فاروقسروی بر خاک به حضور خدا میشتابد
عبدالله در حالی این وصیتها را گوش میکرد که سر فاروقسبر ران او بود و مشاهده کرد بعد از این وصیتها فاروقسکلمه شهادتین را تکرار مینماید [۳۳۶۶]و به عبدالله گفت: رویم را بر خاک بگذارید [۳۳۶۷]عبدالله گفت: «ران من و خاک چه فرقی دارد [۳۳۶۸]» فاروقسگفت: «مادرت مباد رویم را بر خاک بگذار تا خدا بر من [۳۳۶۹]رحم کند» و عبدالله رویش را بر خاک نهاد، و در همین حال بعد از تکرار شهادتین گفت: «وای بر من اگر خدا مرا نبخشد [۳۳۷۰]» و چشمانش را بر هم نهاد و به حضور خدا شتافت و به جهان جاودانه پیوست [۳۳۷۱]، و این صحابی بزرگ پیامبر جدر حالی روی بر خاک به حضور خدا شتافت که به خاطر خدا پوزه کسراها و قیصرها و قدرتمندان جهان را به خاک مذلت مالیده بود، و در حالی روی بر زمین به حضور خدا شتافت که روی زمین را به انوار آیات کلام خدا روشن کرده بود و زمین را پر از عدل و داد دین خدا کرده بود و در دو قاره عظیم جهان پرچم دین خدا را به اهتزاز درآورده بود، چه قدر پرمعنی و الهامبخش و باشکوه است روی چنین بنده خدا را بر زمین خدا و در لحظه شتافتن به حضور خدا!! رحمت خدا و درود مؤمنان و فرشتگان خدا بر تو باد ای بزرگ صحابی پیامبر جکه با مسلمان شدن خود اسلام را قدرت و عزت بخشیدی و با امارت خود دین اسلام را در دو قاره گسترش دادی و بر اثر پیاده کردن قوانین اسلام در آسیا و آفریقا جهان را پر از عدل و داد اسلامی نمودی.
فاروقسبعد از آن که با آخرین درجه ترفیع شهادت وفات کرد طبق وصیت خویش مانند افراد عادی غسل و کفن گردید و برای برگزاری نماز بر او به مسجد پیامبر ج [۳۳۷۲]حمل و در بین منبر و مرقد پیامبر جگذاشته شد و صُهَیب [۳۳۷۳]صحابی غریب و کمبضاعت، که در دوره فترت و انتقال قدرت، جانشین موقت آنها بود، با چهار تکبیر نماز جنازه [۳۳۷۴]را بر او خواند، آن گاه جنازه فاروقسبر دوش اصحاب [۳۳۷۵]به سوی خانه ام المؤمنین عایشهلحمل گردید [۳۳۷۶]و بر در خانه ام المؤمنینلتوقف کردند [۳۳۷۷]و عبدالله بن عمر تنها وارد خانه شد و به ام المؤمنینلعرض کرد، عمر بن الخطابساز تو اجازه [۳۳۷۸]میخواهد، که در اتاق تو و در کنار دو یارش به خاک سپرده شود
[۳۳۶۶]ـ الکامل، ج۳، ص۵۲. [۳۳۶۷]ـ اخبار عمر، ص۲۵۹، به نقل از ابن سعد، ج۱، ص۲۶۲ و ابن الجوزی، ص۱۹۹ و الحلیه، ج۱، ص۵۲. [۳۳۶۸]ـ همان [۳۳۶۹]ـ همان [۳۳۷۰]ـ همان [۳۳۷۱]ـ همان [۳۳۷۲]ـ اشتراکیه عمر، محمود شبلی، ج۱، ص۱۶۸ و اخبار عمر، ص۴۵۶، به نقل از ابن سعد، ج۱، ص۲۶۷. [۳۳۷۳]ـ همان [۳۳۷۴]ـ همان [۳۳۷۵]ـ صحیح بخاری در ارشاد ساری، ج۶، ص۱۱۴. [۳۳۷۶]ـ همان [۳۳۷۷]ـ صحیح بخاری در ارشاد ساری، ج۶، ص۱۱۴ و اشتراکیه عمر، محمود شبلی، ج۱، ص۱۶۸ و اخبار عمر، ص۴۴۹، به نقل از ابن سعد، ج۱، ص۲۴۴ و الریاض النضره، ج۲، ص۶۹. [۳۳۷۸]ـ همان