سیمای صادق فاروق اعظم عمر بن خطاب رضی الله عنه

فهرست کتاب

۲ـ توصیه‌ها در مورد امارت و مدیریت‌ها

۲ـ توصیه‌ها در مورد امارت و مدیریت‌ها

مَنْ سَرَّهُ بُحْبَوحَةُ الْجَنَّةِ فَلْیلْزَمِ الجَماعَةَ. [۳۴۶۵]

۱۱ـ کسی که آرزو می‌کند که به وسط بهشت می‌رود باید در میان توده‌های مردم باشد، و از مردم خود را جدا نکند.

**

مَتی اسْتَعْبَدْتُمُ النّاسَ وَ قَدْ وَلَدَتْهُمْ اُمَّهاتُهُمْ اَحْراراً. [۳۴۶۶]

۱۲ـ از چه زمانی مردم را عبد و بنده‌های خود ساخته‌اید؟ در صورتی که مادران، آن‌ها را آزاد به دنیا آورده‌اند!

**

اَیما والٍ ظَلَمَ اَحَداً ظلامَةً فَرُفِعَتْ اِلی فَلَمْ اُغَیرْها، فَاَنا ظَلَمْتُهُ. [۳۴۶۷]

۱۳ـ هر استاندار و فرمانداری بر کسی ستم روا داشت و آن کس پیش من از آن‌ها شکایت کرد و من آن‌ها را عزل نکردم ستمگر منم.

**

اُریدُ لِلْأمارة رَجُلاً اِذا كانَ في القَوْمِ وَ لَیسَ اَمیرَهُمْ كَاَنَّهُ اَمیرُهُمْ وَ اِذا كانَ اَمیرَهُمْ كانَ كَاَنَّهُ َرَجُلٌ مِنْهُمْ. [۳۴۶۸]

۱۴ـ من کسی را برای فرمانروایی می‌پسندم که اگر در میان مردم بود و فرمانروا نبود، مانند فرمانروای آنان احساس مسئولیت کند و اگر فرمانروا بود، از حیث برابری و تواضع هم چون فردی از آن‌ها باشد.

**

یا مُغَیرَةٌ لِیأمَنْكَ الاَبْرارُ، وَ لِیخَفْكَ الفُجّارُ. [۳۴۶۹]

۱۵ـ این مغیره (یکی از استانداران) طوری رفتار کنید که نیکوکاران از تو امین و بدکاران از تو هراسناک باشند.

**

مَنْ وَلّی اَمْرَ المُؤْمِنینَ فَلا یخافُ لَوْمَةَ لایمٍ. [۳۴۷۰]

۱۶ـ کسی که انجام دادن کار مسلمانان را به عهده بگیرد، از سرزنش سرزنش‌کنندگان باکی نخواهد داشت.

**

اَخیفُوا الهَوامَ قَبْلَ اَنْ تُخیفَكُمْ. [۳۴۷۱]

۱۷ـ بر کارهای مهم و رعب‌آور مسلط شوید و آن‌ها را بترسانید قبل از آن که آن‌ها تو را بترسانند.

**

لا یقیمُ اَمْرَ الله اِلاّ رَجُلٌ لا یضالِعُ وَ لا یصانِعُ وَ لا یتَّبِعُ الهَوی. [۳۴۷۲]

۱۸ـ فرمان خدا را به درستی اجرا نمی‌کند مگر مردی که موضع‌گیری و سازشکاری و خودخواهی نداشته باشد.

**

لا یصلح لهذا لأمر الا اللین، من غیر ضعف و القوی من غیر عنف. [۳۴۷۳]

۱۹ـ شایسته فرمانروایی نیست مگر کسی که نرمخو باشد اما نه به علت ضعف، و قدرتمند باشد اما نه اهل خشونت و سخت‌گیری.

**

اَلی اللهِ اَشْكُو ضَعْفَ الاَمینِ وَ خِیانَةَ القَوِی. [۳۴۷۴]

۲۰ـ شکوای این (معضل اداری) را پیش خدا می‌برم که افراد امین از حیث کار و فعالیت ناتوان، و افراد فعال خائن باشند.

**

اَبَتِ الدَّنا نیرُ اِلاّ اَنْ تَبْرُزَ اَعْناقُها. [۳۴۷۵]

۲۱ـ دینارها نمی‌توانند گردن‌های خود را نشان ندهند و بالاخره ثروت‌های نامشروع فرمانروایان ظاهر می‌گردد.

**

عُلی كُلِّ خائِنٍ اَمینانِ: اَلْماءُ وَ الطّینُ. [۳۴۷۶]

۲۲ـ دو مأمور امین بر هر فرد خائنی گماشته شده است: آب و گِل (ساختمان‌های مجلل اسرار خیانت کارمندان را فاش می‌کنند).

**

ما وُلِّی اَحَدٌ اِلاّ حامَ عَلی قَرابَتِهِ فَرُعِی في غَیبَتِهِ. [۳۴۷۷]

۲۳ـ غرور فرمانروایی نباید رابطه خویشاوندی و عطوفت را قطع نماید، تا در غیاب او حق خویشاوندی او را نیز رعایت کند.

