علیرغم تمایل امیرالمؤمنینسجنگها ادامه مییابند
اما علیرغم تمایل شدید امیرالمؤمنینسبه آتشبس، خیرهسری یزدگرد و برخی آنها ازسپهسالاران ایران مانع خاموش شدن آتش جنگ میگردند و هرمزان [۱۱۰۴]پس از شکست در جنگ قادسیه به خوزستان رفته و فرمانروای آن منطقه گشته و پس از استقرار سپاه اسلام در حلوان و خانقین، سپاه عظیمی را از (میسان) و (دشت میشان [۱۱۰۵]جمعآوری نموده و درصدد حمله به سپاه اسلام [۱۱۰۶]درمیآید و سعد بن وقاص [۱۱۰۷]به محض اطلاع از این توطئه، عُتْبَه بن غَزْوان، و حَرُمَلَه (هر دو از مهاجرین) و نُعَیم بن مُقَرِّن و نُعَیم بن مسعود را همراه [۱۱۰۸]سپاه به محلی فرستاد که (میسان و دشت میشان) در بین آنها و نهر تیری واقع گردد و از عموزادگان عرب خود نیز کمک بگیرند و در یکی از سحرگاهها سپاه اسلام به سپاه هرمزان حمله نموده [۱۱۰۹]،
[۱۱۰۴]ـ همان [۱۱۰۵]ـ الکامل، ج۲، ص۵۴۲. [۱۱۰۶]ـ همان [۱۱۰۷]ـ همان [۱۱۰۸]ـ همان [۱۱۰۹]ـ همان