عبادتها و شدت تمسک فاروقسبه سنت رسولالله ج
یکی از خصیصههای بارز فاروقساین بود که به سنت و به گفتار و رفتار و کردار و تأییدات او سخت پایبند بود، و چه در زمان پیامبر جو چه در عصر ابوبکرسو چه در عصر خود همه تلاش و کوشش او منحصر در این بود که خودش و دیگران گفتار و کردار و رفتار پیامبر جرا سرمشق خود قرار دهند و به هیچ وجه از سنت پیامبر جتجاوز نکنند و هرگاه میدید کسی از سنت و روش پیامبر جتجاوز کرده به شدت بر او فریاد میکشید و گاهی او را توبیخ و مجازات میکرد و اینک برای مثال چند نمونهای یادآور میشویم:
۱ـ فاروقسهشام بن حکیم [۲۸۳۹]را دید که آیههایی از سوره فرقان را به شیوهای تلاوت میکند که با آن شیوهای که او از پیامبر جشنیده است تفاوت دارد و با یک حالتی از قهر و عصبانیت بازوی او را گرفت و به خدمت پیامبر جآورد [۲۸۴۰]و تنها هنگامی از او دست برداشت که پیامبر جفرمود: شیوه تلاوت هر دوی شما صحیح است زیرا قرآن با هفت شیوه تلاوت نازل گردیده [۲۸۴۱]است.
۲ـ جابر بن عبدالله میگوید [۲۸۴۲]: قبایی از پارچه دیبا و قیمتی را به عنوان هدیه برای پیامبر جآوردند، پیامبر جبعد از پوشیدن فوراً آن را بیرون آورد و فرمود: جبرئیل مرا از پوشیدن این قبا منع کرده [۲۸۴۳]و برای فاروقسفرستاد. فاروقسپس از اطلاع از جریان با حالتی از گریه و تأثر در حالی که قبا را در دست داشت به خدمت پیامبر جآمد و عرض کرد: قبایی را که تو پوشیدن آن را پسند نکردهای چرا برای من فرستادهای و چه طور من آن را بپوشم [۲۸۴۴]؟ پیامبر جفرمود: این قبا را برای تو فرستادم که آن را بفروشی نه این که آن را بپوشی، فاروقسآرام شد و قبا را به هزار درهم (معادل صد مثقال طلا) [۲۸۴۵]فروخت.
۳ـ فاروقسدر زمان جاهلیت و در اوایل اسلام عادت کرده بود که به پدرش قسم یاد میکرد و میگفت [۲۸۴۶]: (بِاَبی) روزی پیامبر جاین قسم را از او شنید و او را از این نوع قسم منع کرد [۲۸۴۷]و از این تاریخ به بعد هرگز فاروقسنگفت: (بابی) و حتی اگر قصهای از گذشته خود را هم بازگو میکرد وقتی به این نقطه میرسید در بازگو کردن قصه فوراً این کلمه را تغییر میداد [۲۸۴۸]و از فرمان پیامبر جاطاعت میکرد.
۴ـ فاروقسسعی میکرد در حال طواف [۲۸۴۹]و برای تلبیه، بدون تفاوت همان عبارات و کلماتی را تکرار نماید که پیامبر جآنها را بر زبان میآورد و در ترتیب و کمیت آنها تغییری را به وجود نمیآورد [۲۸۵۰]، و هم چنین فاروقسدر حال بوسیدن [۲۸۵۱]حجرالاسود خطاب به او گفت: «ای سنگ بیجان! من یقین دارم که تو نمیتوانی زیانی یا سودی به کسی برسانی [۲۸۵۲]و اگر پیامبر خدا جرا نمیدیدم که تو را میبوسید، هرگز تو را نمیبوسیدم [۲۸۵۳]».
۵ـ اسلم میگوید: فاروقسدر رابطه با کیفیت طواف روزی گفت: «این حرکت مخصوص (هَرْوَله) و هم چنین لخت کردن شانهها برای [۲۸۵۴]چیست؟ در حالی که خدا قدرت و تسلط کامل را به دین اسلام بخشیده و کفر و اهل کفر را به کلی طرد نموده است اما با این حال ما هرگز این عمل را ترک نخواهیم کرد چون در زمان پیامبر جما چنین میکردیم [۲۸۵۵]و روش پیامبر جباید پایدار بماند.
۶ـ در عصر فاروقسعمران بن حُصین از شهر بصره در احرام [۲۸۵۶]رفت و به نزد فاروقسآمد فاروقسبر او فریاد کشید و او را توبیخ کرد و به او گفت: «میدانی بعدها مردم چه میگویند؟ مردی از اصحاب محمد جاز شهری از شهرها به حالت احرام رفت [۲۸۵۷]!