**

مَنْ اسْتَعْمَلَ رَجُلاً لِمَوَدَّةِ اَوْ قَرابَةٍ لا یحْمِلُهُ عَلی اِسْتِعْمالِهِ اِلاّ ذلِكَ، فَقَدْ خانَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ الُمؤمِنینَ، وَ مَنْ اسْتَعْمَلَ رَجُلاً فاجِراً وَ هُوَ یعْلَمُ فاجِرٌ فَهُوَ مِثْلُهُ. [۳۴۷۸]

۲۴ـ هر امیری، فردی را فقط به علت دوستی یا خویشاوندی بر پست و مقامی نصب کند، به خدا و پیامبر جو مؤمنین خیانت ورزیده است و هر امیری فرد ناپاک و خائنی را، با علم و اطلاع بر ناپاکی او، بر پست و مقامی بگمارد، آن امیر مثل آن فرد ناپاک و خائن است.

**

لَیسَ العاقِلُ الَّذی یعْرِفُ الشَّرَّ، وَ لكِنَّهُ الَّذی یعْرِفُ خَیر الشَّرَینَ، مَن لَمْ یعْرِفْ الشَّرَّ یقَعْ فیهِ. [۳۴۷۹]

۲۵ـ عاقل آن نیست که شر را از خیر تو تمیز دهد، بلکه عاقل آن است که در بین دو شر بهترین آن‌ها را برگزیند، و کسی که از شر آگاه نباشد، در آن می‌افتد.

**

مَنْ لَمْ ینْفَعْهُ ظَنُّهُ لَمْ ینْفَعْهُ عَینُهُ. [۳۴۸۰]

۲۶ـ کسی که درک و فراستش (در تشخیص فسادها) به فریادش نرسد، مشاهدات او چندان فایده نخواهد داشت.

**

لَسْتُ بِخِبٍّ وَ لا الخِبُّ یخْدَعُنی. [۳۴۸۱]

۲۷ـ من فریبکار نیستم، و فریبکار نیز مرا فریب نمی‌دهد.

**

اَشْقی الوُلاةِ مَنْ شَقِیتْ بِهِ رَعِیتُهُ. [۳۴۸۲]

۲۸ـ بدبخت‌ترین فرمانروایان کسی است که زیردستانش به وسیله او بدبخت و سیه‌روز شوند.

**

قال رَجُلٌ: اِتَّقِ اللهَ یا عُمَرُ! (وَ اَكْثَرَ عَلَیهِ) فَقالَ لَهُ قائِلٌ اُسْكُتْ فَقَدْ اَكْثَرْتَ عَلی اَمیرالمُؤْمِنینَ فَقالَ لَهُ عُمَرُ دَعَهُ لا خَیرَ فیهِمْ اِنْ لَمْ یقُولُوها وَ لا خَیرَ فینا اِنْ لَمْ نَقْبَلْ. [۳۴۸۳]

۲۹ـ مردی گفت: ای عمر از خدا بترسید! (و چند مرتبه تکرار کرد). دیگری به آن مرد گفت خاموش باشید تو چند مرتبه این حرف را زدی! عمر گفت: بگذار حرف خود را بزند، زیرا اگر این حرف‌ها را نزنند هیچ خیری در آن‌ها نیست و ما نیز اگر این حرف‌ها را قبول نکنیم خیری در ما نیست.

**

[۳۴۶۵]ـ العقد الفرید، ص۷۰، به نقل اخبار عمر، ص۲۹۲. [۳۴۶۶]ـ اخبار عمر، ص۲۲۷. [۳۴۶۷]ـ اطواق الذهب علامه زمخشری به نقل الفاروق، شبلی نعمانی، ص۱۶ مجموعه. [۳۴۶۸]ـ اخبار عمر، ص۱۴۰. [۳۴۶۹]ـ سراج الملوک، ص۴۹، به نقل اخبار عمر، ص۲۸۳. [۳۴۷۰]ـ الخراج، ج۱۶، به نقل اخبار عمر، ص۲۸۲. [۳۴۷۱]ـ اطواق الذهب علامه زمخشری به نقل الفاروق، شبلی نعمانی، ص۲۶ مجموعه. [۳۴۷۲]ـ الخراج، ج۱۷، به نقل اخبار عمر، ص۲۸۸. [۳۴۷۳]ـ عیون الاخبار، ج۱، ص۹، به نقل اخبار عمر، ص۲۸۲. [۳۴۷۴]ـ اطواق الذهب علامه زمخشری به نقل الفاروق، ص۲۳ مجموعه. [۳۴۷۵]ـ اطواق الذهب علامه زمخشری به نقل الفاروق، شبلی نعمانی، ص۲۳ و ۱۲ و ۳۱ و ۹. [۳۴۷۶]ـ همان [۳۴۷۷]ـ همان [۳۴۷۸]ـ الفتوحات الاسلامیه، ج۲، ص۴۲۷، به نقل اخبار عمر، ص۲۸۳. [۳۴۷۹]ـ العقد الفرید، ج۲، ص۸۹، به نقل اخبار عمر، ص۲۸۶. [۳۴۸۰]ـ همان [۳۴۸۱]ـ اخبار عمر، ص۲۸۵ و ۲۸۴ و ۲۸۳، به نقل از العقد الفرید، ج۱، ص۲۱۰ و سراج الملوک، ص۵۶ و الخراج، ص۱۴. [۳۴۸۲]ـ همان [۳۴۸۳]ـ اخبار عمر، ص۲۸۵ و ۲۸۴ و ۲۸۳، به نقل از العقد الفرید، ج۱، ص۲۱۰ و سراج الملوک، ص۵۶ و الخراج، ص۱۴.