جنگ سقاطیه (کسکر)
ابوعبید پس از پیروزی در نمارق به قرارگاه سپاه ایران حمله کرد. سپاه کسکر از نظر تحریکات احساسات ملت ایرانیان در اوج اهمیت قرار داشت زیرا فرمانده کل و فرماندهان جناح راست و چپ به ترتیب (نَرْسی، بِنْدَوَیه، تیرَوَیه) که هر سه خالوزاده کسری انوشیروان بودند [۷۶۵]و سپاه ایران با وجود مقاومت دلیرانه و نشان دادن شجاعت و شور و احساسات ملی بالاخره بعد از چند ساعت نبرد و کشتن جمعی، نرسی فرار کرد [۷۶۶]و سپاه شکست خورده هم به دنبال او هزیمت نمود و ابوعبید محل سقاطیه [۷۶۷]را مرکز ستاد عملیات جنگی قرار داد و ستونهای نظامی را تحت فرمان مثنی به همه اطراف فرستاد که در هر جا گروههایی از سپاه فراری ایران را ببینند آنها را به قتل برسانند تا تمام سواد العراق، بینالنهرین، در استیلای سپاه اسلام قرار گرفت و رؤسای قبایل و بزرگان قوم از هر سو برای انعقاد پیمان صلح ابوبکرسسپاه اسلام به سقاطیه میآمدند،
[۷۶۵]ـ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۴۳۶ و البدایه و النهایه، ج۷، ص ۲۷ و طبق هیمن دو مرجع کسکر ملک نرسی (عمهزاده کسری) بوده و بندویه و تیرویه یا بیرویه خالوزادههای کسری بودهاند. [۷۶۶]ـ طبری، ج۴، ص۱۵۹۶، و کامل، ج۲، ص۴۳۶. [۷۶۷]ـ البدایه و النهایه، ج۷، ص۲۷.