قرقیسا بعد از ماسپذان آزاد میگردد
سعد ضمن گزارش پیروزی در دشت (ماسپذان) به امیرالمؤمنینسمینویسد: «مردم جزیره به دور همدیگر جمع شده و ضمن فرستاده نیروهای امدادی به پادگان (هِیت)۱۰۹۸در یک تماس مخفیانه به هرقل قول دادهاند که در بازپس گرفتن شهر (حمص) با او همکاری کنند». امیرالمؤمنینسدر جواب سعد مینویسد: «هر چه زودتر عمر بن مالک و حارث بن یزید را در رأس سپاه خود به سوی پادگان هیت و (قرقیسا۱۰۹۹) اعزام دارید» هیت در محاصره حارث قرار گرفت و مالک به شهر قرقیسا شبیخون زد و آن را تسخیر نمود و حارث نیز از راه محاصره مردم شهر و پادگان را ناچار به تسلیم کرد. [۱۱۰۰]و سعد فرمانده کل سپاه اسلام در جبهه شرق پس از مسلط شدن بر شرق و غرب و شمال عراق و پیشروی تا آن سوی مرز حُلْوان و خانقین، طی نامهای از امیرالمؤمنینساجازه میخواهد که سپاه اسلام را به عمق خاک ایران بکشاند و همه شهرهای دیگر ایران را آزاد نماید و امیرالمؤمنینسدر پاسخ به او مینویسد: «من سلامتی جان سپاهیان را بر غنائم ترجیح میدهم، و کاشکی در میان ما و آنها، کوههایی از آتش میبود، که مانع رفتن ما به سوی آنها و حمله آنها به ما میگردیدند [۱۱۰۱]».
[۱۰۹۸. ـ هیت: یه کسر اول شهری بر لب فرات در نواحی بغداد بالای انبار طول ۶۹ درجه و عرض ۵/۳۲ درجه، معجم البلدان. [۱۰۹۹. ـ قرقیسا: به فتح اول و سکون دوم و قاف دیگر و یاء ساکن و سین مکسور و الف ممدوده معرب کرکیسا شهری است بر رودخانه (خابور) در عراق با طول جغرافیایی ۶۴ درجه و ۴۵ دقیقه و عرض ۳۵ درجه و ماسبندان به فتح سین و باء و ذال نقطهدار. معجم البلدان، یاقوت حموی. [۱۱۰۰]ـ البدایه و النهایه، ج۷، ص ۷۲ و الکامل، ج۲، ص ۵۲۴. [۱۱۰۱]ـ الکامل، ج۲، ص ۵۲۱ و طبری، ج۵، ص۱۸۳۲.