لحن پاسخ یزدگرد و رستم به نماینده سپاه اسلام چقدر فرق دارد!!
رستم که از برجستهترین کارشناسان مسائل نظامی ارتش ایران است به خوبی میداند که اشتعال دایره جنگ به زیان چه کسی است و مانند یزدگرد بیانات نماینده سپاه اسلام را سرسری نمیگیرد و با تهدید و بلوف نظامی پاسخ ربعی را نمیدهد و بلکه در نهایت متانت و سیاست به او پیشنهاد میکند که مدتی مدیدی او را مهلت [۸۵۸]دهند تا بتوانند درباره جنگ یا تسلیم شدن تصمیم بگیرد ولی ربعی در جواب به او میگوید طبق سنت رسولالله جما بیش از سه روز [۸۵۹]نمیتوانیم به هیچ دشمنی مهلت بدهیم، رستم خیال میکند که شاید همین مرد (ربعی) این قدر یک دنده و سختگیر باشد به همین جهت طی این چند روز از سعد درخواست میکند که چند مرتبه نمایندگان خود را برای مذاکره با او بفرستد ولی عموماً همان حرفهای نخستین ربعی را تکرار میکنن و رستم یقین پیدا میکند که جز جنگ چاره دیگری ندارد و رستم به سعد پیام میفرستد که شما به این سوی رودخانه میآیید یا ما بیاییم [۸۶۰]؟ سعد برحسب توصیه امیرالمؤمنینسو یادآوری تجربه تلخ جنگ مروحه در جواب میگوید شما بیایید و وقتی سپاه ایران میخواهد از پل عبور کند، سعد به دلیل این که این پل سابقاًَ به تصرف سپاه اسلام درآمده است مانع عبور آنها از این پل میگردد [۸۶۱]و رستم ناچار با خاک و نی و پالانها سدی را برای عبور سپاه خود میسازد و سپاه عظیم و سنگین ایران بر روی این سد خاکی [۸۶۲]از رودخانه فرات به آن سوی رود عبور کرده و در مقابل سپاه اسلام مستقر میگردد و لحظات حساسی فرا رسیده است جنگی در شرف اشتعال است که امیرالمؤمنینسدر مدینه و یزدگرد در مدائن آن را جنگ سرنوشتساز نامیدهاند. و طرفین هر چه در توان داشتهاند برای پیروزی در این جنگ مورد استفاده قرار دادهاند و در این لحظات حساس نگاهی به سپاه اسلام و نگاه دیگر به سپاه ایران خواهیم کرد تا قبل از اشتعال جنگ کمیت و کیفیت و روحیه و موقعیت استراتژی این دو سپاه را مشاهده نماییم:
کیفیت و کمیت سپاه ایران از این قرار است:
۱ـ آمار جنگاوران: آمار جنگاوران یک صد و بیست هزار [۸۶۳]مرد جنگی که به تازهترین اسلحههای متنوع مجهز میباشند،
[۸۵۸]ـ البدایه و النهایه، ج۷، ص۳۸ و الکامل، ج۲، ص۴۳۶. [۸۵۹]ـ همان [۸۶۰]ـ البدایه و النهایه، ج۷، ص۴۱ و الکامل، ج۲، ص۴۶۸. این پیشنهاد را از مغیره نقل میکند. [۸۶۱]ـ البدایه و النهایه، ج۷، ص۴۱ و الکامل، ج۲، ص۴۶۸. نقل شده که سپاه اسلام به سپاه ایران برای عبور از پل اجازه داد. [۸۶۲]ـ البدایه و النهایه، ج۷، ص۴۱ و الکامل، ج۲، ص۴۶۸. نقل شده که سپاه اسلام به سپاه ایران برای عبور از پل اجازه داد. [۸۶۳]ـ البدایه و النهایه، ابوالفداء، ج۷، ص۳۸ و الکامل، ج۲، ص۴۵۹.