سیمای صادق فاروق اعظم عمر بن خطاب رضی الله عنه

فهرست کتاب

مانور نظامی عمرو بن عاص

مانور نظامی عمرو بن عاص

عمرو بن عاص پس از سقوط پادگان ام‌دنین برخلاف پیش‌بینی کارشناسان مسائل نظامی به پادگان‌های فیوم و بابلیون و غیره حمله نمی‌کند [۱۴۱۲]و بلکه سپاه خود را به وسیله کشتی‌هایی که در ساحل نیل لنگر انداخته‌اند، از نیل عبور داده، و سینه بیابان‌ها را به سوی (جیزه [۱۴۱۳]می‌شکافد [۱۴۱۴]، و تمام فرماندهان روم در پادگان‌ها، از نقشه‌های این سپاه در تعجب فرو رفته‌اند و یکی می‌گوید: حتماً به اسکندریه حمله می‌کند و دیگری می‌گوید، طبق موازین نظامی امکان ندارد در حالی که پادگان عظیم بابلیون در پشت سر او است به اسکندریه حمله کند و کسی نمی‌داند که این مغز متفکر سیاست جنگی، می‌خواهد با این مانور نظامی خبر سقوط پادگان‌های فرما، بلبیس، ام‌دنین و ضعف نیروهای دفاعی دولت روم را در تمام شهرها و روستاهای ساحل نیل منتشر نماید [۱۴۱۵]و در مدت این مانور، اگر نیروهای امدادی امیرالمؤمنینسهم به او برسد آن گاه با نیروی کافی به پادگان عظیم بابلیون حمله می‌کند، و اینک مانور صحرایی با کوبیدن پاسگاه‌ها و ایجاد رعب [۱۴۱۶]و هراس در دل سپاهیان رومی پایان یافته و در نزدیکی پادگان بابلیون، سپاهیان اسلام، در برابر چشمان وحشت‌زده سپاهیان رومی، در کشتی‌ها نشسته و به آن سوی نیل آمده [۱۴۱۷]و در راه ام‌دنین و در نزدیکی (عین‌شمس) در میان طنین‌های الله اکبر، نیروهای امدادی را در آغوش می‌گیرند [۱۴۱۸]، و وقتی عمرو بن عاص نامه امیرالمؤمنینسرا می‌خواند که نوشته است: «ای عمرو بن عاص اینک چهار هزار مرد جنگاور را به کمک تو فرستادم و در رأس هر هزار نفر از آن‌ها نیز مردی را فرستاده‌ام که به تنهایی کارآیی یک هزار تن را دارد و عبارتند از: زُبَیر بن عَوّام، مِقداد بن اسود، عُبادَة بن صامت، خارجه بن حُذاقَة،

[۱۴۱۲]ـ الفاروق، ج۲، ص۱۴۹ و حیاة عمر، شبلی، ص۳۱۹ و ذیل زندگانی عمر، الکساندر مازاس، ص۷۵، همین مرجع یک تجزیه و تحلیل نظامی جالبی از این مانور عمرو عاص می‌کند. [۱۴۱۳]ـ جیزه به کسی جیم در مغرب فسطاط واقع شده و مهمترین استان‌های مصر در آن واقع است، معجم البلدان یاقوت حموی. [۱۴۱۴]ـ الفاروق، ج۲، ص۱۴۹ و حیاة عمر، شبلی، ص۳۱۹ و ذیل زندگانی عمر، الکساندر مازاس، ص۷۵، همین مرجع یک تجزیه و تحلیل نظامی جالبی از این مانور عمرو عاص می‌کند. [۱۴۱۵]ـ همان [۱۴۱۶]ـ ذیل زندگانی عمر، الکساندر مازاس، ص۷۴ و الفاروق، ج۲، ص۱۴۹ و ۱۵۰ و حیاة عمر، ص۳۱۹. [۱۴۱۷]ـ همان [۱۴۱۸]ـ همان