۷ـ فاروقسبه ابن السعدی [۲۸۵۸]گفت: دارایی خود را بیان کنید. ابن السعدی گفت: دارایی من دو اسب و دو برده و دو قاطر که سوار بر آنها به جهاد میروم و قطعه زمینی که زندگی خود را از آن تأمین میکنم. فاروقسهزار [۲۸۵۹]دینار به او داد و به او گفت: این مبلغ را هزینه زندگی کن، ابن السعدی گفت: من نیازی به این پول ندارم و امیرالمؤمنینسشاید کسانی را پیدا کند که از من بیشتر به این پول نیاز داشته باشند. فاروقسگفت: خیر، بگیرید زیرا برای من اتفاق افتاد که پیامبر جبه من پولی داد [۲۸۶۰]و من همین جواب تو را به او عرض کردم و فرمود: ای عمر بگیرید و هرگاه یکی روزی به تو رسید و تو منتظر آن نبودی و او را درخواست نکرده بودی آن را بگیر و اگر هم خودت به آن نیاز نداشتی به دست خود به دیگران [۲۸۶۱]ببخشید.
۸ـ در عصر فاروق س، برخی به زیر درخت رضوان (که پیامبر جدر زیر آن بیعت رضوان را انجام داده بود و نام آن نیز در قرآن آمده بود) جمع شده و نماز میخواندند [۲۸۶۲]و با خدا راز و نیاز میکردند، فاروقسبه دلیل این که پیامبر جچنین کاری نکرده و در عصر او کسی این کار را نکرده است آنها را تهدید کرد [۲۸۶۳]و برای این که مردم را به کلی از این عمل بازدارد شبانگاه جمعی را فرستاد که آن درخت را از ریشه کندند [۲۸۶۴]و مشابه گودال جای درخت، دهها گودال دیگر را در پهنه این دشت کندند تا مردم جای اصلی این درخت را هم نشناسند.
فاروقسدر جهت پیروی از سنت پیامبر جتنها به عملکرد خویش اکتفا نکرد بلکه طی بخشنامههایی که در جهان اسلام انتشار داد پیروی از سنت پیامبر جرا یک امر الزامی اعلام نمود و در یکی از این بخشنامهها چنین گفته بود: «آگاه باشید [۲۸۶۵]، کسانی که در حفظ احادیث پیامبر جاهمال و تنبلی کنند و توجه به سنت پیامبر جنمیکنند و به صوابدید خویش فتواهایی میدهند، دشمنان سنت پیامبر جبه شمار میآیند و خود را گمراه و دیگران را نیز گمراه میکنند، آگاه باشید ما همیشه به جای ابتدا اقتدا و به جای ابتداع اتباع [۲۸۶۶]خوهیم کرد و در مقابل سنت رسولالله جرأی و نظر شخصی را کنار میگذاریم [۲۸۶۷]»
[۲۸۳۹]ـ صحیح بخاری، ج۶، ص۱۰۰ و ابن الجوزی، ص۱۰۶، به نقل اخبار عمر، ص۳۳۴. [۲۸۴۰]ـ صحیح بخاری، ج۶، ص۱۰۰ و ابن الجوزی، ص۱۰۶، به نقل اخبار عمر، ص۳۳۴. [۲۸۴۱]ـ همان [۲۸۴۲]ـ الریاض النضره، ج۲، ص۴۴، به نقل از مسلم و به نقل اخبار عمر، ص۳۳۸. [۲۸۴۳]ـ همان [۲۸۴۴]ـ همان [۲۸۴۵]ـ همان [۲۸۴۶]ـ الفایق، ج۱، ص۸، به نقل از صحیحین و به نقل اخبار عمر، ص۳۳۸. [۲۸۴۷]ـ الفایق، ج۱، ص۸، به نقل از صحیحین و به نقل اخبار عمر، ص۳۳۸. [۲۸۴۸]ـ همان [۲۸۴۹]ـ الریاض النضره، ج۲، ص۹، و نسایی، ج۲، ص۱۸، به نقل اخبار عمر، ص۳۳۳. [۲۸۵۰]ـ همان [۲۸۵۱]ـ مسلم و بخاری و امام احمد و ریاض النضره، ج۲، ص۱۹، به نقل اخبار عمر، ص۳۳۳. [۲۸۵۲]ـ همان [۲۸۵۳]ـ همان [۲۸۵۴]ـ ابن الجوزی، ص۱۰۸، به نقل اخبار عمر، ص۳۳۵. [۲۸۵۵]ـ ابن الجوزی، ص۱۰۸، به نقل اخبار عمر، ص۳۳۵. [۲۸۵۶]ـ همان [۲۸۵۷]ـ همان [۲۸۵۸]ـ الریاض النضره، ج۲، ص۲۱، به نقل اخبار عمر، ص۳۳۹. [۲۸۵۹]ـ همان [۲۸۶۰]ـ همان [۲۸۶۱]ـ همان [۲۸۶۲]ـ شرح ابن ابی الحدید، ج۱، ص۵۹ و البدع لابن وضاح به نقل اخبار عرم، ص۳۳۴. [۲۸۶۳]ـ همان [۲۸۶۴]ـ همان [۲۸۶۵]ـ ابن الجوزی، ص۸۷. [۲۸۶۶]ـ همان [۲۸۶۷]ـ همان