سیمای صادق فاروق اعظم عمر بن خطاب رضی الله عنه

فهرست کتاب

عبادت‌های مالی فاروقس

عبادت‌های مالی فاروقس

فاروقسدر راه دینداری و پرهیزگاری عبادت‌های بدنی را کافی نمی‌دانست و بلکه عبادت‌های مالی و بخشش در راه خدا را، بالاتر از حد واجبات، از اساسی‌ترین شرط تقوی و زهد و دینداری می‌دانست و همواره می‌گفت: «لاتَنْظُرُوا [۳۰۵۹]الی طَنْطَنَهِ الرَجُلِ في صَلاتِهِ، وَ لكِنْ اُنظُرُوا اِلی حالِهِ عّنْدَ الدِّرْهَمِ وَالدّینار= یعنی برای تشخیص قدرت ایمان یک نفر زمزمه دعاهای او را به هنگام نماز معیار قرار ندهید و بلکه به هنگام مطرح شدن درهم و دینار و پول و مال او را آزمایش کنید» و فاروقساین معیار را از آیه‌های قرآن یاد گرفته بود: «یجاهِدُونَ في سَبیلِ اللهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ ...»و طبق همین معیار فاروقسبه اوج دینداری و پارسایی و خداپرستی رسیده بود، زیرا به هنگام تصرف خزاین ایران و روم و مطرح شدن میلیاردها درهم و دینار و به هنگام حکومت بر دو قاره آسیا و آفریقا نه تنها خود را نباخت و به زراندوزی تمایل پیدا نکرد، بلکه از همان سهمیه‌ای که به اندازه یک نفر از اصحاب بدر به او می‌رسید نیز آن قدر به فقرا و مستمندان احسان می‌کرد، که برای خودش جز هزینه زندگی بسیار ساده و قانعانه باقی نمی‌گذاشت و فاروقسدر زمان پیامبر جدر میان اصحاب هم از طبقه متوسط به شمار می‌آمد و ثروت چندانی نداشت با این حال نخستین شهید اولین غزوه اسلام (غزوه بدر) مِهْجَع و غلامی بود که عمرسدر راه خدا [۳۰۶۰]او را آزاد کرده بود و نخستین وقف در جهان اسلام به وسیله فاروقستحقق [۳۰۶۱]یافت و به پیامبر جعرض کرد: «با ارزش‌ترین اموال من قطعه زمینی است که از زمین‌های خیبر به عنوان سهمیه به من رسیده است و می‌خواهم به بهترین صورتی آن را در راه خدا صدقه بدهم» پیامبر جفرمود: اصلش را از هر گونه تصرفی ممنوع کنید و منافعش را بر فقرا و مستمندان و مسافران و مجاهدین اسلام وقف نمایید و بدین وسیله فاروقسدر زمان پیامبر جاولین سنگ‌بنای وقف اسلامی را نهاد [۳۰۶۲]و بعد از فاروقسمتولی این زمین موقوفه حفصه ام‌المؤمنین و بعد از او بزرگان خانواده فاروقسمتولی این [۳۰۶۳]زمین شدند.

فاروقسدر دوران خلافت با این که تنها به اندازه یک نفر از اصحاب بدر سهمیه و حقوق سالیانه داشت و به زحمت هزینه زندگی ساده او را تأمین می‌کرد با این حال گاهی از این سهمیه خود به فقرا و مستمندان کمک می‌کرد، در اواخر ماه‌های قحطی که نه ماه بود [۳۰۶۴]روغن نخورده بود و غلامش ظرفی از روغن را برای او خریده بود فاروقسآن را نخورد [۳۰۶۵]و گفت: آن را به فقرا بدهید [۳۰۶۶]بهتر است و روزی میل شدیدی به خوردن گوشت داشت و پس از آن که گوشت [۳۰۶۷]را برای او خریدند دستور داد آن را به فقرا بدهند و گاهی دو پیراهن داشت هر دو تمیز و پاکیزه و یکی کهنه و دیگری تازه، پیراهن تازه را به یکی از فقرا می‌داد و خود همان پیراهن کهنه و تمیز را می‌پوشید (ابن الجوزی، ص۱۳۳).

فاروقسیک غلام غیرمسلمانی داشت و روزی به او گفت: «دادن کارهای مسلمانان به افراد غیرمسلمان خیانت است و اگر تو مسلمان شوی کاری از کارهای مسلمانان را به تو واگذار می‌کنم» آن غلام که برده هم بود و اگر مسلمان می‌شد آزاد هم می‌گردید، مسلمان نشد و فاروقسبر مسلمان شدن او اصرار نکرد و به او گفت: «لا اِكراهَ في الدّینِ»اما وقتی ضربت خورد و احساس کرد اجلش فرا رسیده است فوراً آن غلام را آزاد کرد [۳۰۶۸]و به او گفت: آزاد هستی هر کجا می‌روی. فاروقسدر مرض وفاتش وصیت کرد یک چهارم دارایی او را به فقرا و مستمندان [۳۰۶۹]بدهند.

