نبوغ فاروق در ادراه شوراهای مرکزی
البته تشکیل شوراهای سه گانه مخصوصاً شوراهای مرکزی مشکلات حکومت عصر فاروق را از حیث تهیه قوانین و تطبیق آنها حل میکرد، ولی خود اداره کردن شوراهای مرکزی، و گذرانیدن مصوبات آنها، با توجه به اینکه اسلام تا عصر فاروق، در دایره محدود و ساده و بسیط عربستان پیاده شده بود و در زمان فاروق بر اثر گسترش سالام در قارههای عظیم آسیا و افریقا میبایستی در قلب امپراتوری ایران و تمام مستعمرات امپراتوری روم در دایرهای چنان وسیع و فراگیر و منظم و پیچیدهای ترسیم گردد، که بازشناسی آن تنها کار مغزهای بسیار روشنگر و واقعبین میباشد؛ کاری است بس مشکل، اما فاروق در پرتو نبوغ و بصیرتی که دارد، و به همکاری مغزهای بسیار روشنگر و حقبین مانند علی مرتضی و معاذ بن جبل و عبدالرحمنبن عوف و ابَّی بن کعب، و تایید چهرههای بسار محبوبی مانند عثمانذیالنورین و زیدبن ثابت بر این مشکل بزرگ پیروز میگردد و با رعایت نهایت آزادی فکر و آزادی بیان از حیث استنابط و تطبیق، قوانینی را از این دو شورای [۱۸۹۱]مرکزی میگذارند، که ابعاد گسترده دین جهانی اسلام را اعم از بعد اقتصادی و بعد مدیریت سیاسی، و بعد مدیریت سازماندهی اداری و بعد فرهنگی و بعد عدالت اجتماعی و غیره در برابر چشمان جهانیان ظاهر گرداند و اینک به قید اختصار یکایک ابعاد گسترده دین جهانی اسلام را در عصر فاروق شرح میدهیم.
[۱۸۹۱] برای نشان دادن ویژگیهای این دو شورای مرکزی و شوراهای ایالتی و ولایتی در صدر اسلام، ما نگرشی سریع و گذرا به متمدنترین و پیشرفتهترین امپراتوری همان عصر یعنی شاهنشاهی ایران خواهیم داشت. در دوره هخامنشیان حکومت مستبده و مطلقه بود و هیچ خبری از هیچ مجلس شورایی نبود و در دروه اشکانیان به دستور مهرداد شاه اشکانی دو مجلس تشکیل میگردید یکی به نام (مجلس شاهی) که افراد مهم خاندان سلطنتی و شاهزادگان بعد از بلوغ به عضویت آن درمیآمدند و دیگر به نام (مجلس بزرگان) که از اشراف و بزرگان و روحانیون قوم پارت تشکیل میگردید و از ترکیب این دو مجلس مجلسی به نام (مهستان) بوجود میآمد و قابل توجه این بود که با وجود اینکه شاه عضو هیچکدام از این مجالس نبود ولی حرف آخر فقط حرف او و نظر او بود! و مجالسی که از این نوع افراد تشکیل میگردید و حرف آخر همان حرف شاه بود، ناگفته پیدا است که در این مجالس چیزی جز توطئههای ستمگری و استثمار بیشتر مردمان محروم و رنجدیده ایران مطرح نگردیده است و شاهزادگان و افراد مهم خاندان سلطنتی و بقیه اشراف و روحانیون بزرگ پارتی با یکدیگر جلساتی را تشکیل دادهاند که از چه راههایی بیشتر مردم ایران را استثمار کنند؟و در دوره ساسانیان این مجالس هم برچیده گردید و به ظاهر هم خبری از مجالس شورایی باقی نماند و تا عصر فاروق و آزاد کردن ایران، حکومت مستبده مطلقه به همچنان بر گرده مردمان ایران باقی ماند و توضیح شوراهای مرکزی و شوراهای ایالتی و ولایتی صدر اسلام را در این کتاب همراه مدارک و مراجع مطالعه میفرمایید و اعضای این شوراها و رابطه امیرالمومنین را با آنها و مصوبات آنها را در جهت استقرار عدالت اجتماعی در جهان اسلام ملاحظه خواهید فرمود.