تولد عمر بن خطاب
سال پانصد و هشتاد [۹۲]و یک میلادی است، و ده سال از حادثه (عام الفیل) گذشته، و شهر مکه زیر خیمه سیاه شب آرمیده است، و در شدت تاریکی آخر شب، ناگاه چراغ خانه ای از خانهها [۹۳]روشن میگردد! و سوسوی این چراغ، در این وقت از شب، فردا در کلّه سحر سؤالهایی را بر زبانها میاندازد، که در پاسخ آنها گفته میشود: « شب گذشته خطّاب بن نفیل از محبوبترین زنانش- حَنتَمَه- دارای نوزاد پسر شده است» و ساعتها بعد، آمد و شدِ مردم به خانه خطاب و تجمع افراد قبیله بَنی عدی و سپس شنیدن نواهای هلهله و فریادهای شادمانی، توام با یادی از بتها!! و بخشش و انعام به فقرا، در محله بنی عدی و در دم دروازه خطاب، این خبر را کاملاً تائید مینماید.
عربها بیشتر در دو موقع به یاد بتها میافتند یکی به وقت نقمتها! که از آنها مددی بجویند، و دیگری به وقت نعمتها که مددهای غیبی آنها را سپاس گویند [۹۴]، و خطاب نیز طبق همین عادت، پس از اطلاع از تولد پسرش فوراً بیاد بتها میافتد و بپاس مددهای آنها، تمام فقرای محلّه را خوراک، و همه یتیمان را پوشاک میدهد [۹۵]، و در آخرین روزهای هفته شادمانی، نوزاد خود را به اسم (عمر) نامگذاری میکند.
[۹۲] مورخین در مورد تاریخ تولد و همچنین تاریخ وفات عمر بن خطاب اختلافات زیادی دارند، و بعد از بررسی مراجع مهم و توجه به این نکتهها: «ابن الجوزی، ص۳، و ابن سعد،ج۱،ص۱۹۳، نوشتهاند عمر چهار سال قبل از جنگ فجار به دنیا آمده است و عقدالفرید، ج۳، ص۱۰۹ نوشته است: جنگ فجار بیست و شش سال قبل از بعثت بوده است- و ابن هشام، ج۱، ص۱۲۰ نوشته است- پیامبر جدر جنگ فجار چهارده ساله بوده است-به نقل اخبار عمر ص: ۲۹۸» به توجه به این تحقیق نگارنده تولد عمر را به شرح مندرج در این کتاب تشخیص داده است. [۹۳] ابن الجوزی ص۴. [۹۴] روح الدین اسلامی، ص۹۴ و مضمون آیهها (زمر:۳۸) و (عنکبوت:۶۲). [۹۵] الفاروق، هیکل، ج۱ص:۳۲ و الفاروق، شبلی نعمانی، ج۱، ص:۳۰.