عمر در رابطه با دین اسلام مطرح میگردد
اما ببینیم این مرکز ثقل شهر مکه! به کدام یک از کفّهها مینشیند؟ و از این دو امیدواری، کدام را جواب مثبت میدهد؟ البته عمر، بعنوان یک عقیده به خدا سنگی و بت پرستی، چندان دلبستگی ندارد، و او همچون دیگران در منزل خود بت ویژهای ندارد، و برای بتهای مکه نذر و قربانی نمیکند و هیچکس نیز او را در بتخانهها یا در حال پرستش بتها و ریختن اشک در پای آنها ندیده است، و در رابطه با بتها جز قسم خوردن به آنها [۱۴۲]، «به لات و عُزی و هُبل بزرگ! قسم» هیچ علاقه دیگری از او مشاهده نشده است و اینهم باین جهت است که در مقدسات ملی عمر از اینها چیزی بالاتر نیست.
و اما چیزهایی از اعمال موروثی که عمر به آنها شدیداً علاقه دارد عبارتند از: ۱- طواف کعبه، ۲- نذر یک شب در هفته برای اعتکاف در پیرامون کعبه [۱۴۳]و اتفاقاً این دین جدید تا حال با هیچیک از اینها مبارزه نکرده است و بلکه برای طواف و اعتکاف تبلیغ هم کرده است. بنابراین عمر شخصاً و ذاتاً با این دین جدید تضادی ندارد اما برای عمر، غیر از مسایل شخصی، مسائل مهمتری مطرح است اتحاد شهر مکه، و وحدت مذهبی غیر از مسایل شخصی، مسائل مهمتری مطرح است اتحاد شهر مکه، و وحدت مذهبی اعراب، و حراست سنن ملی هزاران ساله اعراب، و جلوگیری از تجاوز و ستم و بیعدالتی که عمر بیش از هر چیز شیفته اجرای قوانین عدالت است [۱۴۴]و بینش عمر در این روزها این است که اکثریت قاطع شهر مکه در مقابل یک اقلیت مزاحم و ستمگر مظلوم واقع شدهاند و این اقلیت بپاخاسته نه تنها به حریم مقدسات ملی و مذهبی اکثریت عظیم مکه تجاوز میکنند، بلکه آباء و اجداد آنها را نیز بیشعور وحیوان لایعقِل قلمداد مینمایند. بنابراین عمر خود را ناچار میبیند که در جهت دفع ستم و حفظ وحدت عرب اقدماتی را علیه دین جدید آغاز نماید، [۱۴۵]و چون نگران است که سوءقصد نسبت به مرکز جنبش و همچنین به مردان سرشناسی مانند ابوبکر، حمزه، عثمان، عبدالرحمن، زبیر، به ترتیب، از قبایل بنی هاشم، بنی عبدشمس، بنی فهر، بنی زهره، موجب اشتعال دایره جنگ داخلی گردد.
[۱۴۲] فاروق اعظم، هیکل، ج۱، ص:۲۶. [۱۴۳] عبقریه عمر، عقاد، ص:۵۳۷ و۵۴۳. [۱۴۴] عبقریه عمر، ص:۴۸۷ و فاروق اعظم، ص:۳۶، ج۱. [۱۴۵] عبقریه عمر، عقاد، ص:۵۴۰.