دعای فاروق درباره کسب اجازه ورود
در صدر اسلام غلامان و بچههای نابالغ بدون کسب اجازه، و خبر کردن صاحب خانه وارد منازل میشدند، و در گرمای عربستان و مواقع خواب و استراحت مردان، غالباً اوضاع نامطلوبی اتفاق میافتاد و از جمله روزی هنگام ظهر پیامبر جیکی از بچههای انصار را به دنبال فاروق فرستاد [۳۹۱]، و آن بچه که بدون کسب اجازه وارد شده بود فاروق را در حال استراحت و خواب دید که برخی از اندام او لخت بود، فاروق از این اتفاق، و نظایر آن که خیلی مشاهده شده بود، بشدت ناراحت گشته و دستهای خود را بالا برده و با تضرع و دعا از خدا میخواهد که با نزول وحی بر پیامبر به این بینظمی خاتمه دهد [۳۹۲]وطولی نمیکشد که این بر پیامبر جنازل میگردد: [۳۹۳]
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لِيَسۡتَٔۡذِنكُمُ ٱلَّذِينَ مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡ وَٱلَّذِينَ لَمۡ يَبۡلُغُواْ ٱلۡحُلُمَ مِنكُمۡ ثَلَٰثَ مَرَّٰتٖۚ مِّن قَبۡلِ صَلَوٰةِ ٱلۡفَجۡرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ ٱلظَّهِيرَةِ وَمِنۢ بَعۡدِ صَلَوٰةِ ٱلۡعِشَآءِۚ﴾[النور: ۵۸]. یعنی ای کسانیکه ایمان آوردهاید! کسب اجازه از شما بکنند، خدمتکاران و از خودتان هم آنهایی که نابالغ هستند، سه مرتبه، قبل از نماز صبح و هنگامیکه لباس خود را بموقع ظهر در میآورید، و بعد از نماز عشاء ... .
[۳۹۱] الریاضالنضره، ج۱، ص۲۰۶ و اخبارعمر، ص۴۱۴. [۳۹۲] الریاضالنضره، ج۱، ص۲۰۶ و اخبارعمر، ص۴۱۴. [۳۹۳] همان