حمله غافلگیرانه سپاه اسلام
و نگهبانان و دیدبانان که مدت زیادی است به بهترین وجهی انجام وظیفه کردهاند عموماً مرخصی گرفته و برای چند ساعت استراحت به آغوش خانواده خویش برمیگردند، اما ناگاه وضع شهر به هم میخورد و اوضاع به کلی دگرگون میشود! زیرا ابوعبیده به محض اطلاع از گشودن دروازهها و غفلت دیدبانان سپاه اسلام را از تمام دروازهها به داخل شهر کشانیده است [۹۴۵]، و نیروهای مسلح رومی که کاملاً غافلگیر شدهاند و شیهه اسبان جنگی و برق شمشیرها و طنین تکبیرها چشم و گوش آنها را باز کردهاند ناچار بدون هیچ گونه مقاومتی تقاضای صلح و پرداخت (جزیه) میکنند و بندر مهم لاذقیه با درخواست صلح و پرداخت جزیه، بدون خونریزی به زیر پرچم اسلام درمیآید و جان و مال و دارایی و معابد این شهر عموماً در امان و کلاً در اختیار اهل شهر باقی میمانند، و حتی مسلمانان برای انجام دادن فرایض اسلام در کنار کلیسای بزرگ شهر مسجدی برای خود میسازند [۹۴۶]و به هیچ وجه متعرض معابد و کلیساهای آنها نمیشوند.
ابوعبیده فرمانده کل سپاه اسلام مستقر در جبهه شمال، پس از آزاد کردن بندر لاذقیه و تأمین صلح و امنیت و استقرار بخشی از نیروهای خویش در شهر، به شهر حمص باز میگردد و خالد بن ولید را در رأس سپاه خویش به سوی قنسرین و به قصد آزاد کردن آن اعزام میدارد [۹۴۷].
[۹۴۵]ـ الکامل، ج۲، ص۴۹۲ و الفتوحات الاسلامیه، ص۵۲. [۹۴۶]ـ همان [۹۴۷]ـ البدایه و النهایه، ابوالفداء، ج۷، ص۵۲.