سیمای صادق فاروق اعظم عمر بن خطاب رضی الله عنه

فهرست کتاب

مقوقس زمینه صلح را آماده می‌کند

مقوقس زمینه صلح را آماده می‌کند

مقوقس پس از برگشتن به پادگان بابلیون طی چند جلسه بحث و سخنرانی، افسران جوان و ناآگاه سپاه روم را از نقاط ضعف سپاه روم و نقاط قدرت سپاه اسلام باخبر می‌نماید [۱۴۵۶]، و در اثنای توضیحات خود می‌گوید: «سپاه اسلام همان سپاهی است که در بین‌النهرین ارتش مقتدر شاهنشاهی ایران را تار و مار کرده، و ارتش نیرومند روم را در شام و فلسطین به خاک و خون کشانیده و اینک برق‌آسا در دو قاره آسیا و آفریقا همزمان پیش می‌رود و جنگیدن با چنین سپاهی جز انتحار یا اسارت هیچ اثر دیگری ندارد» و در نتیجه عموم فرماندهان و افسران پادگان برای صلح آماده می‌شوند، و مقوقس بار دیگر به عمرو عاص پیام می‌فرستد که هیئتی را جهت تعیین مواد صلح‌نامه به نزد او اعزام دارد، اما این بار افسران جوان سپاه اسلام فریاد برمی‌آورند که به صلح راضی نیستیم [۱۴۵۷]، اما یک فریاد رعب‌آور عمرو عاص در حالی که این جمله از فرمان امیرالمؤمنینسرا: «هرگاه به صلح و پرداخت جزیه موافقت کردند، فوراً با آن‌ها موافقت کنید [۱۴۵۸]» به یاد آن‌ها می‌آورد همه را خاموش و تمام سر و صداها را می‌خواباند، و هیئت نمایندگی همراه دستورات لازم به پادگان بابلیون اعزام و با مقوقس و شخصیت‌های بلندپایه نظامی، صلح‌نامه زیر را تنظیم و امضا می‌کنند [۱۴۵۹]:

ماد اول: تمام مردمان قبطی که در مصر عُلْیا و سُفْلی سکونت دارند، هر یک سالانه دو دینار (دو مثقال طلا) به عنوان جزیه به سپاه اسلام پرداخت می‌نمایند. تبصره: ۱ـ عموم زنان و هم چنین پیرمردان و نیز افرادی که زیر پانزده سال هستند از پرداخت جزیه معاف می‌باشند.

ماده دوم: تمام دارایی و املاک مردم مصر و هم چنین تمام کلیساها و صلیب‌ها کما فی ‌السابق در اختیار آن‌ها باقی می‌ماند، و مراسم مذهبی آن‌ها و هم چنین تجارت آن‌ها با خارج کاملاً آزاد و مورد هیچ مزاحمتی نخواهند [۱۴۶۰]بود، تبصره: ۲ـ سپاهیان اسلام در حرکت و انتقالات خویش در همه مناطق آزاد می‌باشند و یک نفر یا چند نفر سپاهی تا سه روز می‌تواند در محلی بماند و از آن‌ها برحسب عرف پذیرایی به عمل می‌آید [۱۴۶۱].

ماده سوم: این صلح‌نامه تنها هنگامی شکل قانونی به خود می‌گیرد و مواد آن واجب‌الاجرا می‌شود، که هرقل، امپراتوری روم، از محتوای آن آگاه و با تمام آن موافقت کند [۱۴۶۲]، و مقوقس موظف است در اسرع وقت این صلح‌نامه را به نظر امپراتوری برساند، و تا اطلاع از نظر امپراتوری دو سپاه در محل خویش ثابت و آتش‌بس را رعایت می‌نمایند [۱۴۶۳]».

مقوقس بلادرنگ به اسکندریه رفته و یک برگ از این صلح‌نامه را همراه یادداشتی از طرف خود مبنی بر ضرورت قبول صلح به دربار هرقل در قسطنطنیه می‌فرستد و امپراتور از دین این صلح‌نامه همراه با چنین یادداشتی در تعجب و قهر و عصبانیت فرو می‌رود و بلادرنگ مقوقس را از اسکندریه به دربار احضار می‌نماید و علت این صلح ذلت‌بار را از او می‌پرسد. [۱۴۶۴]و وقتی مقوقس می‌گوید: «جنگیدن با این عناصر شوریده عرب موجب سقوط پادگان بابلیون و تسخیر مصر عُلیا و سُفلی و سپس حمله به اسکندریه [۱۴۶۵]و ...» در این اثنا هرقل هراسناک گشته و در حالی که شراره خشم از چشمانش می‌ریزد و بغض گلویش را گرفته است حرف‌های مقوقس را قطع کرده و بر سر او فریاد می‌کشد که:

[۱۴۵۶]ـ همان. [۱۴۵۷]ـ الفاروق، ج۲، ص۱۶۸. توجه: در مسائل مربوط به جنگ‌های رهایی‌بخش سپاه اسلام در قاره آفریقا و مخصوصاً در مصر در بین مورخین اختلافاتی هست ولی نه به صورت تضاد بلکه اکثراً به صورت اجمال و تفصیل و جای تعجب است که مورخین شرقی در نهایت اجمال و اختصار از کنار این مسائل گذشته‌اند مثلاً طبری و ابن اثیر و ابوالفداء هر یک برای شرح این مسائل مربوط به مصر سه صفحه یا چهار صفحه نوشته‌اند آن‌ هم کم‌ارتباط به مسائل اساسی و تنها مورخ معروف (عبدالحکیم) و سید احمد دحلانی از مورخین قدیم برخی مسائل را نوشته‌اند و تحقیقات و تفصیلات این نوشته ما درباره مصر اکثراً از (الکساندر مازاس) و (بتلر) حیاة عمر و الفاروق عمرساخذ گردیده که آن‌ها نیز از مورخین غربی (رومی) گرفته‌اند. [۱۴۵۸]ـ همان. [۱۴۵۹]ـ همان. [۱۴۶۰]ـ الفاروق عمر، هیکل، ج۲، ص۱۶۸ و حیاة عمر، ص۳۲۸ و زندگانی عمر، الکساندر مازاس، ص۸۳ و معجم البلدان یاقوت حموی (کلمه فسطاط) این مرجع نوشته آمار قبطیان که هر یک می‌بایستی دو دینار بدهند شش هزار هزار (شش میلیون) و آمار سپاه اسلام پانزده هزار نفر بوده‌اند. [۱۴۶۱]ـ همان. [۱۴۶۲]ـ همان. [۱۴۶۳]ـ همان. [۱۴۶۴]ـ الفاروق، ج۲، ص۱۶۹ و حیاة عمر، ص۳۲۹ و زندگانی عمر، الکساندر مازاس، ص۸۳ و ۸۴ و الفتوحات الاسلامیه، ص۷۶ در این مرجع گفته شده که مقوقس به دربار روم نرفته و بدون موافقت هرقل این صلح را تنفیذ کرده ولی این روایت با واقعیات تاریخ روم تطبیق نمی‌کند. [۱۴۶۵]ـ همان.