اهمیت بندر لاذقیه
ابوعبیده فرمانده کل سپاه اسلام در جبهه شمال پس از مدتی توقف در حمص و تأمین صلح و امنیت در منطقه، به فرمان امیرالمؤمنینسسپاه اسلام را به سوی بندر مهم (لاذقیه) [۹۴۱]سوق میدهد و از سه طرف آن را در حلقه محاصره نظامی قرار میدهد لاذقیه شهری است بندری و در ساحل غربی دریای مدیترانه واقع شده است، این بندرگاه چه از لحاظ مسائل نظامی و چه از حیث اقتصادی و بازرگانی، برای امپراتوری روم در بالاترین درجه اهمیت قرار گرفته است [۹۴۲]، زیرا از یک طرف کشتیهای غولپیکر رومی کالاهای متنوع کشورهای غربی را به این بندر آورده و اجناس گوناگون کشورهای شرقی را به غرب میبرند و از طرف دیگر امپراتوری هر اندازه مایل باشد میتواند با اعزام نیروها و ارسال تجهیزات جنگی و مواد غذایی از این بندر پادگانهای خود را در شرق دریای مدیترانه تقویت کند و هر نیروی معارضی را از پا درآورد و در یک جمله بندر لاذقیه قَصَبَةُ الرِّیهء، تنفس سیاسی و نظامی و اقتصادی امپراتوری روم در کشورهای شرقی به شمار میآید و امپراتوری تا هر زمانی این بندر را در اختیار داشته باشد، حضور نظامی و اقتصادی و سیاسی خود را در شرق اجتنابناپذیر میکند و هرگاه آن را از دست [۹۴۳]بدهد حلقوم امپراتوری از تنفس در شرق به کلی باز میماند، و به همین جهت امپراتوری روم برای حفظ و نگهداری این بندر از تمام قدرت و امکانات خویش استفاده کرده است و علاوه بر کشیدن حصار عریض و طویل سنگی به دور آن و نصب دروازههای آهنین و بقیه استحکامات نظامی مجهزترین و شجاعترین ستونهای سپاه روم را در آن مستقر نموده و ماهرترین تیراندازان رومی را بر فراز برج و باروهای آن گماشته که هر شبح ناشناسی یا هر نیروی مهاجمی را از دور ببینند فوراً آنها را پینه زمین میکنند و امیرالمؤمنینسنیز در مدینه با اطلاع کامل از اهمیت این بندر به ابوعبیده دستور داده که قبل از هر جای دیگر این بندر را از تصرف امپراتوری بیرون آورد و در پیامهای سری تاکتیکهای مخصوصی را نیز به او سفارش کرده است و ابوعبیده پس از چند شبانهروز محاصره شهر، شبی به سپاه اسلام دستور میدهد که با یک عقبنشینی تاکتیکی [۹۴۴]سریعاً از قرارگاه خویش به پشت تپههای مجاور منتقل شوند، و سحرگاهان هنگامی دیدبانان از بالای برجها، محل سپاه اسلام را خالی میبینند، با شور و غوغا و هلهله شهروندان را از فرار سپاه دشمن خبردار میکنند، و با نواختن ناقوسها در کلیساها و صدای نقارهها بر بالای برجها در داخل پادگانها مراسم جشن پیروزی آغاز میگردد، و تمام دروازههای شهر برای عبور و مرور کشاورزان، و باغداران و دامداران و آمد و شد روستائیان باز میگردند؛
[۹۴۱]ـ لاذقیه: شهری است در شام تابع استان حمص بوده و حالا تابع حلب و بطلمیوس در کتاب (ملحمه) گفته: طول جغرافیایی آن ۶۸ درجه و عرض شمالی آن ۳۵ درجه است معجلم البلدان در کلمه (لاذقیه). [۹۴۲]ـ در توصیف استنباط نگارنده از توضیح دایرةالمعارفها که طبق توضیح برخی از آنها شهر لاذقیه در قدیم (دامتیا) نام داشته و دویست سال قبل از میلاد در عهد سلوکیها به نام (لاذقیه) تغییر نام داده شده. [۹۴۳]ـ همان [۹۴۴]ـ الکامل، ابن اثیر، ج۲، ص۴۹۲ و الفتوحات الاسلامیه، ص۵۰ و الفاروق، شبلی نعمانی، ج۱، ص۱۷۷ و الفاروق عمر، هیکل، ج۱، ص۲۳۱. در این مراجع نوشته شده است که ابوعبیده فرمان داد سپاهیان خندقهایی را حفر نمودند که میتوانستند در حالت سواری در آنها خود را مخفی کنند و مردم شهر خیال کردند که آنها رفتهاند.