مجنه) که از مکه نزدیکتر بوده رفتهاند و تا اول ذیحجه در آنجا بودهاند سپس تا روز ترویه (هشتم ذیحجه) در (ذی مجاز) و سپس به منی و عرفات شتافته اند (وحی محمدی ص:۱۲۰) و معجم البلدان یاقوت حمویج۵، ص۵۵ و ۵۸ و ج۴، ص۱۲۴ برپایی عکاظ را تمام ماه شوال و برپایی مجنه را بیست روز ذیقعده نوشته است.