فاروقسدر مراسم تمام حج و عمره‌هایی که پیامبر جدر آن‌ها شرکت داشت او هم شرکت نمود و گاهی هم از پیامبر جاجازه می‌خواست که تنها به مکه برود و مراسم عمره را انجام دهد [۳۰۷۰]و شیرین‌ترین خاطرات تمام زندگی خود را چنین بازگو می‌نماید: «از رسول‌الله جاجازه خواستم که به عمره بروم پیامبر جفرمود: «یا اَخي لا تَنْسَنا مِنْ دُعائِكَ [۳۰۷۱]= ای برادرم از دعای خیر خود ما را فراموش نکنید» و بارها به هنگام یادآوری این خاطره می‌گوید: «آن عطوفتی که پیامبر جنسبت به من ابراز فرمود و به من فرمود ای برادرم، اگر در مقابل آن هر چه خورشید بر او تابیده است به من می‌دادند باز قبول نمی‌کردم [۳۰۷۲]

فاروقسدر دوران خلافت خود، جز سال اول که عبدالرحمن [۳۰۷۳]را امیرالحاج آن سال قرار داد، تا روزی که وفات کرد هر سال در مراسم حج شرکت می‌کرد [۳۰۷۴]و هزینه سفر حج و عمره در هر سال جزو حقوق سالیانه فاروقساز بیت‌المال بود زیرا کل حقوق [۳۰۷۵]سالیانه او پنج هزار درهم و مقدار کافی گندم و روغن و سرکه (مانند یکایک اصحاب [۳۰۷۶]بدر) و دو دست لباس، یکی تابستانی و دیگری زمستانی و هزینه سفر حج و عمره [۳۰۷۷]در هر سال بود و شورای مؤمنین به این دلیل این هزینه را برای فاروقستقبل کرده بودند چون حضور امیرالمؤمنینسدر سمینار حج در منی به خاطر رسیدگی به امور عمومی مربوط به همه مسلمانان بود.

فاروقسهر سال مراسم حج و عمره را با شور و احساس و علاقه عجیبی انجام می‌داد و تمام دوره‌های طواف را با دعا و تضرع و زاری و گریه به پایان می‌رسانید [۳۰۷۸]، و سعی می‌کرد همه دعاهایی که پیامبر جدر هر نقطه‌ای و به هر مناسبتی خوانده است عین آن دعاها را به عین عبارت پیامبر جبخواند [۳۰۷۹]و حجرالاسود را به این خاطر می‌بوسید که پیامبر جآن را بوسیده [۳۰۸۰]بود، و در حال طواف کعبه (قبله محمد جو ابراهیم÷و احساس جلال و عظمت خدا، گویی قلبش آتش می‌گرفت و وجودش به کوه آتشفشانی مبدل گشته بود که زبانه‌های این آتش در شکل دعاهای گرم و آتشین و آمیخته با گریه و تضرع و زاری نهایت [۳۰۸۱]خوف و ترس او را از خدا و نهایت رعب و هراس او را از عذاب خدا نشان می‌دادند.

[۳۰۵۹]ـ در کتاب الفایق، ج ۱، ص ۳۳۱، به نقل اخبار عمر، ص ۲۸۴، با تفصیل بیشتر همین مطلب نقل گردیده است: «لا تَنْظُرُوا اِلي صَيامِ اَحَدٍ وَ لا اِلي صَلاتِهِ وَ لكِنْ اُِنْظُرُ مَنْ اِذا حَدَثَ صَدَقَ وَ اِذا اُؤْتُمِنَ اَدّي وَ اِذا اَشْقي وَرَعَ اَيْ اذا اَشْرَفَ عَلي مَعْصِيَةٍ اِمْتَنَعَ». [۳۰۶۰]ـ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۱۲۶. [۳۰۶۱]ـ ابن الجوزی، ص۱۴۴. [۳۰۶۲]ـ همان [۳۰۶۳]ـ همان [۳۰۶۴]ـ طبری، ج۵، ص۱۹۱۴ و کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۵۶ و اخبار عمر، ص۱۲۵. [۳۰۶۵]ـ همان [۳۰۶۶]ـ همان [۳۰۶۷]ـ در الریاض النضره، ج۲، ص۴۰، به نقل اخبار عمر، ص۳۰۵، مطلب به این شکل آمده است: «غلام عمرسسوار بر شتری شد و از راه دور گوشت ماهی را برای عمرسکه درخواست کرده بود آورد ولی عمرسوقتی دید در راه براوردن آرزوی او حیوانی خیلی خسته شده است و عرق می‌ریزد در حالی که به او نگاه می‌کرد گفت: به خدا نمی‌خورم. [۳۰۶۸]ـ ابن الجوزی، ص۱۴۴. [۳۰۶۹]ـ همان [۳۰۷۰]ـ عبقریات، عقاد، ص۵۹۹. [۳۰۷۱]ـ همان [۳۰۷۲]ـ عبقریات، عقاد، ص۵۹۹. [۳۰۷۳]ـ ابن الجوزی، ص۱۱۸. [۳۰۷۴]ـ همان [۳۰۷۵]ـ ابن سعد، ج۱، ص۱۹۷ و ابن عساکر به نقل اخبار عمر، ص۳۵۱. [۳۰۷۶]ـ همان [۳۰۷۷]ـ همان [۳۰۷۸]ـ ابن الجوزی، ص۱۴۶، به نقل اخبار عمر، ص۳۳۰ و الریاض النضره، ج۲، ص۱۹، به نقل اخبار عمر، ص۳۳۳. [۳۰۷۹]ـ همان [۳۰۸۰]ـ مسلم و بخاری و امام احمد و ریاض النضره به نقل اخبار عمر، ص۳۳۳. [۳۰۸۱]ـ ابن الجوزی، ص۱۴۶، به نقل اخبار عمر، ص۳۳۰.